به قول فروغ فرخ زاد

اندکی باید تعجیل کرد زمان میگذرد 
 
 و ما میگذریم از همه انچه بودیم  
 
از همه انچه خواستیم و 
 
از همه انچه خواهیم شد، 
 
به قول فروغ فرخ زاد 
  
 چه کسی گفته زمان مثل طلاس  
 
،زمان به مانند سربی است که  
 
داغی ان هنوز روی  
 
پوستمان حس میکنیم 
 
 
از زبان  سکوت پونه....

ده اشتباه که به مغز آسیب می رساند (علمی و دانستنی ها)

1. نخوردن صبحانه: كسانی كه صبحانه نمی‌خورند قند خونشان به سطح پائینتری افت می‌كند. این امر باعث تامین نامناسب مواد غذائی برای مغز و در نتیجه افت فعالیت مغزی می‌شود. 2. پرخوری: این امر باعث تصلب شرائین (سختی دیواره رگهای) مغز شده و منجر به كاهش قدرت ذهنی می‌شود. 3. دخانیات: این امر باعث كوچك شدن چند برابری مغز و منجر به آلزایمر می‌شود. 4. استفاده زیاد قند و شكر: استفاده زیاد قند و شكر جذب پروتئین و مواد غذائی را متوقف می‌كند و منجر به سوء تغذیه و احتمالا اختلال در رشد مغزی خواهد شد. 5. آلودگی هوا: مغز بزرگترین مصرف كننده اكسیژن در بدن ماست. دمیدن هوای آلوده باعث كاهش اكسیژن تامینی مغز شده و منجر به كاهش كارآیی مغز می‌شود. 6. كمبود خواب: خواب به مغزمان اجازه استراحت می‌دهد. دوره طولانی كاهش خواب منجر به شتاب گیری مرگ سلولهای مغزی خواهد شد. 7. پوشاندن سر به هنگام خواب: خوابیدن با سر پوشیده باعث افزایش تجمع دی اكسید كربن و كاهش تجمع اكسیژن شده و منجر به تأثیرات مخرب مغزی خواهد شد. 8.كار كشیدن از مغزتان در هنگام بیماری: كار سخت یا مطالعه در زمان بیماری ممكن است منجر به كاهش كارآئی مغز و در نتیجه صدمه مغزی شود. 9.کاهش افكار مثبت: فكر كردن بهترین راه برای تمرین دادن به مغزمان است. كاهش افكار مثبت مغزی ممكن است باعث كوچك شدن مغز شود. 10.كم حرفی: مكالمات انتزاعی منجر به رشد كارآئی مغز خواهد شد.

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﻧﯿﺴﺖ..

 

ﺍﮔﺮ می خوﺍﻫﯽ ﺣﺎﻟﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺷﺪ

 

ﺣﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﮔﺮﻩ ﻧﺰﻥ

 

ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺭﺍﺣﺖ ...

 

ﺗﻮ ﮐﻪ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺷﯽ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﺣﺎﻟﺸﺎﻥ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ..

 

ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺪﺍﻧﯽ چقدﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﻬﻢ ﻭ ﻋﺰﯾﺰ ﻫﺴﺘﯽ؟

 

ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﺳﺮﺍﻏﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﯿﺮﯼ !

 

ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻟﻮﺱ ﮐﻨﯽ، ﻧﻪ ﻫﺮﮔﺰ .

 

ﻓﻘﻂ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﯼ ﺳﺮﺍﻍ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻦ.

 

ﺩﺭ ﺍین صورت ﯾﺎ ﺩﻟﺘﻨﮕﺖ می شوند ﻭ ﯾﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ می کنند !

 

ﺍﮔﺮ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻧﺖ ﺷﺪﻧﺪ ﻗﺪﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥ

 

ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺷﺪﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ

 

ﻭ ﺍﮔﺮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ، به

 

 رﺍﺣﺘﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺸﺎﻥ ﮐﻦ ...

 

 ﺍﯾﻨﺎﻥ ﻫﻤﺎن هاﯾﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﺮﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺁﻣﻮﺧﺘﻨﺪ !

 

ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻭ ﻋﺪﻡ ﺗﻮﺟﻪ ﻭ ﺗﺎﺋﯿﺪ..

 

ﺁن ها ﺑﺎﺑﺖ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﺣﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﻬﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻧﻘﺪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻃﻠﺐ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ..

 

گویا ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺁن ها ﺑﺪﻫﮑﺎﺭﯼ..

 

ﻭ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﺱ ﺩﺭ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻫﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﺍﺿﯿﺸﺎﻥ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﯼ..

 

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﻧﯿﺴﺖ..

 

دکتر الهی قمشه ای

 

 منطق...

 روزی نویسنده جوانی از جرج برنارد شاو پرسید:

 «شما برای چی می نویسید استاد؟ »

 برنارد شاو جواب داد:

 «برای یک لقمه نان»

 نویسنده جوان برآشفت که:

 «متاسفم! برخلاف شما من برای فرهنگ مینویسم! »

 وبرنارد شاو گفت: «عیبی نداره پسرم هر کدام از ما برای چیزی مینویسیم که نداریم! »

 برنارد شاو

گفته های خاموش...

 راز طول عمر را می شناسید؟


جاودانگی، یکی از بزرگ‌ترین آرزوهای تمام ما انسان‌هاست اما نمی‌توان در این دنیای فانی جاودانه ماند و زندگی کرد،..
 امید به زندگی بین مردان ایرانی، 68-58 سال و بین زنان ایرانی، 71-61 سال است. این در حالی است که فقط 5 درصد از مردم ایران یعنی 1 میلیون و 844 هزار و 967 مرد و 2 میلیون و 55 هزار و 846 زن، بیشتر از 65 سال سن دارند. سازمان بهداشت جهانی بیشترین مرگ و میر را در میان مردم کشورهای توسعه?یافته بین سنین 77 تا 81 سالگی و در میان مردم کشورهای درحال توسعه بین 35 تا 60 سالگی اعلام کرده است. جالب است بدانید که بیشترین افراد بالای 100 سال که از نظر پزشکی مورد آزمایش‌های مختلفی قرار گرفته‌اند و صحت کهولت سنشان هم به اثبات رسیده است، اهل کشورهای آمریکا و ژاپن هستند. 
ادامه نوشته

دکتر شریعتی

 
بعضی ها میگن که
 
شریعتی دکتر نبوده دانشجوی نا کام ارشد بوده
 
از اینها که بگذریم حرف حق  و دلنشین همیشه زیباست.
دکتر شریعتی :
 
در برابر هر آنچه انسان ماندن
 
 را به تباهی می کشاند ،
 
 مرا ، با « نداشتن » و « نخواستن » ، رویین تن کن!
 

 خدایا :
 
« چگونه زیستن » را ، تو به من بیاموز ؛ 
 
« چگونه مردن » را ، خود خواهم دانست.
 

( علی شریعتی )
 
التماس دعا
 

سلام

عجیبه وقتی نباشی کسی

ازت سراغی نمی گیره

مگر  قلبی که بی ریا و

 بی بهونه بتپه

روانشناسی خوابدن......

 

به پهلو می‌خوابد یا صاف؟ جواب این سؤال را نمی‌دانید؟ پس چطور می‌خواهید به پیشنهادش پاسخ دهید؟ می‌شود تصور کنید! شیوه خوابیدن خواستگار‌تان می‌تواند دوام یا از هم پاشیدن زندگی مشترک‌تان را معین کند. این را ما نمی‌گوییم بلکه پروفسور کری ایزکوسکی، متخصص انگلیسی خواب بر این موضوع تاکید می‌کند. او حالات خواب را در 6 گروه دسته‌بندی می‌کند و معتقد است همه آدم‌ها را می‌توان در این 6 گروه جای داد و با توجه به حالتی که در خواب به خود می‌گیرند، ویژگی‌های شخصیتی‌شان را آشکار کرد. پس قبل از آنکه بله را بگویید در مورد این موضوع تحقیق کنید.


 

سقوط آزاد: اگر با صورت روی بالش به شکم می‌خوابد و دست‌ها را روی بالش می‌گذارد


این گروه شخصیتی، سعی می‌کنند که خود را با اعتمادبه‌نفس نشان دهند اما در واقع سرشار از استرس هستند و شخصیتی عصبی دارند. اگر با یکی از آنها روبه‌رو هستید، هرگز به انتقاد کردن فکر نکنید چراکه آنها واکنش بسیار بدی به انتقاد نشان می‌دهند. البته بودن در کنار آنها همیشه هم بد نیست چون مدیریت بحران‌شان عالی است و بهتر از هر کسی می‌توانند در مواقع حساس و زمانی که وقت تنگ است، تصمیم بگیرند.


7% آدم‌ها در زمان خواب سقوط آزاد می‌کنند

 


 


درختی: اگر به پهلو با پاهای صاف می‌خوابد و دست‌ها را در راستای بدن می‌کشد


در مقابل آدم‌های درختی، شما به مشکل خاصی برنخواهید خورد چراکه این افراد بسیار آرام هستند و می‌توانند این آرامش را به شما هم منتقل کنند. در دنیای آنها خبری از پرخاشگری نیست و شما از اینکه در کنار آنها در جمع حاضر شوید به هیچ وجه پشیمان نخواهید شد. درختی‌ها افرادی اجتماعی هستند و خیلی راحت می‌توانند با آدم‌های اطراف‌شان کنار بیایند و زبان آنها را بفهمند، به همین دلیل آنها می‌توانند با هر گروهی دوست شوند و با هر جمعی کنار بیایند. آنها آدم‌های آسان‌گیری هستند اما زود اعتماد کردن‌شان گاهی از آنها یک ساده‌لوح می‌سازد و البته رفیق‌بازیشان ممکن است گاهی شما را عصبانی کند.


15% آدم‌ها درختی می‌خوابند

 


 


جنینی: اگر در زمان خواب توی خود‌ش پیچ می‌خورد و بالش را نگه‌ داشته است


کسانی که مثل یک جنین می‌خوابند، آدم‌های نسبتا خشنی هستند. آنها گرچه ظاهری از آهن دارند اما در عین حال قلبی از طلا دارند. آنها برخلاف ظاهر‌شان مهربان و خون‌گرمند و گرچه سخت و خشک به نظر می‌رسند اما درونی حساس دارند. اگر با فردی که جنینی می‌خوابد ازدواج کرده‌اید نگران نباشید. او همیشه اینقدر خشن نمی‌ماند و اگر شایسته‌اش باشید، می‌توانید از آدم‌های انگشت‌شماری باشید که در مقابل‌شان سختی‌اش را کنار می‌گذارد. البته این موضوع ممکن است به زمان زیادی احتیاج داشته باشد اما وقتی چنین اتفاقی بیفتد، شما احساس می‌کنید که آرام‌ترین و خوشبخت‌ترین فرد روی زمین هستید.


41% آدم‌ها جنینی می‌خوابند

 


 

 

ستاره دریایی: اگر با آرنج‌های چسبیده به زمین و در نزدیکی سر، به پشت می‌خوابد و پاها را کمی از هم باز می‌کند


ستاره‌های دریایی، شنونده‌های فوق‌العاده‌ای هستند. آنها خیلی صمیمی و گرم هستند و می‌توانند دوست خوبی برایتان باشند. گرچه آنها قابلیت‌های بسیاری دارند اما دوست ندارند که ستاره مجلس باشند و ترجیح می‌دهند که در جمع‌ها، دیگران مورد توجه قرار بگیرند و آنها در حاشیه نظاره‌گر باشند. البته این موضوع به معنی گوشه‌گیر بودن‌شان نیست و اگر با یک ستاره دریایی روبه‌رو شوید، حتما از دوستی با او لذت خواهید برد.


5% آدم‌ها مثل ستاره دریایی می‌خوابند


 


مشتاق: اگر به پهلو با پاهای کشیده می‌خوابد و دست‌ها را رو به بیرون رها می‌کند


این آدم‌ها به سادگی گروه‌های قبل نیستند. مشتاق‌ها پر از خواسته‌ها و آرزوها هستند و زمانی که هدفی دارند، با تمام وجود اما کاملا محتاطانه به سمتش حرکت می‌کنند. البته آنها آدم‌های شکاکی هستند که خیلی راحت به آدم‌ها و موقعیت‌ها اعتماد نمی‌کنند اما زمانی که چیزی در ذهن‌شان جرقه بزند تا به آن نرسند، آرام نمی‌گیرند. مشتاق‌ها آدم‌های روشنفکری هستند که طاقت جا ماندن از آرزوهایشان را ندارند و در این مورد، سیری‌ناپذیر به حساب می‌آیند.گرچه آدم‌هایی منطقی هستند اما شکاک بودن همیشگی‌شان می‌تواند شما را آزار دهد.


13% آدم‌ها به این شکل می‌خوابند


 


سرباز: اگر به پشت با پاهای صاف می‌خوابد و دست‌ها را در کنار پهلو‌ها می‌گذارد


سرباز‌ها آدم‌های آرام، ساکت و محتاطی هستند. کنار آمدن با آنها ساده نیست چراکه قانون‌ها و استاندارد‌های بسیاری در ذهن‌شان دارند که هرگز حاضر نمی‌شوند از آنها صرف‌نظر کنند. این افراد آدم‌های قانون‌مندی هستند که گمان می‌کنند می‌توانند دنیا و آدم‌هایش را هم به سمت این قانون‌مندی هدایت کنند. این موضوع از آنها آدم‌های سختی می‌سازد که گاهی زندگی را هم سخت می‌گیرند.
8% آدم‌ها درحالت سربازی می‌خوابند

 


 

**بهترین حالت**


سرباز


این حالت از درد گردن و پشت جلوگیری می‌کند و ریفلکس‌های اسیدی معده را کاهش می‌دهد.

ستاره دریایی


گرچه این شیوه خوابیدن هم به دلیل قرار داشتن پشت روی زمین، برخی مزایای شیوه قبلی را دارد.


**حالت مناسب**


جنینی


شایع‌ترین حالت خواب و کمترین احتمال خر و پف را هم به دنبال دارد.

درختی


حالت خوب و بی‌ضرری است. در این وضعیت، ستون فقرات در حالت طبیعی نگه ‌داشته می‌شود و آسیبی به آن نمی‌‌رسد.

مشتاق


حالتی مناسب برای دیسک‌های پشت، عضلات و رباط‌هاست و اگر از درد‌های مربوط با این نواحی رنج می‌برید، بد نیست به این شیوه خوابیدن عادت کنید.


**بدترین حالت**


سقوط آزاد


در این شیوه گردن دچار چرخشی غیرطبیعی می‌شود و به مفاصل و عضلات فشار می‌آید؛ با فشاری که در این حالت به اعصاب می‌آید، حس درد، بی‌حسی و سوزن‌سوزن شدن در شما تقویت می‌شود.

 

جدیدترین پسورد نود 32

 

Username: EAV-30326836
Password: ccka4dvsuv
Expiration: 16/10/2013
 



کدطلایی 100% تست شده .بهترین کد آنتی ویروس نود32


فوت و فن های عطر زدن را بیاموزید

 

rah atr zadan haftegy فوت و فن های عطر زدن را بیاموزید

بعضی افراد دوست دارند عطر بزنند اما بعد از استفاده از آن، احساس رضایت نمی کنند. این موضوع دلایل مختلفی دارد زیرا عطرزدن هم فوت و فن های خاص خود را دارد و اگر از بوی عطری که دیگران می زنند خوشتان می آید، اما وقتی خودتان عطر می زنید راضی نیستید، شاید نکته های مهم در مورد استفاده از عطر را نمی دانید….

ادامه نوشته

زیتون سبز بخوریم یا زیتون سیاه؟

 

zeitoon Haftegy.ir  زیتون سبز بخوریم یا زیتون سیاه؟

برای همراهی با غذا دوست دارید زیتون سیاه میل کنید یا زیتون سبز؟! شاید زیتون سبز کمی تکراری شده و زیتون سیاه به‌دلیل سر و شکلی که دارد، زیبا‌تر باشد! اما به نظر شما متخصصان تغذیه کدام زیتون را توصیه می‌کنند؟

ادامه نوشته

چگونه با افکار منفی خود مبارزه کنم؟

دختری که دچار افکار منفی شده

من بارها شده که با یک اتفاق کوچک آنقدر به آن فکر کردم که به قول معروف از کاه کوه ساختنم، بگذارید مثالی بزنم: یک ماشین به صورت نابجا برای ما بوق می زند. برای لحظه ای عصبانی می شویم و با خود می گوییم عجب آدم مزخرفی است. تحت تاثیر عصابانیتمان واکنشی نشان می دهیم و در جواب واکنش ما او عکس العملی نشان می دهد. او رد می شود و می رود ولی ما هنوز به افکار منفی خود غوطه وریم. در ذهن خود با او گلاویز می شویم، با مشت به سر او می زنیم، به زمین می افتد و بیهوش می شود. فکر اینکه نکند او را به قتل رسانیده باشیم تنمان را می لرزاند و یک مرتبه به خود می آییم و می بینیم اینها فقط افکار منفی ما بودند و البته فرد مزاحم الان رفته است. به عبارتی دیگر یک عمل کلید ماشه یک سلسه از افکار اتوماتیک منفی را می کشد. البته چنین وقتی یک مسئله ریاضی را که در آستانه امتحان دادن آن هستیم بلد نیستیم پیش خود می گوییم کارم تمام است این درس را افتضاح کردم و بعد هم سلسه افکار اتوماتیک بعدی: آبروم جلو همه میره!، همه به چشم یک خنگ نگاهم می کنم، هیچی دیگه بدبخت می شم… و بعد ناگهان احساس می کنید عرق کرده اید. احساس اضطراب می کنید و از اینکه به لحظه امتحان نزدیک شوید احساس بدی پیدا می کنید. در حالی که شما فقط و فقط یک مسئله را بلد نبودید و آنچه شما را نگران کرده خیلی بیشتر از آن چیزی است که واقعا وجود دارد. و من فکر می کنم آنقدر همه ما این گفتگوهای درونی را بارها و بارها تجربه کرده ایم که نیاز به مثال های بیشتری نیست.

ادامه نوشته

قضاوت با شما......

لئوبوسکالیا :

زندگی سفر نیست . زندگی هدف نیست ، زندگی یک روند متحول است که شما قدم به قدم آن را طی می کنید . و اگر بتوانید این قدم ها و لحظات را شادی آفرین کنید به معنای واقعی ، زندگی کرده اید . زندگی بالاترین موهبتی است که به شما ارزانی شده است . از این فرصت قبل از آن که خیلی دیر شود ، استفاده کنید .

نداشتن هدف در زندگی

 

آیا می دانید

آیا میدانید: در جهان به ۶۰۰۰ زبان تکلم میشود.
آیا میدانید: هر قاره ای، شهری به نام «رم» دارد.
آیا میدانید: که حلزون می تواند سه سال بخوابد .
آیا میدانید: دلفین ها با یک چشم باز می خوابند .
آیا میدانید: قلب زنان نسبت به مردان تندتر می زند .
آیا میدانید: ناراحتی های پا در زنان ۴ برابر مردان است.
آیا میدانید:کوسه ها از بیماری سرطان در امان هستند .
آیا میدانید: هیچ گورخری، خط های مشابه دیگری ندارد.
آیا میدانید: ۱۳ درصد جمعیت جهان، صحرانشین هستند .
آیا میدانید: چهار پنجم جانوران رو حشره ها تشکیل داده اند.
آیا میدانید: تنها در یک پرواز، زنبور عسل به ۷۵ گل سر می زند.
آیا میدانید: چشم انسان معادل یک دوربین ۱۳۵ مگاپیکسل است.
آیا میدانید: ژاپن، پرمصرف ترین کشور جهان در زمینه انرژی است.
آیا میدانید: در ساخت دیوار بزرگ چین، آرد برنج به کار رفته است.
آیا میدانید: توماس ادیسون، مخترع لامپ از تاریکی وحشت داشت.
آیا میدانید: یک کودک ۴ ساله روزانه بیش از ۴۰۰ سوال می پرسد!
آیا میدانید: شیرها تا سن ۲ سالگی قادر به غرش کردن نمی باشند.
آیا میدانید: در هر یک گرم خاک، حدود ۱۰ میلیون باکتری زندگی می کند.
آیا میدانید: استرس باعث می شود، مرغ ها پرهای خود را از دست بدهند.
آیا میدانید: تعداد مرغ ها در سراسر جهان تقریبا با جمعیت انسان مساوی است.
آیا میدانید: به طور متوسط، هر فردی ۵ سال از عمر خودش را صرف خوردن می کند.
آیا میدانید: سرعت خواندن از صفحه رایانه نسبت به کاغذ معمولی ۲۵ درصد کندتر است.
آیا میدانید: نقاش معروف «لئوناردو داوینچی» معروف ترین نقاشی خود به نام «لبخند مونالیزا» را نه تاریخ زد و نه امضا کرد.
آیا میدانید: بازیافت تنها یک بطری شیشه ای، مقدار انرژی موردنیاز یک لامپ ۱۰۰ واتی به مدت ۴ ساعت را تامین می کند.
آیا میدانید: پرنده فلامینگو قادر است با سرعتی حدود ۵۵ کیلومتر در ساعت پرواز کند. این پرنده در یک شب حدود ۶۰۰ کیلومتر مسافت را طی می کند.

معجزه قلب

  

قلب شما نوعی تلمبه معجزه آساست
 
قلب -S A L I  J O O N
 
که خون را در بدن شما به جریان درمی اورد
 
S A L I  J O O N
 
و اما چه تلمبه حیرت‌زایی! قلب در هر تپش تقریبا نصف لیوان خون را در بدن پخش می‌کند
 
S A L I  J O O N
 
و در هر دقیقه برابرست با 8 لیتر و یا هشت بطری یک لیتری
 
S A L I  J O O N
 
و در هر ساعت حدود 500 لیتر یا 500 بطری یک لیتری
 
S A L I  J O O N
 
و روزانه حدود 10.000 لیتر خون بوسیله این تلمبه درون رگهای شما هدایت می‌شود.اگر هر وان حمام حدود 200 لیتر باشد حدود 50 وان حمام را در روز پر میکند
 
S A L I  J O O N
 
و در طول عمر 60 ساله به طور متوسط قلب یک انسان 250.000.000 لیتر خون را تلمبه میکند. اگر هر استخر المپیک حدود 1.500.000 لیتر باشد پس در طول عمر 60 ساله قلب حدود 170 استخر المپیک را با خون پر خواهد کرد
 
S A L I  J O O N
 
که برابر است با 8500 تانکر تریلر.
 
S A L I  J O O N
 
اگر تانکر ها در یک ردیف در جاده قرار بگیرند طول آنها به 13 کیلومتر میرسد.
 
S A L I  J O O N
 
قلب روزانه صدهزار بار برای شما می‌‌تپد ،
نه برای دعوا
و درگیری
و استرس
و غم و غصه
و حسادت
و رقابت و دلهره
و نگرانی و همه بدی های دیگر
شاد و آرام و شکر گذار باشیم چون . . .
هنوز برای دل خودش میتپد!

قـرار نبـوده چنیـن آشفتـه‌ و سردرگـم شویـم ...

 

قرار نبوده تا نم باران زد، دستپاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر‌ بگیریم که مبادا مثل کلوخ آب شویم

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 
ادامه نوشته

سلام

ماه من خوابیدست،چشمان من باز است

سلام به دوستان

به اونایی که دلگیرند به اونایی که بی دلیل می روند و.......

 

یعنی معنی رنگین کمان

         عشق یعنی با جهان بیگانگی                   عشق یعنی شب نخفتن تا سحر

                            عشق


یعنی سجده ها با چشم تر

                                      عشق


یعنی سر به دار آویختن

                                                 عشق


یعنی اشک حسرت ریختن

                                                           عشق


یعنی در جهان رسوا شدن

                                                            عشق


یعنی مست و بی پروا شدن

                                                       عشق


یعنی سوختن یا ساختن

                                                 عشق


یعنی زندگی را باختن

                                        عشق


یعنی انتظار و انتظار

                                 عشق


یعنی هرچه بینی عکس یار

                        عشق


یعنی دیده بر در دوختن

              عشق


 

    عشق یعنی لحظه های التهاب


یعنی در فراقش سوختن

    عشق


یعنی لحظه های ناب ناب

             عشق


یعنی سوز نی ، آه شبان

                        عشق


 



 

                                 عشق


یعنی شاعری دل سوخته

                                           عشق


یعنی آتشی افروخته

                                                    عشق


یعنی با گلی گفتن سخن

                                                              عشق


یعنی خون لاله بر چمن

                                                                      عشق


یعنی شعله بر خرمن زدن

                                                                       عشق


یعنی رسم دل بر هم زدن

                                                             عشق


یعنی یک تیمّم، یک نماز

                                                    عشق


 

                                           عشق یعنی با پرستو پر زدن


یعنی عالمی راز و نیاز

                                  عشق


یعنی آب بر آذر زدن

                          عشق


یعنی چو*احسان پا به راه

                عشق


یعنی همچو یوسف قعر چاه

        عشق


یعنی بیستون کندن به دست

   عشق


یعنی زاهد اما بُـت پرست

   عشق


یعنی همچو من شیدا شدن

       عشق


یعنی قطره و دریا شدن

                                     عشق


یعنی یک شقایق غرق خون

                                                             عشق


یعنی درد و محنت در درون

                                          عشق


یعنی یک تبلور یک سرود

    عشق


یعنی یک سلام و یک درود


یعنی معنی رنگین کمان

تقويم هجري شمسي

سایت اوقات شرعی  مراکز استان های سراسر کشور

http://calendar.ut.ac.ir/Fa/Prayers/IrCenters.asp

تقويمي كه ما از آن استفاده مي‌كنيم، يكي از دقيقترين و مناسبترين تقويم‌هاي جهان است، اما متاسفانه فقط اندكي از ما آن را به خوبي مي‌شناسيم و تاريخچه به وجود آمدن آن را مي‌دانيم. براي مثال، برخلاف تصور عموم، تقويمي كه امروز از آن استفاده مي‌كنيم، قدمت 1386 ساله ندارد، بلكه در همين دو قرن اخير تدوين شده است. ابتدا با مفهوم سال شمسي حقيقي آشنا شويد.

سال شمسي حقيقي

مدت زمان بين دو عبور متوالي مركز خورشيد از نقطه اعتدال بهاري است و مدت متوسط آن در ساعت 12 زيجي تاريخ صِفر ژانويه 1900 ميلادي، 24219878/365 شبانه‌روز يا معادل 365 شبانه‌روز و 5 ساعت و 48 دقيقه و 97/45 ثانيه حساب شده است. مدت متوسط سال شمسي حقيقي، ثابت نيست و سالانه معادل 0000000614/0 شبانه‌روز يا 00530/0 ثانيه از مدت متوسط سال شمسي حقيقي كاسته مي‌شود. مدت متوسط سال شمسي حقيقي ثابت نيست و بر اثر تغييرات تعدادي از مشخصه هاي نجومي، تغيير مي‌كند. (صياد 1373، ص 29)

تقويم هجري شمسي بُرجي

اولين بار عبارت « هجري شمسي» در تقويم رسمي سال 4-1303 هجري قمري آمد. اين تقويم را عبدالغفارخان نجم الدوله ( 1259 - 1326 ق) استخراج كرده بود كه در بالاي صفحات آن براي نخستين بار عبارت سال هجري شمسي 1265 به چشم مي آيد. البته عبدالغفارخان نجم الدوله در سالهاي بعد و در تقويم هاي آن روزگار كه به صورت دفترچه اي منتشر مي شد، ستون جديدي براي روزها و دوازده برج حَمَل، ثور، ... و حوت، به طور مرتب درج مي كرد و بدين ترتيب وي براي اولين بار تقويمي را اختراع و ابداع كرد كه امروزه به نام «تقويم هجري شمسي بُرجي» معروف شده است. تا قبل از اين تاريخ، تقويمي كه اساس آن شمسي و مبداء آن هجرت حضرت محمد(ص) از مكّه به مدينه باشد، در ايران رايج نبوده است. ( صياد 1375، ص 111)

مبدا تقويم هجري شمسي بُرجي، اول بهار سال شمسي است كه در آن هجرت حضرت محمد(ص) از مكّه به مدينه اتفاق افتاده است. اين مبداء مطابق روز جمعه 19 مارس 622 ميلادي(يولياني) است. آغاز يا لحظه تحويل سال، (لحظه عبور مركز خورشيد از نقطة اعتدال بهاري نيمكره شمالي) دقيقاً با محاسبات نجومي تعيين مي‌شود. به اين جهت، اولين روز سال هميشه بر روز اول بهار منطبق است. اين سال از لحاظ استفاده در زندگي روزمره، شامل 365 شبانه‌روز در سال كبيسه است. نام ماههاي اين تقويم(برجها)، به ترتيب همنام با دوازده صورت فلكي قديمي منطقه‌البروج است.(جدول 1) تعداد شبانه‌روز هر برج برابر با مدت حركت مركز خورشيد در همان برج كه به علت حركت ظاهري غيريكنواخت مركز خورشيد روي مدارش از 29 تا 32 شبانه‌روز تغيير مي‌كند. در ضمن اين امكان وجود داشت كه تعداد شبانه‌روز‌‌هاي هر يك از بروج از سالي به سال ديگر تغيير كند.

نوروز (اولِ حَمَل) و كبيسه‌هاي تقويم هجري شمسي برجي از طريق محاسبه لحظه تحويل سال و مقايسه آن با لحظه ظهر حقيقي تعيين مي‌شود. سال كبيسه هر چهار و گاهي هر پنج سال يكبار اتفاق مي‌افتد. دوره دوم مجلس شوراي ملي ايران در ماده 3 قانون محاسبات عمومي، مصوب 21 صفر 1329 مطابق 2 حوت 1289، تقويم هجري شمسي بُرجي را به عنوان مقياس رسمي زمان در محاسبات دولتي پذيرفت(صياد 1373، ص 29).

رديف نام معني
1 حَمَل بره
2 ثور گاو
3 جوزا دوپيكر
4 سَرَطان خرچنگ
5 اسد شير
6 سنبله خوشه
7 ميزان ترازو
8 عَقرب كژدم
9 قوس كمان، كماندار
10 جَدي بزغاله
11 دَلو آب‌دهنده، آبكش
12 حوت دوماهي
جدول 1
ادامه نوشته

تقديم به همه زنان گل ايراني

 
چرا مادرمان را عاشقانه بايد دوست داشته باشيم؟؟؟؟؟؟؟
چون ما را با درد بدنيامي‌آورد و بلافاصله با لبخند مي‌پذيرند
چون شيرشيشه را قبل از اينكه توي حلق ما بريزند ، پشت دستشان مي‌ريزند
چون وقتي توي اتاق پي پي مي‌کنيم زياد با ما بداخلاقي نمي‌کنند
و وقتي بعدها توي تشکمان جي جي مي‌کنيم آبروي ما را نمي‌برند
و وقتي بعدها به زندگي‌شان‌ ترکمون مي‌زنيم فقط مي‌گويند: خب جوونه ديگه، پش مياد!
چون وقتي تب مي‌کنيم، آن‌ها هم عرق مي‌ريزند
چون وقتي توي ميهماني خجالت مي‌کشيم و توي گوششان مي‌گوييم سيب مي خوام، با صداي بلند مي‌گويند منير خانوم بي زحمت يه سيب به اين بچه بدهيد و ما را عصباني مي‌کند
و وقتي پدرمان ما را به خاطر لگد زدن به مادر کتک مي‌زند، با پدر دعوا مي‌کنند
چون وقتي در قابلمه غذا را برمي دارند، يک بخاري بلند مي شود که آدم دلش مي خواهد غذا را با قابلمه اش بخورد
چون وقتي تازه ساعت يازده شب يادمان مي افتد كه فلان كار را كه بايد فردا در مدرسه تحويل دهيم يادمان رفته،بعد از يك تشر خودش هم پابه پايمان زحمت ميكشد كه همان نصف شبي تمامش كنيم
چون وسط سريال‌هاي ملودرام گريه مي‌کنند
چون بعد از گرفتن هديه روز مادر، تمام فکرو ذکرش اين است که مبادا فروشندگان بي انصاف سر طفل معصومش را کلاه گذاشته باشند
چون شبهاي امتحان و کنکور پابه ‌پاي ما کم مي‌خوابد اما کسي نيست که برايش قهوه بياورد و ميوه پوست بکند
به خاطر اينکه موقع سربازي رفتن ما، گريه مي‌کند و نذر مي کند و پوتين‌هايمان را در هر مرخصي واکس مي‌زند
چون وقتي شب عروسي ما داماد ازش خداحافظي ميكند با چشماني پر از اشك سفارشمان را ميكند ما را به داماد ميسپارد
چون وقتي که موقع مريضيش يک ليوان آب به دستش مي دهيم يک طوري تشکر مي کند که واقعا باور مي‌کنيم شاخ قول شکانده‌ايم
چون موقع مطالعه عينک مي‌زند و پنج دقيقۀ بعد در حاليكه عينكش به چشمش است ميپرسد:اين عينك منو نديدين؟
چون هيچوقت يادشان نمي‌رود که از کدام غذا بدمان مي‌آيد و عاشق كدام غذاييم ،
حتي وقتي که روي تخت بيمارستانند و قرار است ناهار را با هم بخوريم
چون همانجا هم تمام فکر و ذکرشان اين است كه واي بچم خسته شد بسكه مريض داري كرد
و چون هروقت باهاش بد حرف ميزنيم و دلش رو براي هزارمين بار ميشكنيم،
چند روز بعد همه رو از دلش ميريزه بيرون وخودش رو گول ميزنه كه ‌بخشش از بزرگانه
چون مادرند
 

نوروز

نوروز برابر با یکم فروردین ماه (روزشمار خورشیدی)، جشن آغاز سال و یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان می‌باشد و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن می‌گیرند. امروزه زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.

بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان،

 مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ۴ اسفند ۱۳۸۸ (۲۳ فوریه ۲۰۱۰) ۲۱ ماه مارس را به‌عنوان روز جهانی عید نوروز، با ریشهٔ ایرانی به‌رسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد. در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن می‌گیرند توصیف شده‌است

 

بهترین سبزی ها برای سلامتی ما

 

تمام سبزیجاتی که خداوند آفریده است برای سلامتی بدن مفید هستند اما در بین آن‌ها بعضی را برترین‌ها می‌نامیم. کلم برگ، بروکلی، هویج، کدو تنبل، اسفناج و … طلایه‌داران سلامتی‌اند.

مصرفف میوه و سبزی جات

فواید میوه و سبزیجات

در این مقاله ده مورد از این برترین‌ها را معرفی می‌کنیم. توصیه می‌کنیم این سبزیجات را در برنامه‌ی غذایی هر روز خود بگنجانید تا ویتامین‌ها و مواد معدنی لازم برای بدنتان تأمین شود. پس پیش به سوی سلامتی سبزیجاتی.

 هویج

عکس هویج

هویج دارای بیشترین میزان ویتامین A یا بتاکاروتن می‌باشد. این ویتامین برای رشد سلولی، قوه‌ی بینایی و همچنین داشتن پوستی زیبا لازم است.
از این گذشته هویج سرشار از پکتین است. این فیبر حلال می‌تواند میزان کلسترول زیاد را کاهش دهد.
توصیه می‌کنیم از هر فرصتی برای مصرف هویج استفاده کنید.

 بروکلی

کلم بروکلی
خواص کلم بروکلی
ادامه نوشته

چگونه با آرایش لب ها را برجسته کنیم

تنوع در وب من

اگر می خواهید لب ها را با کمک لوازم آرایش برجسته کنید به شما آموزش می دهیم. در این بخش که با عنوان چگونه با آرایش لب ها را برجسته کنیم در مجله پزشکی دکتر سلام منتشر شده است به راحتی می توانید با استفاده از لوازم آرایشی لب هایتان را برجسته کنید.

 

چگونه با آرایش لب ها را برجسته کنیم

 

اگر دوست دارید هنگام آرایش برجستگی لبها بیشتر شده و برآمدگی آنها نیز بیشتر دیده شود بهتر است برای لبهای باریک حتما اول از یک مداد لبی که کمی پررنگتر از رژ است استفاده کرده و خط لبی دور لب اما زیر خط اصلی و البته مماس با آن بکشید و با انگشت رنگ مداد را بر روی کل لب پخش کنید و بعد رژلبتان را بزنید این کمی لب شما را از حد معمول پهن تر نشان می دهد.  

 

 

اما کاری که برای برجسته دیده شدن آن در پایان انجام می دهید اینست که با یک مداد سفید خطی کامل و تنها زیر لب و پایین خط لبتان می کشید .
در مورد لبهای پهن و درشت لازم نیست که خط لب خارج از خط اصلی لب کشیده شود بلکه آن را در جای خود کشیده و رژ بزنید فقط برای برجسته شدن آن خط سفید را با مداد سفیدتان تنها در زیر لب و فقط وسط آن بکشید .
لازم به ذکر است تفاوت کشیدن خط سفید لبهای پهن با لبهای باریک در این است که در مورد لبهای باریک خط سفید کاملی در زیر لب پایین کشیده خواهد شد اما در مورد لبهای پهن تنها این خط سفید در وسط لب کشیده می شود و دو طرف آن به رنگ همان خط لب خواهد بود.

چگونه با آرایش لب ها را برجسته کنیم

تنوع در وب من

اگر می خواهید لب ها را با کمک لوازم آرایش برجسته کنید به شما آموزش می دهیم. در این بخش که با عنوان چگونه با آرایش لب ها را برجسته کنیم در مجله پزشکی دکتر سلام منتشر شده است به راحتی می توانید با استفاده از لوازم آرایشی لب هایتان را برجسته کنید.

 

چگونه با آرایش لب ها را برجسته کنیم

 

اگر دوست دارید هنگام آرایش برجستگی لبها بیشتر شده و برآمدگی آنها نیز بیشتر دیده شود بهتر است برای لبهای باریک حتما اول از یک مداد لبی که کمی پررنگتر از رژ است استفاده کرده و خط لبی دور لب اما زیر خط اصلی و البته مماس با آن بکشید و با انگشت رنگ مداد را بر روی کل لب پخش کنید و بعد رژلبتان را بزنید این کمی لب شما را از حد معمول پهن تر نشان می دهد.  

 

 

اما کاری که برای برجسته دیده شدن آن در پایان انجام می دهید اینست که با یک مداد سفید خطی کامل و تنها زیر لب و پایین خط لبتان می کشید .
در مورد لبهای پهن و درشت لازم نیست که خط لب خارج از خط اصلی لب کشیده شود بلکه آن را در جای خود کشیده و رژ بزنید فقط برای برجسته شدن آن خط سفید را با مداد سفیدتان تنها در زیر لب و فقط وسط آن بکشید .
لازم به ذکر است تفاوت کشیدن خط سفید لبهای پهن با لبهای باریک در این است که در مورد لبهای باریک خط سفید کاملی در زیر لب پایین کشیده خواهد شد اما در مورد لبهای پهن تنها این خط سفید در وسط لب کشیده می شود و دو طرف آن به رنگ همان خط لب خواهد بود.

براى غذاى روح   


قال حسن بن على عليهما السلام :

 عَجَبٌ لِمَنْ يَتَفَكَّرُ فِي مَأْكُولِهِ كَيْفَ‏ لَا يَتَفَكَّرُ فِي مَعْقُولِهِ .


عجب دارم از كسيكه در خوراك خود دقت مى كند،

 چگونه در غذاى فكرى و معارف دينى خود فكر نمى كند!

بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏1 ؛ ص218

تعجب دارم از آنكس كه تفتيش ****كند اندر غذاى خويشتن بيش


چگونه در معارفهاى دينش ****نباشد در پى تحقيق و بينش

چگونه شاد زندگی کنیم؟

 

 
«ابراهام لینکلن» گفته است اغلب مردم تقریباً به همان اندازه ای شاد هستند که انتظارش را دارند. در واقع آنچه که در زندگی برای ما رخ می دهد آنقدر ها تعیین کننده شادی ما نیست، بلکه بیشتر نوع واکنش ما نسبت به آن رخدادهاست که نقش تعیین کننده دارد.
فردی که تازه کارش را از دست داده است ممکن است این پیشامد را به فال نیک بگیرد. پیشامدی که می تواند منجر به بروز موقعیتی تازه برای یک تجربه شغلی جدید، کشف قابلیتهای تازه و محک زدن استقلال او در محیط کار گردد. در شرایط مشابه ممکن است تصمیم بگیرد که خود را از یک ساختمان بیست طبقه پایین بیندازد و مشکل را تمام کند. بنابراین در برابر یک موقعیت یکسان یکی ممکن است به وجد بیاید و دیگری اقدام به خودکشی کند. یکی بدبختی و فلاکت را می بیند و دیگری موقعیتها و فرصتهای تازه را.
شاید در اینجا مساله را کمی بیش از اندازه ساده فرض کرده باشیم اما به هر حال این واقعیت به قوت خود باقیست که ما خود تصمیم می گیریم که در زندگی چگونه تحت تاثیرقرار بگیریم. حتی اغلب کسانی که کنترل روانی خود را از دست می دهند باز هم تصمیم به این امر می گیرند در واقع این افراد به خود می گویند: مثل اینکه زندگی کمی بیش از اندازه برای من دشوار شده است شاید بهتر باشد برای مدتی کنترل ذهنم را از دست بدهم.
اما شاد بودن همیشه آسان نیست. شاد بودن می تواند یکی از بزرگترین مبارزات ما در صحنه زندگی باشد و گاه می تواند تمام پافشاری ها، انضباط فردی و تصمیماتی را که برای خود فراهم آورده ایم مخدوش کند. معنای بلوغ، قبول مسئولیت شادی خویش و تمرکز بر داشته ها بجای نداشته ها ست. از آن جایی که انسان افکار و اندیشه های خود را بر می گزیند الزاماً تعیین کننده میزان شادی های خویش است. برای شاد بودن باید بر افکار شاد تمرکز کنیم اما ما غالباً بر عکس عمل می کنیم. اغلب تعریف ها و تمجیدها را ناشنیده می گیریم اما حرفهای ناخوشایند را مدتها در ذهن نگه کی داریم.
اگر اجازه بدهید که یک تجربه یا یک حرف رکیک ذهن شما را به خود مشغول کند خود شما از عواقب آن رنج خواهید برد. یادتان باشد که شما زیر سلطه ذهن خود هستید
اغلب مردم تعریف ها و تمجیدها را ظرف چند دقیقه فراموش می کنند اما یک اهانت را سالها بخاطر می سپارند. آنها مانند آشغال جمع کن هایی هستند که هنوز توهینی را که بیست سال پیش به آنها شده است با خود حمل می کنند.
مثلاً مریم می گوید: من هنوز یادم هست که در سال ۱۳۴۰ او چطور به من گفت که چاق و احمق هستم. احتمالاً مریم حتی تعریف و تمجیداتی را که دیروز از او شده است بخاطر نمی آورد اما هنوز سطل زباله ۳۰ سال پیش را به این طرف و آن طرف می کشد.
یادم می آید بیست و پنج ساله بودم که یک روز صبح از خواب بیدار شدم و به خود گفتم: تا امروز به اندازه کافی گرفته و غمگین بوده ای، اگر تصمیم داری که روزی در زندگی آدم واقعاً شادی بشوی چرا از همین حالا شروع نمی کنی؟ تصمیم گرفتم که آن روز بسیار شادتر از گذشته باشم و این تصمیم واقعاً کارساز شد. بعدها از آدمهای شاد دیگر پرسیدم: شما چطور به این شادیها رسیدید؟ در تمام موارد جوابهای آنها دقیقاً بازتاب تجربه خود من بود. می گفتند:
ما به اندازه کافی بیچارگی و درد و رنج و تنهایی کشیده بودیم و تصمیم گرفتیم که این وضعیت را تغییر بدهیم.
● خلاصه کلام :
گاه شاد بودن می تواند کاری بس دشوار باشد. لازمه شاد زیستن، جستجوی زیباییها و خوبیهاست. یکی زیبایی منظره را می بیند، دیگری کثیفی پنجره را. این شما هستید که انتخاب می کنید چه چیز را ببینید و به چه جیز بیندیشید. کازانتزا کیس گفته است:
« قلم و رنگ در اختیار شماست. بهشت را نقاشی کنید و بعد، وارد آن شوید.»

آکریلامید چیست

 

يكي از موضوعاتي كه اين روزها بحث داغ اكثر رسانه‌هاي روز كشورهاي اروپايي و آمريكايي شده است «ترس از آكريلاميد» است.

 

 آكريلاميد يك ماده اسيدي سرطان‌زاست كه هنگام سوختن، برشته شدن يا پختن مواد كربوهيدراتي غلات در درجه حرارت بالا در محصولاتي چون نان، بيسكويت، كلوچه، برنج و سيب‌زميني ايجاد مي‌شود. طبق پژوهش دانشمندان، آكريلاميد در مقايسه با ديگر مواد سمي شناخته شده در غذاهاي مختلف مي‌تواند براي انسان‌ها تا 100 برابر خطرناك‌تر باشد.

 مقدار اين ماده در سيب‌زميني سرخ شده و چيپس بيشتر است، اما در كشور ما بيشترين نگراني از حجم توليد و مصرف آكريلاميد در نان است

آكريلاميد در نان زماني خود را نمايان مي‌كند كه نان بر اثر حرارت زياد و مستقيم تغيير حالت داده و به رنگ قهوه‌اي يا سياه درآيد و اين مشكل اصلي نان‌هاي مصرفي ماست كه اغلب به صورت سنتي در تنور تهيه و در حرارت زياد و مستقيم پخته مي‌شوند.

اين ماده سمي به محض ورود به بدن تجزيه شده و ماده‌اي توليد مي‌كند كه مي‌تواند با اثر روي DNA و ايجاد جهش در ژن‌ها موجب بروز سرطان، انواع عفونت‌ها، آسيب به سيستم ايمني و عصبي شود. عوارض عصبي اين سم شامل اختلال در هوشياري، ضعف، تحريك‌پذيري و تغييرات رفتاري است.

اختلالات باروري همچون تغيير در رفتارهاي جنسي، ناباروري و سقط، تحريك و قرمزي پوست و چشم‌ها از ديگر عوارض آكريلاميد است.

- سلامت خود را فداي طعم لذيذ نان‌هاي برشته نكنيد و اگر قصد خريد نان‌هاي نازك برشته‌شده‌اي را داريد كه حاوي زيره، كنجد، تخمه و ... هستند آنهايي را كه رنگ روشن داشته و در اصطلاح برشته نشده هستند انتخاب كنيد. - از تُست كردن نان اجتناب كنيد و در صورت ضرورت نان را در درجه حرارت كم و به مدت كوتاه تُست كنيد. - در تركيب سوسيس جهت ايجاد بافت مطلوب از مواد پركننده‌اي چون آرد و نشاسته استفاده مي‌شود. اين مواد هنگام سرخ شدن سوسيس در روغن منجر به پف كردن و قهوه‌اي شدن آن مي‌شوند كه اين ويژگي، محصول را بسيار خوش‌طعم و خوش‌ظاهر مي‌كند. اما بايد بدانيد قهوه‌اي شدن بيش از حد كه در نتيجه سوختن تركيبات كربوهيدراتي سوسيس است مي‌تواند منجر به افزايش ميزان آكريلاميد محصول شود. - براي پختن كيك و پيتزا در سيني فر از كاغذ مخصوص استفاده كنيد. - از برشته شدن نان حاشيه پيتزا بشدت اجتناب ورزيد و در صورت برشته شدن حاشيه آن را دور بيندازيد. - براي

تهيه ته‌ديگ از نان و سيب‌زميني استفاده نكنيد. - براي خريد نان سوخاري آنهايي را كه رنگ روشن دارند انتخاب كنيد و از مصرف بيسكويت و كلوچه‌هايي كه سطح زيرين آنها سوخته است، بپرهيزيد

كوهستان الوند

كوهستان الوند - همدان كوه معروف و عظیم الوند، در جنوب شهرستان همدان واقع شده است و خط الراس آن، حد طبیعی بین این شهر با شهرستان تویسركان است كه جهت آن شمال باختری - جنوب خاوری می باشد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


كوه الوند كه مشهور ترین كوه استان همدان است توده ای از سنگ گرانیت است كه در دامنه آن معادن متعددی به خصوص، معدن گرانیت یافت می شود. سن مطلق گرانیت*های الوند همدان كه در داخل شیست های ژوراسیك همدان نفوذ كرده، 64 تا 70 میلیون سال تخمین زده شده است. كوه الوند در واقع مركز شكستگی های ساحلی دریای تتیس است و به همین دلیل چین ها را تغییر داده و بی نظمی های زیادی را در آن ها بوجود آورده است، به طوری كه تشخیص جهت آن ها مشكل است.

 

ادامه نوشته

سرزمین ارزو ها

گاهی وقتها آرزو میکنیم بریم به سرزمین آرزوها

واقعا فکر کردین ؟

تو دنیای واقعی هم سرزمین آرزوها وجود داره و فقط تو رویا ها و تخیلات نیست

بله تو دنیای ما آدما سرزمینی  وجود داره که تو اون همه آرزوهات برآورده و رویاهات به واقعیت میپیونده و بعدا مثل یه خواب میمونه

اون سرزمین سرزمین کعبه و سرزمین معشوق حقیقی مون خداست

امیدوارم همتون به سرزمین آرزوهاسفر کنین

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

صداقت چیست

1.    با خود صداقت داشته باشید. آنگاه همچون چرخه ی طبیعی فرا رسیدن روز از پی شب ، خواهید دید كه با دیگران نیز نمی توانید صادق نباشید.

2.   صداقت نخستین بخش كتاب عشق است.

3.    آنچه هستید شما را بهتر معرفی می كند تا آنچه می گویید.

4.    چه بهتر كه ناموفق باشیم با افتخار ، ولی موفق نباشیم با دروغ و تقلب.

5. ضرر را بر منفعت غیر مشروع ترجیح دهید ، ضرر تلخ است ولی آنی است ، در حالی كه منفعت غیر مشروع وجدان شما را همواره می آزارد.

6.    انسان را به لحاظ قدرت اخلاق و روحش مورد قضاوت قرار می دهند.

7.    رستگاری تو در عمل دیگران تجلی پیدا نمی كند. بلكه درعكس العمل تو ظاهر می شود.

8.    از سخنان خود عادل شمرده خواهی شد و از سخن های تو بر تو حكم خواهد شد.

9.    اگر با صداقت زندگی كنید هدف زندگی كردن را می آموزید.

10 . بخشش هنگامی آسان می شود كه ما بتوانیم دیگران را بشناسیم و به ضعف های خودمان و این كه ما نیز امكان اشتباه كردن داریم معترف باشیم.

11 . صداقت نخستین فصل دفتر دانایی است .

12 . صداقت بهترین منش است .

نمیدانم چرا اینقدر زمانه دلش تنگ است ؟

نمیدانم!

چرا روحهای بی انتها اینچنین محدود شده اند ؟

چرا جانهای همیشه تشنه و بی کران اینک با جرعه ای سیراب می شوند ؟

چرا اینهمه بین ما فاصله وجود دارد ؟

چرا گرفتاران دیو شهر ظلمت ، بسوی دیار روشنایی و نور عزم سفر نمیکنند ؟

چرا ره یافتگان روشنایی به فکر دستگیری از ظلمتیان نیستند ؟

چرا باید چهره ها و نژادها ، مرزها و زبانها بین ما زمینی ها اینچنین جدایی افکند؟

چرا با یک زبان حرف نمیزنیم که همواره یکدیگر را بهتر و بیشتر ، تعبیر و تفسیر کنیم ؟

 

"زبان دل" ، ”زبان محبت“ ، زبانی جهانی است که برای هر یک از ما در هر نقطه از این کره خاکی با هر شکل و رنگ و نژاد و چهره قابل فهم است!

پس چرا...؟

در چشمهایمان خشکسالی اشک است و بر لبهایمان قحطی لبخند

زندگی برویمان آغوش می گشاید و ما برویش در می بندیم

و خوب میدانیم که عشق را ، دوستی را، محبت را خود خواهانه و مغرضانه تفسیر میکنیم.

 

اسیران بدون امید رهایی ، آزاد گان بدون شوق پر گشودن.

کردارمان پر رنگ از تظاهر ، گفتارمان شعار و پندارمان خیانت

و عشقهایمان چیزی جز خود خواهی نیست.

 

چه به سرمان دارد می آید ؟

برگهای درخت انسانیت را نظاره گرم که کم کم رنگ می بازند و گویی خود را برای تن سپاری به خزان آماده کرده اند.

 

ولی نه ، امید اینکه (( باشند مهربانانی که آب زلال محبت را بی منت نثارش کنن و سخاوتمندانه نور مهر و گذشت بر شاخسارانش بتابانند و بهاری دوباره را تقدیمش کنند)) در وجودم نور افشانی میکند و خوب میدانم شما دوستان همان مهربانانی هستید که عاشقانه بارورش خواهید ساخت!

شاید خیلی از گفته هایم تکراری باشد ولی همیشه تکرار بد نیست مگه نه ؟

از تو مهربان سپاسگزارم که وقت گرانبهایت را صرف خواندن نوشته هایم کردی.

به امید روزی که همه ما در پی تحقق بخشیدن به رؤیاها و افسانه های شخصی خویش باشیم و لحظه لحظه عمرمان را حقیقی زندگی کنیم و یادمان باشد عشق هیچگاه ما را از رسیدن به افسانه شخصی مان باز نمیدارد و اینکه هر انسانی بخواهد به رؤیاهایش عینیت بخشد با مهر و محبت، و عشق و دوستی منافات ندارد.

...

وبیاموزیم عشق بدون تملک

بیاموزین   به عقاید و خواسته های دیگران احترام بگذاریم هرچند مخالف عقاید ما باشند

 

سربلند و پیروز باشید و همه ایام به کامتان باشه



سخنان بزرگان درباره‌ی خوشبینی و بدبینی

 

اگر كسی در روند كسب و تجارت، دچار ناامیدی و بدبینی شود، آنجا نقطه‌ی پایان پیشرفت اوست.((كیم وو چونگ))  

 

اگر خواهان عشق هستیم، بهتر است جویای خوبی‌های مردم باشیم؛ حتی اگر از این راه، گونه‌ای خوشبینی نابخردانه را بر خود هموار كرده باشیم.((لئوبوسكالیا))  

 

آنجا كه نوری نیست، آدم خوشبین شاید پرتوی ببیند، ولی بدبین چرا همواره می‌خواهد آن را خاموش كند؟((میشل دوسن‌ پیر))  

 

حتی كارهای نادرست‌مان می‌توانند سبب خوشبینی باشند، اگر از رهگذر آنها فرصت‌هایی برای بازآموزی و آگاه‌تر شدن فراهم آید.((لئوبوسكالیا))  

 

در زمانه ی ما نسبت به كسی كه به خود باور دارد، بدگمان می شوند.((نیچه))  

 

دنیا آنگونه كه خیال كرده ایم نمی ارزد؛ این تقریباً مطمئن ترین حقیقتی است كه بدگمانی ما در نهایت به دست آورده است.((نیچه))  

 

آدم مغرور حتی نسبت به موجوداتی كه او را به پیش می برند آزرده خاطر می شود؛ او اسبهای ارابه خود را با بدبینی می نگرد.((نیچه))  

 

هر بار كه انسان های بس هوشمند دستخوش پریشانی می شوند، بدبینی دیگران به سخن آنان آغاز می شود.((نیچه))  

 

احساس های عاطفی بین زن و مرد از نظر سرعت متفاوت است و به همین دلیل، سوء ظن بین زن و مرد هرگز پایان نخواهد پذیرفت.((نیچه))  

 

ایراد، خیانت، سوءظنی شادمانه و میل به تمسخر، همگی نشانی از سلامت است و هر امر بی قید و شرطی، نشانی از بیماری.((نیچه))  

 

اندیشیدن، همیشه انسان را به سوی خوش‌بینی می‌كشاند و خوش‌بینی، برابر با خودسازی و دگرگونی است.((استیو چندلر))  

 

یك فرد خوش‌بین، با اندیشه‌ی بسیار، خود را دگرگون خواهد كرد. حال آنكه، یك فرد بدبین، نه می‌اندیشد و نه به كنش می‌پردازد.((استیو چندلر))  

 

افراد بدبین هرگز دوست ندارند با مسایل روبرو شوند. از آنجا كه گمان می‌كنند باید هر كاری را درست و بدون كاستی انجام دهند، به راستی هیچ كاری را نمی‌توانند انجام دهند.((استیو چندلر))  

 

افراد خوش‌بین، هم تندرست‌ترند و هم داراتر.((مك گینس))  

 

یك فرد خوش‌بین به خوبی می‌داند كه زندگی، بالا و پایین دارد و از پایین افتادن‌ها هیچ هراسی ندارد و در آن زمان هم در اندیشه‌ی چاره‌جویی است تا بتواند خود را از سختی‌ها بیرون بكشد.((استیو چندلر))  

 

فراموش نكنید كه "بدبینی"، همیشه راه نوآوری را می‌بندد.((استیو چندلر))  

 

همیشه افراد پیشگام، آفریننده و كاوشگر، افرادی یكه و تنها هستند كه به تنهایی با تضادهای درونی، ترس‌ها و سپرهای دفاعی خود در برابر خودخواهی و غرور و حتی در برابر پارانویا [ =جنون بدبینی ] مبارزه می‌كنند.((آبراهام مازلو))  

 

پذیرش دشواری‌ها و پذیرفتن و دست و پنجه نرم كردن با آنها، یكی از ویژگی‌های افراد خوش‌بین است.((استیو چندلر))  

 

اگر یك هفت تیر، پشت سر افراد بدبین بگذارید، بی‌درنگ از این حس "ضد زندگی" بودن درمی‌آیند و ناگهان به میلیون‌ها بهانه برای زنده بودن می‌اندیشند.((چسترتون))  

 

حقیقت این است كه هر اندازه هم مثبت و خوش‌بین باشیم، شرایطی در زندگی وجود دارد كه طرح‌ها، روش‌ها و برنامه‌های پیش‌بینی شده‌ی ما كارساز نخواهد بود.((آنتونی رابینز)) 

 

خوش‌بین كسی است كه همه جا چراغ سبز می‌بیند. بدبین كسی است كه تنها چراغ قرمز می‌بیند. ولی خردمند راستین كسی است كه رنگ نمی‌بیند.((آلبرت شوایتزر))  

 

چنانچه شكاك و بدبین باشید، هرگز نمی‌توانید پیشه‌ای را راه‌اندازی كنید.((آنتونی رابینز)) 

 

من به استادهایی كه حتا نمی توانند ناظم مدرسه شوند بدبین هستم.((فرناندو پسوا))  

 

من آدم خوشبینی هستم؛ فكر نمی كنم اگر جز این باشم، حال و روز ام بهتر از این باشد.((وینستون چرچیل))  

 

مردم دوست دارند در پیرامون كسانی باشند كه خوشبین، مثبت، شاد و دارای خودباوری هستند.((ریچارد تمپلر))  

 

بدبینی، در هیچ جنگی پیروز نمی شود.((دو وایت دی . آیزنهاور))  

 

چه دودمانی از بد اندیشان برجاست؟ هیچ.((اُرد بزرگ))  

 

بدگمان كسی است كه فكر می كند تمام مردم دنیا به بدی او هستند.((باب باركر))  

 

بداندیش همیشه كارش گره می خورد.((اُرد بزرگ))  

 

از یك خود كامه، یك بدكار، یك گستاخ و یا كسی كه سرفرازی درونی اش را رها كرده، چشم نیك اندیش نداشته باش.((جبران خلیل جبران))  

 

هیچ منظره ای غم انگیزتر از دیدن یك جوان بدبین نیست.((مارك تواین))  

 

خوش بین ها و بدبین ها هر دو به بشر خدمت كرده اند؛ اولی با آفریدن هواپیما و دومی با آفریدن چتر نجات!((جرج برنارد شاو))  

 

وقتی به دنیا نگاه می كنم، بدبینم، اما وقتی به مردم نگاه می كنم، خوشبین هستم.((كارل راجرز))  

 

چه نشانی از بد اندیش به جا است؟ هیچ.((اُرد بزرگ))  

 

یك انتقاد بی نام و امضا چیزی در حد یك نامه بی نام و نشان است و بنابراین باید با همان بدگمانی براندازش كرد.((آرتور شوپنهاور))  

 

برای آنكه شراكت را جایگزین رقابت كنید، باید سوء ظن را كنار بگذارید و در مقام حمایت از یكدیگر برآیید.((جان ماكسول))  

 

مردم از كسی كه به همه چیز و همه كس بدگمان باشد، دوری می جویند.((جان ماكسول)) 

 

فرق میان من و تو در شنیدن است؛ تو صدای بسته شدن در را می شنوی و من صدای باز شدن آن را.((؟))  

 

آدم بدبین، سختی را در هر فرصتی می بیند، آدم خوش بین فرصت را در هر سختی.((وینستون چرچیل))  

 

زمانی كه شما به بدبینی خو بگیرید، بدبینی به اندازه خوشبینی مطلوب و دوست داشتنی است.((آرنالد بنت)) 

 

یك بطری كه تا نیمه آب داشته باشد، از نظر یك فرد خوشبین نیمه پر است، اما از نظر یك فرد بدبین نیمه خالی به شمار می رود.((جرج برنارد شاو))  

 

فرد خوشبین اظهار می دارد كه ما در بهترین دنیای ممكنه بسر می بریم و شخص بدبین بیمناك است كه نكند سخن او راست باشد.((برانچ كامل))  

 

جایی كه در آن خوشبینی بیش از هر جای دیگر رواج و رونق دارد، تیمارستان است.((هاولاك الیس))  

 

بدبینی نشانه ناتوانی است. زیرا كسی كه شایستگی تسلط بر زندگی خود را ندارد، احساس بدبینی می كند.((هاریو))  

 

بدگمانی و بدبینی پرده ایست كه میان ما و دیگران كشیده می شود و هیچ وقت نمی گذارد رشته دوستی خود را با آنها محكم ساخته و از نعمت وفا و محبت بهره مند شویم.((لرد آویبوری)) 

 

 

خواب.....

 

 روانشناسان می گویند:

کافیه وقتی خسته ای

فقط یکساعتی بخوابی

.

.

.

.

 

 

بقیه اش رو از خودشون بپرسید.

 

عهد و میثاق با امام زمان (علیه السلام)

 

عزیزان! بیایید فرصت را غنیمت بشماریم و ارتباطمان را با خدا و اولیاى او قوى‌تر کنیم . از خدا بخواهیم توفیق دهد عهد و میثاقى جدّى با امام زمان (علیه السلام) ببندیم. بگوییم آقا! ما مى‌خواهیم نوکر و خدمتگزار شما باشیم. به طور جدّى مى‌پذیریم که در این راه نقص داریم و لایق نیستیم؛ امّا شما از خدا بخواهید که این لیاقت و توفیق را به ما بدهد تا در راه شما گام برداریم و به گونه‌اى سیر کنیم که شما بپسندید!
گمان نمى کنم کسى از روى صدق و خلوص قلبى با امام زمان (علیه السلام) چنین قرارى بگذارد و از همان لحظه، مشمول امدادها و عنایت‌هاى ویژه حضرت نشود. با این که خودم لیاقتش را ندارم، ایمان دارم که اگر شما این پیمان را به زبان هم نیاورید، او مى‌شنود و فوراً هم پاسخ مى‌دهد؛ آن گاه ورق عوض مى‌شود و اگر تا به حال، تاریکى‌هایى در زندگى ما بود، از همین جا عوض مى‌شود.
هدیه‌اى که تقدیم امام زمانمان ارواحناه فداه مى‌کنیم، باید بهترین سرمایه‌ها و دارایى‌هاى ما باشد. براى خدمت به امام زمان (علیه السلام)، باید بهترین اوقات و سرمایه‌هایمان را هزینه، و جوانى خویش را در این راه فدا کنیم و لحظه‌اى از خدمتگزارى و جلب رضایت حضرت غافل نشویم. اگر در همین لحظه، به شما جواز شرفیابى به محضر امام زمان عجّل الله تعالى فرجه الشریف را عطا کنند، آیا براى هدیه به حضرت تکه نانى خشکیده یا لباسى وصله دار مى‌برید یا بهترین دارایى خویش را به محضر مقدّسش هدیه مى‌کنید؟!
آنان که مى‌خواهند فرزندانشان را به پیشگاه خداوند متعالى و امام زمان (علیه السلام) هدیه کنند تا افتخار وراثت پیامبران نصیبشان شود، باید بهترین، مستعدترین و پاک‌سرشت‌ترین فرزندان خویش را براى این راه برگزینند و در تشویق ایشان از هر راهى بکوشند واز هیچ مساعدتى براى تربیت و رشد ایشان آن‌ها فروگذار نکنند.

پی نوشت ها :

1. قال الصادق(علیه السلام): «لاَ یَقدِرُ الخَلاَئِقُ على کُنهِ صِفَةِ اللّهِ عزّوجلّ، فکَما لاَ یَقدِرُ عَلى کُنهِ صِفَةِ اللّهِ عزَّوجلَّ فکذلِکَ لاَ یَقدِرُ على کُنهِ صِفَةِ رَسُولِ اللّهِ، وَ کَمَا لایَقدِرُ على کُنهِ صفةِ الرَّسُولِ فکذلِکَ لاَ یَقدِرُ عَلى کُنهِ صِفَةِ الامام...؛ مردم، از پى بردن به کنه صفت خداوند ناتوانند و همانگونه که از پى بردن به گوهر صفت خدا عاجزند، توانِ فهمِ حقیقتِ صفتِ رسول اللّه را نیز ندارند و همان‌سان که از دریافتِ کنه صفت رسول عاجزند، از درک ژرفاى صفتِ امام نیز دور و بى بهره اند و...» (علّامه مجلسى، بحارالانوار، ج 67، ص 65)
2. اسراء(17)، 85.
3. یکى از عارفان درباره مقام والایى که مؤمنان واقعى مى‌توانند بدان دست یابند، مى‌گوید: «اگر آسمان‌ها، زمین، عرش الاهى و هر آن چه در آن‌ها است، هزار هزار مرتبه در گوشه‌اى از زوایاى قلبِ مؤمنِ عارف جاى گیرد، قلب او هیچ احساس تنگى و سنگینى از آن نخواهد کرد». (ر.ک: قیصرى، شرح فصوص الحکم، ص 195)
4. کهف (18)، 104
5. عصر(103)، 2 و 3.
6. «...تُفْتَحُ فیها أبَوابُ السَّماءِ فَیُفتَحُ فیها أبوَابُ الرَّحمةِ و بَابُ الرِّضوَانِ و بابُ المَغفِرَة وَ بابُ الفَضلِ وَ بابُ التَّوبَةِ وَبابُ النِّعمَةِ وَبابُ الجُودِ وَبابُ الإِحسَانِ...». (علاّمه مجلسى، بحارالانوار، ج 98، ص 413، باب 30، ح 1)

تنظیم و ویرایش : سایت حرف آخر




معرفت امام زمان علیه السلام

از بیانات علامه مصباح یزدی

ناتوانى بشر از معرفت امام زمان (علیه السلام)

مقام اهل بیت (علیهم السلام) چنان مقام بزرگى است که بزرگى اش را با عقل و فکر خودمان نمى توانیم درک کنیم. در واقع عظمت خدا است که در انوار پاک چهارده معصوم (علیهم السلام) تجلّى کرده است. اگر همه انسان‌ها عقل‌هایشان را روى هم گذاشته، بخواهند پایه بلند این مقام را درک کنند، هرگز نخواهند توانست. همین قدر باید خوشحال باشیم که خداوند متعالى، این معرفت را به ما داده است که بدانیم آن‌ها در چنان مقام والایى هستند که ما نمى توانیم بفهمیم. اگر این را باور کنیم، خودش کمال است.
همان‌گونه که ذات و صفات خدا براى ما قابل شناخت نیست، صفات اولیاى او را نیز نمى توانیم بشناسیم؛(1) البتّه هیچ مخلوقى را نمى توان با خدا مقایسه کرد؛ چرا که او فوق بى نهایت است. خدا و اولیاى او تفاوت بسیارى با هم دارند؛ آن هم نه تفاوت یک درجه، آن گونه که بعضى فکر مى‌کنند. نمى توان گفت: وجود، درجاتى دارد که بالاترین درجه آن خدا، و یک درجه پایین‌تر از آن، وجود پیامبر (صلى الله علیه وآله) است؛ چرا که فاصله ذات اقدس الاهى با شریف ترین و والاترین مخلوقاتش نیز که نور پاک محمّد (صلى الله علیه وآله) است، بى نهایت است. فاصله نور مقدّس پیامبر (صلى الله علیه وآله) با ما بى نهایت است؛ امّا فاصله او با خدا نیز نهایت ندارد. خداوند فوق مقام همه مخلوقات و از جمله، انوار معصومان (علیهم السلام) است.
اگر همین اندازه بفهمیم که از درک مقام والاى ایشان ناتوانیم، باید خدا را بسیار شاکر باشیم که چنین معرفتى به ما داده است. این حقیقت نیز به برکت تعلیم خود آن‌ها است وگرنه به هزاران غرور مبتلا مى‌شدیم و خیال مى‌کردیم خیلى چیزها را مى‌فهمیم. در مرتبه اوّل، قرآن به ما فرموده است:
وَ ما أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاّ قَلِیلاً.(2)
و جز اندکى از دانش به شما داده نشده است.
و در مرتبه بعد، خود اهل‌بیت (علیهم السلام) فرموده اند که مقام ما بسیار بالاتر از آن است که شما بفهمید. به هر حال، به برکت تعلیم آن‌ها فهمیدیم آن‌ها در چنان اوجى هستند که اگر ما هزاران سال با تندروترین مرکب‌ها نیز حرکت کنیم، به آن جا نخواهیم رسید.

ضرورت تلاش براى شناخت امام زمان (علیه السلام)

از سوى دیگر نباید چنین توهّمى پیش آید که چون نمى توانیم بدان قله رفیع برسیم، پس باید همه چیز را رها کنیم. همان درجه از معرفت که به برکت آموزه‌ها و راهنمایى‌هاى اهل‌بیت (علیهم السلام) قابل دستیابى است، آن قدر عظمت دارد که تمام جهان مادّى در برابر آن بى ارزش است .
نمى گویم مى‌توانیم به مقام معصوم (علیه السلام) برسیم؛ امّا همان مقامى که در سایه هدایت‌گرى این انوار پاک مى‌توانیم بدان دست یابیم، آن قدر بزرگ است که تمام این جهان با همه عظمتش در برابر آن، هیچ بها و ارزشى ندارد.(3)

زیانکارترین مردم

یادآورى این حقایق در این جهت مى‌تواند مفید باشد که ارزش عمرمان را بهتر بدانیم. آیا حیف نیست چنین عمرى که مى‌تواند ما را به چنان مقام والایى برساند، براى به دست آوردن یک مشت خشت و گل یا چند پاره آهن صرف شود؟ فرض کنید کسانى که جوانى شان را صرفِ درس خواندن، مدرک گرفتن و یافتن شغلى پردرآمد مى‌کنند، اگر بتوانند سالى یک میلیون تومان ذخیره کنند و پس از بیست سال یک خانه بیست میلیون تومانى بخرند، حاصل عمرشان پس از چهل یا پنجاه سال تلاش و دوندگى، یک خانه بیست میلیونى خواهد بود؛ یعنى حاصل تمام درس خواندن‌ها، زحمت‌ها، تبلیغ‌ها و... با چند خروار خاک و گچ و سیمان و آهن مساوى شده است.
قرآن کریم مى‌فرماید:
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالاً. الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحسِنُونَ صُنعاً(4)
بگو: آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین [مردم] در کارها چه کسانى هستند؟ آن‌ها که تلاش‌هایشان در زندگى دنیا گم و نابود شده است و با این حال مى‌پندارند که کار نیک انجام مى‌دهند.
کسانى که عمرشان صرف شد تا خوشى‌ها و زینت‌هاى دنیا را به دست آورند، ضرر کرده اند؛ چرا که هرگز به آن همه زحمت‌ها، بى خوابى‌ها، غربت‌ها و مشکلات زندگى نمى ارزید که در مقابلش یک مشت سنگ و آهن و سیمان و گچ به دست آید.
آرى، چنین افرادى زیانکارند؛ امّا چرا زیانکارترین افرادند؟!
براى این‌که وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنعاً. کسانى که از اوّل مى‌دانند، کار نادرستى را مرتکب مى‌شوند و سرمایه و پولشان را آگاهانه به دست خودشان آتش مى‌زنند، زیان کرده‌اند؛ امّا زیانکارترین افراد کسانى اند که نه تنها این آتش زدن سرمایه را خسارت نمى دانند، بلکه آن را هنر و ترقّى و افتخار مى‌پندارند. اینان خیال مى‌کنند با این درس خواندن‌ها و کارهایى که براى غیر خدا انجام مى‌دهند، خیلى اوج گرفته‌اند؛ امّا ناگهان متوجّه مى‌شوند که همه اش «هَباءً مَنْثُوراً؛ گردو غبارى پراکنده در هوا» شده است.
اینان خسارتى دوچندان دارند؛ هم سرمایه را از دست داده اند و هم آرزوها و آرمان‌هایى که داشتند، بر باد رفته است. پنداشتند با این اعمالشان نزد خدا عزیز، و بر اثر این کارها، نور چشم امام زمان(علیه السلام) مى‌شوند؛ امّا بعد آشکار شد که نه تنها هیچ کدام از این اعمال پذیرفته نشده، بلکه سقوطشان را نیز در پى داشته است. این، زیان دوچندان است؛ چرا که مى‌انگارند کارهاى خوبى انجام داده اند؛ امّا درخواهند یافت که همه اش ضرر بوده است.

اخلاص در پیشگاه امام زمان (علیه السلام)

اگر آدمى با اختیار خویش مى‌تواند راه درست را برگزیند، چرا کارى نکند که لحظه لحظه عمرش باعث سعادت شود و هر نفس کشیدنش او را بالا ببرد. مگر راه بسته است؟!
همه انبیا و اولیا آمده اند تا ما را بدین صراط مستقیم نزدیک کنند؛ راهى را به ما نشان دهند که با هر گامى در آن، ترقّى کنیم؛ هر نفسى که مى‌کشیم، پرواز کنیم؛ هر روزى که از ما بگذرد، مقامى را به دست آوریم.
فهمیدن این حقیقت، خود نعمتى است که به برکت اهل بیت(علیهم السلام) نصیب ما شده. حال که زیانکارى خویش را در کارهاى غیرخدایى دریافتیم، باید بیش‌تر مراقب گفتار و رفتار خود باشیم. نیت‌ها و کارهایمان را براى خداوند خالص، و این حقیقت را همواره به یک دیگر یادآورى کنیم.
به فرموده قرآن، همه ما انسان‌ها در زیان و خسارتیم، مگر کسانى از ما که ایمان و عملى خالص داشته باشند و دیگران را نیز به راه حق و حقیقت سفارش کنند:
إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْر، إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ.(5)
سوگند به عصر که انسان‌ها همه در زیانند، مگر کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند و یک دیگر را به حق و استقامت بر آن سفارش مى‌کنند.
ما که اکنون پایمان لب گور است و این خسارت را به خوبى احساس مى‌کنیم، جا دارد به شما که هنوز در دوران جوانى به سر مى‌برید، یادآورى کنیم تا به مصیبت ما گرفتار نشوید. زودتر خودتان را بیابید و بپایید و نیّت‌هایتان را خالص کنید. اگر از امام زمان(علیه السلام) دم مى‌زنید، به واقع از روى محبّت و اخلاص باشد. اگر خودتان را خدمت‌گزار او مى‌شمرید، بکوشید به گونه‌اى رفتار کنید که او بپذیرد.
اگر چنین نکنیم، خسارت دیده ایم. این راه، راهى باز و هموار، و جاده‌اى روشن و آشکار است؛ امّا ما چشمانمان را مى‌بندیم؛ انگار که نمى دانیم چه باید کرد. مگر انسان به برکت این شب‌ها و اوقات محترم مقدارى به خود بیاید و توجّه یابد که غیر از این اسباب عادى و رفتارهایى که با آن‌ها انس گرفته ایم، مسائل دیگرى نیز در کار ات.

فضیلت شبِ نیمه‌شعبان

شب نیمه شعبان، یکى از شب‌هاى قدر شمرده مى‌شود. پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در روایتى فرموده است:
شب نیمه شعبان در حال استراحت بودم که جبرائیل مرا صدا زد. بلند شدم و به قبرستان بقیع رفتم. جبرئیل خطاب به من گفت: اى رسول خدا! مى‌دانى امشب چه شبى است؟ امشب شبى است که اگر کسى از اشقیا باشد و از خدا کمک بخواهد، خدا نامش را از شمار اشقیا محو مى‌کند و در زمره شهدا مى‌نویسد. امشب شبى است که درهاى آسمان به روى بندگان باز مى‌شود: باب التّوبه، باب الرّضوان، باب الإحسان، باب المغفره و... .(6)
قدر امشب را بدانید و آن را به عبادت احیا کنید. ساعات این شب را غنیمت بشمارید. روایات فراوانى درباره اعمال این شب وارد شده است. از جمله آن اعمال، صد رکعت نماز با هزار قل هو اللّه است که در هر رکعت بعد از حمد 10 بار خوانده مى‌شود. شما که جوانید و انرژى دارید، فرصت را غنیمت بشمارید. کار سختى نیست. مقایسه کنید که اگر امشب، شب امتحان بود و احتمال داشت که فردا در امتحان رد بشوید، آیا حاضر بودید امشب را تا صبح درس بخوانید تا تحصیل یک سالتان هدر نرود؟ به طور قطع ارزش این نماز و دیگر عبادت‌هاى امشب، از درس خواندن شب امتحان کم‌تر نیست.

عهد و میثاق با امام زمان (علیه السلام)

عزیزان! بیایید فرصت را غنیمت بشماریم و ارتباطمان را با خدا و اولیاى او قوى‌تر کنیم . از خدا بخواهیم توفیق دهد عهد و میثاقى جدّى با امام زمان (علیه السلام) ببندیم. بگوییم آقا! ما مى‌خواهیم نوکر و خدمتگزار شما باشیم. به طور جدّى مى‌پذیریم که در این راه نقص داریم و لایق نیستیم؛ امّا شما از خدا بخواهید که این لیاقت و توفیق را به ما بدهد تا در راه شما گام برداریم و به گونه‌اى سیر کنیم که شما بپسندید!
گمان نمى کنم کسى از روى صدق و خلوص قلبى با امام زمان (علیه السلام) چنین قرارى بگذارد و از همان لحظه، مشمول امدادها و عنایت‌هاى ویژه حضرت نشود. با این که خودم لیاقتش را ندارم، ایمان دارم که اگر شما این پیمان را به زبان هم نیاورید، او مى‌شنود و فوراً هم پاسخ مى‌دهد؛ آن گاه ورق عوض مى‌شود و اگر تا به حال، تاریکى‌هایى در زندگى ما بود، از همین جا عوض مى‌شود.
هدیه‌اى که تقدیم امام زمانمان ارواحناه فداه مى‌کنیم، باید بهترین سرمایه‌ها و دارایى‌هاى ما باشد. براى خدمت به امام زمان (علیه السلام)، باید بهترین اوقات و سرمایه‌هایمان را هزینه، و جوانى خویش را در این راه فدا کنیم و لحظه‌اى از خدمتگزارى و جلب رضایت حضرت غافل نشویم. اگر در همین لحظه، به شما جواز شرفیابى به محضر امام زمان عجّل الله تعالى فرجه الشریف را عطا کنند، آیا براى هدیه به حضرت تکه نانى خشکیده یا لباسى وصله دار مى‌برید یا بهترین دارایى خویش را به محضر مقدّسش هدیه مى‌کنید؟!
آنان که مى‌خواهند فرزندانشان را به پیشگاه خداوند متعالى و امام زمان (علیه السلام) هدیه کنند تا افتخار وراثت پیامبران نصیبشان شود، باید بهترین، مستعدترین و پاک‌سرشت‌ترین فرزندان خویش را براى این راه برگزینند و در تشویق ایشان از هر راهى بکوشند واز هیچ مساعدتى براى تربیت و رشد ایشان آن‌ها فروگذار نکنند.

پی نوشت ها :

1. قال الصادق(علیه السلام): «لاَ یَقدِرُ الخَلاَئِقُ على کُنهِ صِفَةِ اللّهِ عزّوجلّ، فکَما لاَ یَقدِرُ عَلى کُنهِ صِفَةِ اللّهِ عزَّوجلَّ فکذلِکَ لاَ یَقدِرُ على کُنهِ صِفَةِ رَسُولِ اللّهِ، وَ کَمَا لایَقدِرُ على کُنهِ صفةِ الرَّسُولِ فکذلِکَ لاَ یَقدِرُ عَلى کُنهِ صِفَةِ الامام...؛ مردم، از پى بردن به کنه صفت خداوند ناتوانند و همانگونه که از پى بردن به گوهر صفت خدا عاجزند، توانِ فهمِ حقیقتِ صفتِ رسول اللّه را نیز ندارند و همان‌سان که از دریافتِ کنه صفت رسول عاجزند، از درک ژرفاى صفتِ امام نیز دور و بى بهره اند و...» (علّامه مجلسى، بحارالانوار، ج 67، ص 65)
2. اسراء(17)، 85.
3. یکى از عارفان درباره مقام والایى که مؤمنان واقعى مى‌توانند بدان دست یابند، مى‌گوید: «اگر آسمان‌ها، زمین، عرش الاهى و هر آن چه در آن‌ها است، هزار هزار مرتبه در گوشه‌اى از زوایاى قلبِ مؤمنِ عارف جاى گیرد، قلب او هیچ احساس تنگى و سنگینى از آن نخواهد کرد». (ر.ک: قیصرى، شرح فصوص الحکم، ص 195)
4. کهف (18)، 104
5. عصر(103)، 2 و 3.
6. «...تُفْتَحُ فیها أبَوابُ السَّماءِ فَیُفتَحُ فیها أبوَابُ الرَّحمةِ و بَابُ الرِّضوَانِ و بابُ المَغفِرَة وَ بابُ الفَضلِ وَ بابُ التَّوبَةِ وَبابُ النِّعمَةِ وَبابُ الجُودِ وَبابُ الإِحسَانِ...». (علاّمه مجلسى، بحارالانوار، ج 98، ص 413، باب 30، ح 1)

تنظیم و ویرایش : سایت حرف آخر

ناتوانى بشر از معرفت امام زمان (علیه السلام)

مقام اهل بیت (علیهم السلام) چنان مقام بزرگى است که بزرگى اش را با عقل و فکر خودمان نمى توانیم درک کنیم. در واقع عظمت خدا است که در انوار پاک چهارده معصوم (علیهم السلام) تجلّى کرده است. اگر همه انسان‌ها عقل‌هایشان را روى هم گذاشته، بخواهند پایه بلند این مقام را درک کنند، هرگز نخواهند توانست. همین قدر باید خوشحال باشیم که خداوند متعالى، این معرفت را به ما داده است که بدانیم آن‌ها در چنان مقام والایى هستند که ما نمى توانیم بفهمیم. اگر این را باور کنیم، خودش کمال است.
همان‌گونه که ذات و صفات خدا براى ما قابل شناخت نیست، صفات اولیاى او را نیز نمى توانیم بشناسیم؛(1) البتّه هیچ مخلوقى را نمى توان با خدا مقایسه کرد؛ چرا که او فوق بى نهایت است. خدا و اولیاى او تفاوت بسیارى با هم دارند؛ آن هم نه تفاوت یک درجه، آن گونه که بعضى فکر مى‌کنند. نمى توان گفت: وجود، درجاتى دارد که بالاترین درجه آن خدا، و یک درجه پایین‌تر از آن، وجود پیامبر (صلى الله علیه وآله) است؛ چرا که فاصله ذات اقدس الاهى با شریف ترین و والاترین مخلوقاتش نیز که نور پاک محمّد (صلى الله علیه وآله) است، بى نهایت است. فاصله نور مقدّس پیامبر (صلى الله علیه وآله) با ما بى نهایت است؛ امّا فاصله او با خدا نیز نهایت ندارد. خداوند فوق مقام همه مخلوقات و از جمله، انوار معصومان (علیهم السلام) است.
اگر همین اندازه بفهمیم که از درک مقام والاى ایشان ناتوانیم، باید خدا را بسیار شاکر باشیم که چنین معرفتى به ما داده است. این حقیقت نیز به برکت تعلیم خود آن‌ها است وگرنه به هزاران غرور مبتلا مى‌شدیم و خیال مى‌کردیم خیلى چیزها را مى‌فهمیم. در مرتبه اوّل، قرآن به ما فرموده است:
وَ ما أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاّ قَلِیلاً.(2)
و جز اندکى از دانش به شما داده نشده است.
و در مرتبه بعد، خود اهل‌بیت (علیهم السلام) فرموده اند که مقام ما بسیار بالاتر از آن است که شما بفهمید. به هر حال، به برکت تعلیم آن‌ها فهمیدیم آن‌ها در چنان اوجى هستند که اگر ما هزاران سال با تندروترین مرکب‌ها نیز حرکت کنیم، به آن جا نخواهیم رسید.

ضرورت تلاش براى شناخت امام زمان (علیه السلام)

از سوى دیگر نباید چنین توهّمى پیش آید که چون نمى توانیم بدان قله رفیع برسیم، پس باید همه چیز را رها کنیم. همان درجه از معرفت که به برکت آموزه‌ها و راهنمایى‌هاى اهل‌بیت (علیهم السلام) قابل دستیابى است، آن قدر عظمت دارد که تمام جهان مادّى در برابر آن بى ارزش است .
نمى گویم مى‌توانیم به مقام معصوم (علیه السلام) برسیم؛ امّا همان مقامى که در سایه هدایت‌گرى این انوار پاک مى‌توانیم بدان دست یابیم، آن قدر بزرگ است که تمام این جهان با همه عظمتش در برابر آن، هیچ بها و ارزشى ندارد.(3)

زیانکارترین مردم

یادآورى این حقایق در این جهت مى‌تواند مفید باشد که ارزش عمرمان را بهتر بدانیم. آیا حیف نیست چنین عمرى که مى‌تواند ما را به چنان مقام والایى برساند، براى به دست آوردن یک مشت خشت و گل یا چند پاره آهن صرف شود؟ فرض کنید کسانى که جوانى شان را صرفِ درس خواندن، مدرک گرفتن و یافتن شغلى پردرآمد مى‌کنند، اگر بتوانند سالى یک میلیون تومان ذخیره کنند و پس از بیست سال یک خانه بیست میلیون تومانى بخرند، حاصل عمرشان پس از چهل یا پنجاه سال تلاش و دوندگى، یک خانه بیست میلیونى خواهد بود؛ یعنى حاصل تمام درس خواندن‌ها، زحمت‌ها، تبلیغ‌ها و... با چند خروار خاک و گچ و سیمان و آهن مساوى شده است.
قرآن کریم مى‌فرماید:
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالاً. الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحسِنُونَ صُنعاً(4)
بگو: آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین [مردم] در کارها چه کسانى هستند؟ آن‌ها که تلاش‌هایشان در زندگى دنیا گم و نابود شده است و با این حال مى‌پندارند که کار نیک انجام مى‌دهند.
کسانى که عمرشان صرف شد تا خوشى‌ها و زینت‌هاى دنیا را به دست آورند، ضرر کرده اند؛ چرا که هرگز به آن همه زحمت‌ها، بى خوابى‌ها، غربت‌ها و مشکلات زندگى نمى ارزید که در مقابلش یک مشت سنگ و آهن و سیمان و گچ به دست آید.
آرى، چنین افرادى زیانکارند؛ امّا چرا زیانکارترین افرادند؟!
براى این‌که وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنعاً. کسانى که از اوّل مى‌دانند، کار نادرستى را مرتکب مى‌شوند و سرمایه و پولشان را آگاهانه به دست خودشان آتش مى‌زنند، زیان کرده‌اند؛ امّا زیانکارترین افراد کسانى اند که نه تنها این آتش زدن سرمایه را خسارت نمى دانند، بلکه آن را هنر و ترقّى و افتخار مى‌پندارند. اینان خیال مى‌کنند با این درس خواندن‌ها و کارهایى که براى غیر خدا انجام مى‌دهند، خیلى اوج گرفته‌اند؛ امّا ناگهان متوجّه مى‌شوند که همه اش «هَباءً مَنْثُوراً؛ گردو غبارى پراکنده در هوا» شده است.
اینان خسارتى دوچندان دارند؛ هم سرمایه را از دست داده اند و هم آرزوها و آرمان‌هایى که داشتند، بر باد رفته است. پنداشتند با این اعمالشان نزد خدا عزیز، و بر اثر این کارها، نور چشم امام زمان(علیه السلام) مى‌شوند؛ امّا بعد آشکار شد که نه تنها هیچ کدام از این اعمال پذیرفته نشده، بلکه سقوطشان را نیز در پى داشته است. این، زیان دوچندان است؛ چرا که مى‌انگارند کارهاى خوبى انجام داده اند؛ امّا درخواهند یافت که همه اش ضرر بوده است.

اخلاص در پیشگاه امام زمان (علیه السلام)

اگر آدمى با اختیار خویش مى‌تواند راه درست را برگزیند، چرا کارى نکند که لحظه لحظه عمرش باعث سعادت شود و هر نفس کشیدنش او را بالا ببرد. مگر راه بسته است؟!
همه انبیا و اولیا آمده اند تا ما را بدین صراط مستقیم نزدیک کنند؛ راهى را به ما نشان دهند که با هر گامى در آن، ترقّى کنیم؛ هر نفسى که مى‌کشیم، پرواز کنیم؛ هر روزى که از ما بگذرد، مقامى را به دست آوریم.
فهمیدن این حقیقت، خود نعمتى است که به برکت اهل بیت(علیهم السلام) نصیب ما شده. حال که زیانکارى خویش را در کارهاى غیرخدایى دریافتیم، باید بیش‌تر مراقب گفتار و رفتار خود باشیم. نیت‌ها و کارهایمان را براى خداوند خالص، و این حقیقت را همواره به یک دیگر یادآورى کنیم.
به فرموده قرآن، همه ما انسان‌ها در زیان و خسارتیم، مگر کسانى از ما که ایمان و عملى خالص داشته باشند و دیگران را نیز به راه حق و حقیقت سفارش کنند:
إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْر، إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ.(5)
سوگند به عصر که انسان‌ها همه در زیانند، مگر کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند و یک دیگر را به حق و استقامت بر آن سفارش مى‌کنند.
ما که اکنون پایمان لب گور است و این خسارت را به خوبى احساس مى‌کنیم، جا دارد به شما که هنوز در دوران جوانى به سر مى‌برید، یادآورى کنیم تا به مصیبت ما گرفتار نشوید. زودتر خودتان را بیابید و بپایید و نیّت‌هایتان را خالص کنید. اگر از امام زمان(علیه السلام) دم مى‌زنید، به واقع از روى محبّت و اخلاص باشد. اگر خودتان را خدمت‌گزار او مى‌شمرید، بکوشید به گونه‌اى رفتار کنید که او بپذیرد.
اگر چنین نکنیم، خسارت دیده ایم. این راه، راهى باز و هموار، و جاده‌اى روشن و آشکار است؛ امّا ما چشمانمان را مى‌بندیم؛ انگار که نمى دانیم چه باید کرد. مگر انسان به برکت این شب‌ها و اوقات محترم مقدارى به خود بیاید و توجّه یابد که غیر از این اسباب عادى و رفتارهایى که با آن‌ها انس گرفته ایم، مسائل دیگرى نیز در کار ات.

فضیلت شبِ نیمه‌شعبان

شب نیمه شعبان، یکى از شب‌هاى قدر شمرده مى‌شود. پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در روایتى فرموده است:
شب نیمه شعبان در حال استراحت بودم که جبرائیل مرا صدا زد. بلند شدم و به قبرستان بقیع رفتم. جبرئیل خطاب به من گفت: اى رسول خدا! مى‌دانى امشب چه شبى است؟ امشب شبى است که اگر کسى از اشقیا باشد و از خدا کمک بخواهد، خدا نامش را از شمار اشقیا محو مى‌کند و در زمره شهدا مى‌نویسد. امشب شبى است که درهاى آسمان به روى بندگان باز مى‌شود: باب التّوبه، باب الرّضوان، باب الإحسان، باب المغفره و... .(6)
قدر امشب را بدانید و آن را به عبادت احیا کنید. ساعات این شب را غنیمت بشمارید. روایات فراوانى درباره اعمال این شب وارد شده است. از جمله آن اعمال، صد رکعت نماز با هزار قل هو اللّه است که در هر رکعت بعد از حمد 10 بار خوانده مى‌شود. شما که جوانید و انرژى دارید، فرصت را غنیمت بشمارید. کار سختى نیست. مقایسه کنید که اگر امشب، شب امتحان بود و احتمال داشت که فردا در امتحان رد بشوید، آیا حاضر بودید امشب را تا صبح درس بخوانید تا تحصیل یک سالتان هدر نرود؟ به طور قطع ارزش این نماز و دیگر عبادت‌هاى امشب، از درس خواندن شب امتحان کم‌تر نیست.

عهد و میثاق با امام زمان (علیه السلام)

عزیزان! بیایید فرصت را غنیمت بشماریم و ارتباطمان را با خدا و اولیاى او قوى‌تر کنیم . از خدا بخواهیم توفیق دهد عهد و میثاقى جدّى با امام زمان (علیه السلام) ببندیم. بگوییم آقا! ما مى‌خواهیم نوکر و خدمتگزار شما باشیم. به طور جدّى مى‌پذیریم که در این راه نقص داریم و لایق نیستیم؛ امّا شما از خدا بخواهید که این لیاقت و توفیق را به ما بدهد تا در راه شما گام برداریم و به گونه‌اى سیر کنیم که شما بپسندید!
گمان نمى کنم کسى از روى صدق و خلوص قلبى با امام زمان (علیه السلام) چنین قرارى بگذارد و از همان لحظه، مشمول امدادها و عنایت‌هاى ویژه حضرت نشود. با این که خودم لیاقتش را ندارم، ایمان دارم که اگر شما این پیمان را به زبان هم نیاورید، او مى‌شنود و فوراً هم پاسخ مى‌دهد؛ آن گاه ورق عوض مى‌شود و اگر تا به حال، تاریکى‌هایى در زندگى ما بود، از همین جا عوض مى‌شود.
هدیه‌اى که تقدیم امام زمانمان ارواحناه فداه مى‌کنیم، باید بهترین سرمایه‌ها و دارایى‌هاى ما باشد. براى خدمت به امام زمان (علیه السلام)، باید بهترین اوقات و سرمایه‌هایمان را هزینه، و جوانى خویش را در این راه فدا کنیم و لحظه‌اى از خدمتگزارى و جلب رضایت حضرت غافل نشویم. اگر در همین لحظه، به شما جواز شرفیابى به محضر امام زمان عجّل الله تعالى فرجه الشریف را عطا کنند، آیا براى هدیه به حضرت تکه نانى خشکیده یا لباسى وصله دار مى‌برید یا بهترین دارایى خویش را به محضر مقدّسش هدیه مى‌کنید؟!
آنان که مى‌خواهند فرزندانشان را به پیشگاه خداوند متعالى و امام زمان (علیه السلام) هدیه کنند تا افتخار وراثت پیامبران نصیبشان شود، باید بهترین، مستعدترین و پاک‌سرشت‌ترین فرزندان خویش را براى این راه برگزینند و در تشویق ایشان از هر راهى بکوشند واز هیچ مساعدتى براى تربیت و رشد ایشان آن‌ها فروگذار نکنند.

پی نوشت ها :

1. قال الصادق(علیه السلام): «لاَ یَقدِرُ الخَلاَئِقُ على کُنهِ صِفَةِ اللّهِ عزّوجلّ، فکَما لاَ یَقدِرُ عَلى کُنهِ صِفَةِ اللّهِ عزَّوجلَّ فکذلِکَ لاَ یَقدِرُ على کُنهِ صِفَةِ رَسُولِ اللّهِ، وَ کَمَا لایَقدِرُ على کُنهِ صفةِ الرَّسُولِ فکذلِکَ لاَ یَقدِرُ عَلى کُنهِ صِفَةِ الامام...؛ مردم، از پى بردن به کنه صفت خداوند ناتوانند و همانگونه که از پى بردن به گوهر صفت خدا عاجزند، توانِ فهمِ حقیقتِ صفتِ رسول اللّه را نیز ندارند و همان‌سان که از دریافتِ کنه صفت رسول عاجزند، از درک ژرفاى صفتِ امام نیز دور و بى بهره اند و...» (علّامه مجلسى، بحارالانوار، ج 67، ص 65)
2. اسراء(17)، 85.
3. یکى از عارفان درباره مقام والایى که مؤمنان واقعى مى‌توانند بدان دست یابند، مى‌گوید: «اگر آسمان‌ها، زمین، عرش الاهى و هر آن چه در آن‌ها است، هزار هزار مرتبه در گوشه‌اى از زوایاى قلبِ مؤمنِ عارف جاى گیرد، قلب او هیچ احساس تنگى و سنگینى از آن نخواهد کرد». (ر.ک: قیصرى، شرح فصوص الحکم، ص 195)
4. کهف (18)، 104
5. عصر(103)، 2 و 3.
6. «...تُفْتَحُ فیها أبَوابُ السَّماءِ فَیُفتَحُ فیها أبوَابُ الرَّحمةِ و بَابُ الرِّضوَانِ و بابُ المَغفِرَة وَ بابُ الفَضلِ وَ بابُ التَّوبَةِ وَبابُ النِّعمَةِ وَبابُ الجُودِ وَبابُ الإِحسَانِ...». (علاّمه مجلسى، بحارالانوار، ج 98، ص 413، باب 30، ح 1)

بیاموزیم که امید ، زیباست

 

امیدوار بودن,روانشناسی,مشاوره خانواده

 

به کودکانمان بیاموزیم که امید سخت ترین راههای زندگی را هموار می کند و آینده شان را با آموختن امیدواری ، تضمین کنیم.

پدر و کودک

امید یعنی بیاندیشیم، باور داشته باشیم و بدانیم راهی هست که می‌توانیم آنچه را از زندگی می خواهیم بدون در نظر گرفتن چالش ها و موانع پیش روی مان داشته باشیم،گاهی اوقات این اندیشه بهترین نتیجه مطلوب رابه ارمغان می آورد. برای داشتن آینده ای روشن، امیدوار بودن ضرورت دارد و این امر شامل تعیین و اقدام به عملی کردن اهداف است .

امید شامل سه جزء است: باور داشتن ، تعیین هدف و اقدام برای رسیدن به هدف . حال آنکه بدون این سه جزء، امید نمی‌تواند شكل بگیرد.

کودکان را به آینده امیدوار کنیم

آموزش امیدوار بودن در زندگی به کودکان مخصوصا در سنین پایین تر نسبتا آسان است.کودکان در دنیا همه چیز را از آن خود می دانند و خود را مالک جهان می پندارند. ممکن است آموختن امید و صحبت کردن و پذیرش آن برای کودکان بزرگسال مشکل تر باشد ، به خصوص اگر کودکان در خانواده ای زندگی کنند که با اندیشه های منفی وتشویش و اضطراب احاطه شده باشند.

والدین قهرمان کودکان هستند

داستانهای والدین و آنچه آنها برای کودکانشان می گویند سبک و روش آنها را در زندگی تعیین می کند. حال آنکه لازم است، امیدوار بودن را با تعریف کردن مجموعه ای از مثال های خوب به کودکان آموخت. آنها در زندگی بسیاری از موارد را با دیدن و تقلید از پدر و مادر و دیگر بزرگسالان اعم از مادربزرگ و پدربزرگ، برادر و خواهر و هر فرد بالغ که روی آنها نفوذ و تاثیر دارد، می آموزند. اگر پدر و مادر او دائما مضطرب باشند و از زندگی روزمره هراس داشته باشند و به آینده امیدوار نباشند، این احتمال وجود دارد که کودک به همان شیوه، رشد و پرورش پیدا کند. بزرگسالان در خانواده باید یاد بگیرند امیدواری را در زندگی تمرین کنند و الگویی برای کودکانشان باشند. والدین باید یادشان نروند آنها قهرمانان ذهن کودکانشان هستند.

ادامه نوشته

راه کارهای مقابله با ترس از زبان یک روانشناس (در سخنرانی)


ناگهان همه چیز به طرز پیش بینی نشده ای خراب می شود. چراغ های نئون حالتی تهاجمی می یابند و گازهایی که از اگزوز ماشین ها خارج می شود خفه کننده و کشنده به نظر می رسد.
 تعداد ضربان قلب افزایش یافته و تنفس متوقف می شود. گاهی اوقات حتی تا حد از دست دادن هوشیاری به پیش می رود. البته زندگی ادامه خواهد یافت اما از این به بعد ورود به تونل، آسانسور یا هر فضای بسته، غیرممکن خواهد بود... ترس از عنکبوت، سوسک، هواپیما، آتش، دندانپزشک و... امروزه روانکاوان ترس ها را به طرق مختلف طبقه بندی می کنند ترس از فضای بسته، فضاهای بزرگ ترس اجتماعی مثل ترس از صحبت کردن در جمع، ترس از خجالت کشیدن، ترس از تلفن، غذاخوردن در جمع...
 گاهی اوقات این نوع از اضطراب های بی اساس موجب خنده می شود اما باید گفت که شاید بیش از نیمی از مردم از این ترس های بی اساس رنج می برند.
 شکرابی از دانشجویانی است که هیچ علاقه ای به شرکت در فضاهای باز و روبه رو شدن با یک تریبون آزاد را ندارد. وی می گوید: در دانشگاه فرصت های بسیار زیاد -برای شرکت در جمع های دانشجویی و تبادل نظر و فعالیت های جمعی است اما- احساس و نگرانی های بی اساس همیشه مانع پیشرفت در کارها بوده و به نوعی فعالیت هایم را مختل کرده است.
 وی می افزاید: ترس از جمعیت برای افرادی مثل ما به گونه ای پررنگ است که با حضور در یک کلاس یا فضای بزرگ تر میخکوب شده و تمام وجودمان از اضطراب لبریز می شود. یکی دیگر از شهروندان که از کودکی از باد می ترسد عنوان می کند: از کودکی با صدای باد و تکان خوردن درخت سرو حیاط به زیرزمین خانه پناه می بردم و با این که چندین سال از آن دوران گذشته و درخت سرو هم به دلیل ترس های بی اساسم بریده شده اما هنوز با صدای باد علائم ترس و دلهره در چهره ام هویدا می شود.
 به گفته یک روانشناس برای ترس هایی که احتیاج به درمان دارند سه ویژگی را مشخص کرده اند.
 اسلامی توضیح می دهد: احساس اضطراب باید عمیق و به همراه نشانه های خارجی مثل افزایش ضربان قلب، احساس جسم کروی در گلو و عرق سرد باشد. همچنین ترس باید به مدت طولانی وجود داشته و بر خلاف ترس های بی اساس که به مرور زمان ناپدید می شود استمرار یابد.
ویژگی سوم این که فرد مبتلا روزانه با شیء مورد ترس مواجه شده و شیء موجب نگرانی و مانع فعالیت او شود.
 وی می افزاید: ترس بی اساس دیوانگی یا جنون نیست وارتباطی با اختلالات شدید روانی ندارد اما در صورت داشتن این ۳ویژگی فوق مشورت با روانپزشک ضروری به نظر می رسد.
 این کارشناس مثال می زند: افرادی که از آب می ترسند به هیچ قیمتی حاضر به فرو کردن سر خود در آب نیستند و این اضطراب عموما در کنار استخرها در هنگام آموزش مربی به شاگردان بیشتر محسوس است.
 به گفته وی منشاء این گونه ترس همیشه در خطرهایی است که وجود واقعی داشته و ریشه آن در مکانیسم های دفاعی می باشد.
 وی میراث ژنتیک ما را مسئول ترس های موجود درونی عنوان می کند و می گوید: در سیر تکامل نوع بشر انسان همواره ترس را با خود داشته و برخی از انواع این ترس های بی اساس در همه افراد وجود داشته اما در اشخاص مختلف درجات متفاوتی را دارد.
 این روانشناس در خصوص ترس از فضاهای بسته نیز توضیح می دهد: افرادی که به این ترس مبتلا هستند راهروی پشت بام و اتاق تاریک برایشان غیرقابل تحمل است و صرف فکر کردن در مورد آن علائم دلهره را ظاهر و اضطراب را شکل می دهد، به طوری که فرد دارای حراس بی اساس و در آرزوی فرار بوده و میخکوب بر جای می ماند.
 وی در خصوص داروهای دارای اثر درمانی می گوید: داروهای ضد افسردگی اثر درمانی خود را در مرحله خاصی که مربوط به حالت افسردگی و یا اضطراب است اعمال می کنند و زمانی که این مرحله سپری شد به آسانی و بدون نگرانی از ایجاد وابستگی می توان مصرف آن ها را قطع کرد ضمن این که به رغم موثر بودن درمان دارویی این نوع درمان شانس عود را کاهش نمی دهد.
 وی همچنین به ریشه ترس در فرضیات ژنتیکی اشاره می کند و می گوید: حواس یک نوع بیماری ارثی است که از والدین منتقل شده و ریشه در آشفتگی های روانی و اضطراب آنان در نزد فرزندان دارد. طبق مثال وی مادری که از خیابان ترس دارد فرزند خود را به همراه خود برده و به او قوت قلب می بخشد اما رفتار نامتعادل مادر شرایطی غیرطبیعی را برای کودک به وجود آورده به طوری که کودک ترس پنهانی مادر را درک می کند.
 این کارشناس روانشناسی در خصوص فضای باز اجتماعی می افزاید: اصولا ترس از جمعیت و مکان های بزرگ برای فرد بیمار نوعی زندان محسوب شده به طوری که عواقب این اضطراب می تواند به چشم پوشی از دنیای بیرون و به نوعی انزوا و گوشه نشینی بینجامد.
اسلامی با اشاره به این که این گونه افراد هیچ گاه بدون همراه از منزل خارج نشده و همیشه بهانه های مختلفی برای خارج نشدن از خانه دارند می گوید: این ترس ها از سوی پزشکان جدی بوده و در صورت عدم کنترل می تواند زندگی فرد را مختل کند.


روزنامه خراسان

غلبه بر استرس  در سخنرانی

ترس های یک سخنران  را بطور کلی به دو دسته می توان تقسیم کرد:

1)عصبیت ناشی از انجام دادن یک کار پر هیجان برای بار اول.

مثل پریدن یا شیرجه از یک مکان.این عصبیت تدوام چندانی ندارد و با تکرار از بین می رود.در مورد این ترس ها این تکنیک قدیمی را از یاد نبرید :برای غلبه بر ترس ها ،بهترین کار انجام دادن همان کاری است که از آن می ترسید.

2)ترس و تنش دائمی از انجام دادن یک کار.شاید جالب باشد که بدانید بسیاری از هنرپیشگان کار کشته هم هنوز وقتی روی صحنه می روند ترس دارند.این ترس خودش را بصورت افزایش ضربان قلب،نفس کم آوردن ،ضعف جسمانی ،لرزش دستان و غیره نشان می دهد.بروز یک همچین علائمی تا حدودی عادی است و همه دچار آن می شوند ولی نکته مهم غلبه بر آن ها و مسلط شدن برخود است.

نکته مهمی که با تجربه دریافتم این است که اگر این استرس را نداشته باشید به احتمال زیاد سخنرانی خوبی ارائه نخواهید داد!!!

از احساس عصبیت نگران نشوید بلکه اگر این احساس را ندارید باید نگران شوید!

اما چگونه بر ترس ناشی از سخنرانی غلبه کنیم؟

1)چند نفس عمیق می تواند به شما کمک کند تا بتوانید روی خود تسلط بیشتری پیدا کنید.بهتر است دو برابر زمان دم،نفس خود را حبس کنید و سپس آن را به آرامی از طریق دهان بیرون بدهید.

2)بهتر است زودتر از زمان سخنرانی در مکان مورد نظر حاضر شوید تا بتوانید روی جمع تسلط بیشتری پیدا کنید.دیر رسیدن و حتی به موقع رسیدن!می تواند تنش شما را افزایش دهد.

3)از قبل متن سخنرانی خود را آماده کنید و آن را همراه خود داشته باشید.در مطالب آینده به تفصیل در ارتباط با شیوه آماده کردن متن برایتان می نویسم.

4)تا جایی که می توانید روی موضوع سخنرانی خود تسلط بیشتری پیدا کنید.تسلط بیشتر باعث اعتماد به نفس بالاتر می شود.

5)تمرین!تمرین!تمرین! متن سخنرانی را بار ها و بارها بخوانید.سعی کنید آن را بدون استفاده از متن برای حضار فرضی!توضیح دهید.می توانید از دوست نزیک خود کمک بگیرید و متن سخنرانی خود را برای او ارائه دهید.

6)از تریبون استفاده کنید.دست هایتان را به تریبون بگیرید.بدین وسیله می توانید لرزش احتمالی دستتان را کنترل کنید.

7)استفاده از قرص پروپرانولول (10 یا 20) نیم ساعت قبل از سخنرانی می تواند استرس شما را کاهش دهد.(با پزشک مشورت کنید.)

8)از تصویر ذهنی مثبت استفاده کنید.قبل از سخنرانی بارها و بارها خود را تصور کنید که با موفقیت کامل در حال سخنرانی هستید.از تمام حواس خودکمک بگیرید و این تصاویر را با وضوح و بصورت رنگی در ذهن خود به تصویر بکشید.

9)اگر تازه کار هستید،ابتدا برای گروه ها و جمع های کوچک صحبت کنید تا مهارت های سخنرانی خود را تقویت کنید.

در نهایت باید این نکته را بدانید که تقریبا تمامی سخنران برجسته دنیا،شکست های بزرگی را تجربه کرده اند.و از این شکست ها تجربه کسب کرده اند.بقول برایان تریسی برای رسیدن به موفقیت سرعت شکست خوردن خود را دو برابر کنید.

10 روش برای غلبه بر استرس.......

استرس همیشگی می تواند به قلب آسیب رساند و حتی گرفتگی شریانهای قلبی را تشدید کند. تحقیقات جدید نشان می دهد این شرایط باعث ایجاد برخی از هورمونهای استرس در جریان خون می شود که ضعف سیستم دفاعی بدن را موجب می گردد و ما را در مقابل بیماریهای عفونی مانند سرماخوردگی و آنفلوآنزا آسیب پذیرتر می کند، همین طور ارتباط تنگاتنگی بین بیماریهایی از قبیل سوزش معده و تبخال تا آسم و سرطان با سطوح بالای استرس در بدن وجود دارد. افزایش استرس حتی می تواند افت حافظه را با بالا رفتن سن تشدید کند. ولی نگران نباشید. راه های اثبات شده ای وجود دارند که استرس را از بین می برند. در طول این هفته، روزانه یک روش از تکنیک های پیشنهاد شده را امتحان کنید. بعضی از آنها بهتر از روشهای دیگر اثر می کنند. آنچه مهم است اینست که دو یا سه روش موثر در مورد خودتان را به هنگام افزایش استرس دنبال کنید.

● کاری انجام ندهید

حداقل یک بار در روز، پنج یا ده دقیقه آرام بنشینید و کاری انجام ندهید. به صداهای اطراف، احساستان و هر گونه کششی در گردن، شانه ها، بازوها، سینه و غیره تمرکز کنید.

رابین گیوث، موسس و مدیر مرکز مدیریت استرس مارین می گوید: «این یکی از مشکلترین کارها برای اکثر مردم است. چرا که شدیدا عادت کرده ایم راجع به ارزش کارهایی که انجام می دهیم فکر کنیم. انجام ندادن هیچ کاری یک جنگ واقعی است.» نشستن، به تنهایی ضربان قلب را کاهش می دهد و فشارخون را پائین می آورد، یعنی با دو مورد از آشکارترین تاثیرات استرس مقابله می کند. همچنین دیدگاه شما را عوض می کند و احساس کنترل بر موقعیتها را افزایش می دهد. جیمز کارمودی فیزیولوژیست و مدیر تحقیقات مرکز تکامل ذهن در دانشگاه ماساچوست می گوید: «مطالعات نشان می دهد که موقعیتهای بسیار استرس زا مواردی هستند که نمی توانیم آنها را کنترل کنیم. ما نمی توانیم گذشته را تغییر دهیم، آینده را هم نمی توانیم پیش بینی کنیم.»

● با صدای بلند بخندید

همیشه موضوعی برای خنده در دست داشته باشید، این موضوع می تواند ، مجموعه ای از تکه های طنز مورد علاقه تان، یا صداهای بامزه ای که فرزندتان یا یک دوست از خودش درمی آورد باشد. حتی می توانید چند لحظه در مورد تماشای سریال کمدی مورد علاقه تان فکر کنید. اغلب در طول روز یکی از این موارد را انجام دهید.

لی بارک یک پژوهشگر می گوید: «یکی از موثرترین روش های کاهش استرس شب هنگام اتفاق می افتد، یعنی هنگامی که مشغول تماشای سریال مورد علاقه تان پس از یک روز طولانی هستید. تحقیقات برک در دانشگاه لومالیندا موسسه بهداشت عمومی در کالیفرنیا نشان می دهد که خنده خوب سطوح کورتیزول و اپینفرین هورمون های استرس را کاهش می دهد و سیستم دفاعی بدن را بهبود می بخشد. علاوه بر آن، تاثیرات مفید یک خنده از ته دل و خوب، به مدت ۲۴ ساعت باقی می ماند. برای یادآوری مجدد می توانید آن را برای دوستان خود نیز تعریف کنید.»

● موسیقی گوش دهید

هنگامی که با یک کار دلهره آور مواجه می شوید، به موسیقی گوش فرا دهید - این موسیقی می تواند از نوع کلاسیک، ملی یا جاز باشد - در محل کار هم می توانید از سی دی درایو کامپیوتر خود استفاده کنید تا موسیقی قابل دسترستان باشد. در تحقیقی که در دانشگاه موناش در ویکتوریای استرالیا انجام شد، به دو گروه از دانشجویان گفته شد تا یک نطق شفاهی تهیه کنند. بعضی در سکوت کار کردند، عده ای دیگر به مجموعه موسیقی گوش دادند. استرس باعث افزایش فشارخون و بالا رفتن ضربان قلب کسانی که در سکوت کار می کردند شد، ولیکن در داوطلبانی که در گروه موسیقی بودند، مقادیر فوق ثابت باقی ماند. از طرفی آنها اعلام نمودند که استرس کمتری در ضمن کار احساس کردند.

● مثبت بیندیشید

به شخص یا چیزی که عمیقا مورد علاقه تان است (در هر مکان) از۵ثانیه تا ۵ دقیقه فکر کنید. یا منظره ای از یک تعطیلات آرام را تصور کنید یا عبارتی که باعث ایجاد احساس مثبتی نسبت به خود و جهان اطرافتان می شود را در ذهنتان مرور کنید. به نظر می رسد که فکر کردن همانند پندی از یک کارت تبریک است! شاد فکر کردن و افکار آرامش بخش می تواند با تغییرات فیزیولوژیک که هنگام بوجود آمدن استرس اتفاق می افتند مقابله کند.

● قدم بزنید

از پشت میز، صندلی در هر موقعیتی که هستید ، بلند شوید و ۱۰ دقیقه راه بروید. بسیاری از مردم این حس درونی را دارند که پیاده روی به آرامششان کمک می کند. امروزه دانشمندان در حال اثبات این موضوع هستند. در تحقیقاتی که در دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۰۲ انجام گرفته، محققان اشخاصی را که از بستگان بیمار خود نگهداری می کردند مورد توجه قرار دادند. (این موقعیت به گونه ای است که هرکدام از ما نیز در این شرایط با استرس مواجه می شویم.) در این مورد تحقیقات دانشمندان نشان داد، افرادی که ۴ بار در هفته پیاده روی می کنند استرس کمتری دارند و راحت تر می خوابند. همچنین آزمایشات نشان دادند که فشارخون این افراد در هنگام استرس ثابت باقی می ماند.

● نفس عمیق بکشید

برای پنج دقیقه، تنفس خود را آهسته تر کنید و در حدود۶ بار در دقیقه نفس بکشید. به عبارت دیگر، مدت ۵ ثانیه عمل دم، ۵ ثانیه عمل بازدم انجام دهید.

عموما تمایل داریم که تنفس تند و سطحی داشته باشیم، به خصوص هنگامی که احساس فشار می کنیم. چند نفس عمیق شما را مجبور می کند که شانه های خود را بکشید و ماهیچه های سفت را شل کنید. براساس یک تحقیق بین المللی در سال ۲۰۰۱، تنفس آرام مزایای غیرقابل پیش بینی دیگری نیز دارد.

● با آرامش برخیزید

درست قبل از ترک تختخواب و بلافاصله بعد از اینکه زنگ ساعت در صبح به صدا درآمد،۵ دقیقه برای آرام کردن بدنتان وقت صرف کنید. با منقبض کردن انگشتهای پا شروع کنید، سپس با اختیار خود آنها را شل کنید. بعد در مورد ماهیچه های کف پا و سپس عضله های ساق پا و ران پا و باسن همین کار را انجام دهید.

به طرف بالا این روش را ادامه دهید تا بالاخره با جمع کردن و سپس شل کردن عضله های صورت به آن خاتمه دهید. یک متخصص استرس می گوید: «اگر روز خود را با تنش آغاز کنید، موقعیت ها به گونه ای خواهد بود که تمام روز احساس تنش می کنید. اگر مشکلاتتان را باخود به رختخواب ببرید، احتمالا خواب شما را مختل می کند و این به معنای تنش بیشتر است. تحقیقات نشان می دهد، افرادی که از خواب محروم می شوند، میزان هورمونهای استرس در آنها افزایش پیدا می کند.» او همچنین می گوید: «هر روز خود را، با یک یا دو دقیقه آرامش بخشیدن به خود آغاز کنید و به پایان برسانید.»

 

روشهای غلبه بر استرس...

استرس واکنش فیزیکی بدن به موقعیتهای ناخوشایند به عنوان بخشی جدانشدنی از زندگی انسانها است.تعریف استرس کار بسیار دشواری است زیرا استرس...

 

 

ادامه نوشته

آیا شما از استرس رنج میبرید؟


استرس می تواند مفید یا مخرب باشد اساساً فشارهای روانی متغیرند. همه ما مرتباً وقایع پر استرس را در زندگی روزمره تحمل می کنیم به نظر می رسد باز هم چنین احساسی داریم.
وقایع استرس زا هستند که بر سیستم فیزیولوژیکی بدن تحمیل می شوند و این سیستم را برای سازش تحت فشار قرار می دهند همه ما به روش های مختلفی بر این گونه عوامل غلبه می کنیم . بعضی از افراد قابلیت بیشتری برای مقابله با استرس دارند، در صورتی که بعضی دیگر روش های موثر مقابله با استرس را نیاموخته اند.
لیست زیر شامل فعالیت هایی است که با پیروی از آنها می توانید زندگی آرامتری را در پیش بگیرید:
1-ساعت بیولوژیکی بدنتان را میزان کنید:
این کار به آسانی قابل اجراست . برای میزان کردن ساعت بیولوژیکی بدنتان زندگی خود را قانونمند کنید هر روز سر ساعت معینی بخوابید و برخیزید . اگر پس از گذشت چهل و پنج دقیقه بعد از رفتن به بستر به خواب نرفتید مطالعه کنید و یا خود را با کاری سرگرم کنید ، عاقبت خسته می شوید و به خواب می روید . اگر در کاری که همیشه به صورت قانونمند انجام میدهید تغییری صورت دادید، ساعت بیولوژیکی بدنتان با نیازمندی های کاری شما جور نخواهد بود بدن شما تقریباً سه هفته وقت نیاز دارد که با برنامه جدید تطبیق پیدا کند .اگر بیش از حد استرس دارید سعی کنید از تغییر دادن همزمان چند کار خودداری کنید و یا راه های دیگری را برای غلبه بر استرس در پیش بگیرید.
2-به خودتان استراحت بدهید:
شما باید زمانی را برای استراحت بدنتان تخصیص داده و به مغزتان فرصت بدهید که مجدداً به واکنش های شیمیایی بپردازد.اگر زیاد از حد استرس دارید ممکن است ناشی از خستگی، درد، اضطراب ، بی خوابی ، افسردگی و عدم کسب لذت از فعالیت های روزمره و غیره باشد. باید به بدنتان فرصت بدهید التیام یابد و زمان کلیدی است برای به آرامش رسیدن شما. هر شب قبل از خواب لیستی از کارهای فردا تهیه کنید صبح روز بعد این لیست را به نصف تقلیل دهید و فقط به کاری که نسبت به آن احساس راحتی می کنید بپردازید.
3-زیر بار تعهد سنگین اجتماعی (خارج از توان خود) نروید:
این بدین معناست که یادگیری با هر کار اجتماعی که ممکن است بر استرس شما بیفزاید مخالفت کنید مثلاٌ اجازه بدهید امسال فرد دیگری در مورد تعطیلات برنامه ریزی کند. سعی کنید به جای این که تمام مسئولیت را به عهده بگیرید از تعطیلات لذت ببرید . شما حق دارید که به احتیاجات خود توجه کنید و اجازه ندهید که دیگران در زندگی شما دخالت کنند.
4- هر تغییری را در محیط زندگی خود به تعویق بیاندازید:
به طور کلی تغییر، استرس زاست. محیط زندگی خود را تا زمانی که واقعاً آمادگی ندارید تغییر ندهید. حتی تغییر مکان به یک خانه بزرگتر و یا تاثیرات مثبتی که به همراه بهبود وضع مالی در زندگی روی می دهد، می تواند استرس زا باشد. قبل از هر تغییری ابتدا اطمینان حاصل کنید که آمادگی پذیرفتن مسئولیت جدید را دارید.
5-قند خون خود را متعادل نگاه دارید:
سعی کنید از مواد قندی به عنوان عامل بالا برنده قند خود استفاده نکنید اگر می خواهید میزان قند خونتان را از نوسان (بالا و پایین رفتن) دور نگاه دارید، این کار را با مصرف حبوبات، برنج ، نان و سیب زمینی انجام دهید . این گونه مواد قندی در بدن شکسته می شوند و قند آزاد شده در مدت زمانی طولانی (به طور مناسب) به سر تا سر بدن می رسد. همچنین خوردن مداوم وعده های مختصر غذایی، نوسان قند خون را کاهش میدهد و موجب می شود که در زندگی روزانه تان موثر باشد. بنابراین، تنقلات و خوراکی های مختصر از برنامه غذایی خود حذف نکنید.
6- از ساعاتی که برای کار یا مطالعه اختصاص می دهید بکاهید:
اگر در انجام مسئولیت هایی که به شما محول شده است مشکل دارید یا فکر می کنید از پس آنها بر نمی آیید احتیاج دارید که انرژی از دست رفته بدنتان را جبران کنید . ساعات معینی را برای کار مطالعه برنامه ریزی کنید و مطمئن شوید که تفریح و اوقات فراغت را جزئی از برنامه روزانه خود قرار داده اید.
7- ورزش کنید:
نه تنها ورزش بر احساس سلامتی می افزاید بلکه به شما انرژی می دهد تا بر روزهای پر استرس غلبه کنید . اختصاص ساعاتی در هفته برای ورزش روزانه در زندگی تان ضروری است. ورزش استرس را کاهش می دهد و به شما اجازه می دهد که کارهای روزمره تان را بهتر انجام دهید.
8- اوقات فراغت در نظر بگیرید:
گاهی اوقات صحیح است که بیکار باشیم. برای شروع ، حداقل پانزده دقیقه در روز کاری انجام ندهید این هشت مرحله را در زندگی روزمره تان بگنجانید و دریابید که چگونه از زندگی تان لذت ببرید.

خلاصه کتاب مرغان شاخسار طرب

.پرندگان خارزار، قصه جنگ انسان است و سرنوشت، قصه جنگ انسان

 است با خودش، قصه جنگ دایم تیرگی و روشنایی است.

پرندگان خارزار از کارزار مرگ و زندگی می گوید و از پیروزی عشق.

پدر بریکاسارت ،کشیش ما، داستان را با برگزاری مراسم عشای ربانی

 در خانه خانم کارسون، پیرزن ثروتمند، در گوشه ای از استرالیا شروع

می کند و در همان مراسم است که بیننده متوجه نظر خاص خانم کارسون به پدر روحانی می شود.

 خانم کارسون عاشق پدر روحانی است و در موقعیتهای مختلف به جلب توجه او می کوشد؛ ولی پدر در مقابل این وسوسه زمینی مقاومت

 می کند.داستان با ورود کلیری ها، خانواده برادر خانم کارسون،

وارد مرحله جدیدی می شود. علاقه شدیدی که بین پدر روحانی و مگی کلیری -دختربچه جذابی که برادرزاده خانم کارسون است

 و از قضا مورد بی توجهی خانواده، خصوصاً مادر خانواده- بوجود می آید، حسادت پیرزن برمی انگیزد، تا آنجا که سعی به دور کردن آن

 دو از یکدیگر می کند؛ لیک ناکام می ماند. او تصمیم به انتقام می گیرد.مگی بزرگ و بزرگ تر می شود

و عشق بین او و پدر روحانی همچنان جاریست.حالا دیگر مگی زن جوانی شده است و عشق بین او و پدر روحانی،

 یعنی عشق ممنوعه. کشیش ها نباید ازدواج کنند، مگر اینکه از کشیش بودن دست بکشند؛ نخستین و سوسه...

 پدر زندگیش را وقف خدا می خواند. نه! او نباید ازدواج کند. خانم کارسون می میرد و پدر برکاسارت را بر سر یک دوراهی بزرگ قرار میدهد؛

او دو وصیت برای پدر به جا می گذارد که در یکی اموالش –به ارزش سیزده میلیون پوند- را به خانواده برادرش بخشیده و در دیگری به کلیسا.

او در نامه ای به پدر نوشته است که او می تواند به اختیار خود یکی از دو وصیت نامه را انتخاب کند. اگر پدر وصیت نامه دوم را انتخاب کند

می تواند بواسطه این ثروت کلان پیشرفت فراوان کند، و این کار را می کند.

 او گرچه روی عشقش به مگی پا می گذارد، به واتیکان می رود، و گرچه مگی مطمئن است که او برمی گردد، در آنجا می ماند،

 تا آنجا که به مقام کاردینالی می رسد. وقتی این خبر به مگی می سد، ناامیدانه ازدواج می کند؛

ازدواجی بدون عشق با مردی که اهل زندگی نیست، و وقتی به اشتباه می خواهد که با یک بچه زندگیش را بهتر کند،

 اختلافش با شوهر به اوج می رسد و شوهر و بچه اش متنفر می شود. پدر برکاسارت همیشه غمی با خود دارد،

 او هنوز مگی را به خاطر دارد؛ پس به توصیه دوستش که از دیدن گل رزی خشک شده لای انجیل او به رازش پی برده است به استرالیا می رود

 و به دیدار مگی که از شوهرش ناامید است.

حاصل دیدارشان دین است؛ پسری که پدر را نمی شناسد و پدر نیز او را. دین نوزده سال بعد علیرغم مخالفت مادر

 به راه پدر می رود. دومین دوراهی؛ ماندن یا رجعت؟!پدر برکاسارت با غمش به قدرت برمی گردد و پیش دوستش به گناه خود اعتراف می کند،

و جواب می شنود که تو با این گناه از گناه بزرگتری که همانا کبر و غرور است، دور شدی. تو یک انسانی و با این گناه هرگز فراموش نخواهی کرد، انسانیتت را.نوزده سال بعد که پدر به استرالیا برمی گردد،

 با اشتیاق پسر مگی -که در واقع پسر خود اوست- برای رفتن به واتیکان و کشیش شدن روبرو می شود

و گرچه مگی به دوری از پیر راضی نیست، او را در این راه یاری می کند تا به مقام کاردینالی برسد.

 چرخ روزگار چنان می گردد که وقتی بعد از پنج سال،

دین قصد بازگشت به خانه می کند، توقفی که در یونان داشته باشد. همین جاست که هنگام شنا در دریا مورد توجه دو دختر جوان قرار می گیرد

 که وقتی می خواهند به او نزدیک شوند طعمه موجها می شوند،

و او قصد کمک به آنها می کند، ولی خود غرق می شود.مگی که دیگر سنی از او گذشته است، تمام سختیها را فراموش کرده،

پسر را انتظار می کشد، ولی خبر مرگ پسر را می شنود و با پدر برکاسارت روبرو می شود که برای اجرای مراسم تدفین آمده است.

مگی که پدر برکاسارت او را چون رزی می دانست،

 در این آخرین بزنگاه خار خود آشکار می کند و پرده از راز پسرشان دین برمی دارد.

رازی که پدر روحانی طاقت شنیدنش را نمی یارد…..

رابطه شادی با انتظارات ما


هرچه انتظارات ما بیشتر می‌شود ادراک ما از شادی واقعی کمتر می‌شود. به همین دلیل افراد زیاده خواه و متکبر همیشه غمگین تر از دیگرانند. یک دلیل ترشرویی اینها، همان غمی است که در دل دارند.

یک نوجوان که تمام آرزویش قبولی در کنکور است وقتی وارد دانشگاه می‌شود چند صباحی واقعا خوشحال است اما خیلی زود با دوستانی آشنا می‌شود که از لحاظ رفاه در سطح بالاتری از او قرار دارند.

تلاش او برای رسیدن به دوستانش در شرایطی که اوضاع مالی خوبی ندارد آغاز می‌شود. انتظارات او هر روز بیشتر می‌شود و شادی او به تناسب انتظارات براورده نشده‌اش کاهش می‌یابد. دیگر عجیب نیست اگر او را جوانی افسرده و سرخورده و احتمالا گرفتار برخی آسیب‌های اجتماعی ببینیم در حالیکه انتظار چیز دیگری از او داشتیم.

رابطه شادی با طرز فکر


شادی هر خانواده در گرو طرز فکر اعضای خانواده یا لااقل مدیر خانواده است. اگر عاشق طبیعت و آرامش باشید از زندگی کردن در یک خانه بزرگ در روستایی سرسبز بسیار لذت خواهید برد، اگر چه میلیون‌ها نفر به رایگان هم زندگی در آن روستا را قبول نکنند. اما اگر عاشق تیپ و ظاهر زندگی در کلان شهرها باشید اما ساکن روستا باشید، چه بسا خودتان را بدبخت بدانید که در این صورت همواره احساسات موازی با بدبختی را تجربه خواهید کرد. بنابراین برای شاد زندگی کردن باید زندگی‌ای هماهنگ با اندیشه خودمان بسازیم. البته اگر اندیشه ای منطقی و بر اساس واقع بینی داشته باشیم. اما اگر اندیشه ما رویایی و دست نیافتنی است، بهتر است اندیشه را بر اساس زندگی‌مان تغییر دهیم.

در یک زندان دو نفر زندانی شدند، یکی از آن دو همان طور که انتظار می‌رفت دائم در غم و اندوه غوطه‌ور بود و حسرت می‌خورد، اما دیگری به طرز عجیبی خوشحال بود. می‌گفت خیلی برایم جالب است که بدانم محیط زندان چه جور جاییست و زندانی‌ها چطور زندگی می‌کنند. می‌خواهم در این فرصتی که دارم صبر و تحملم را زیاد کنم و چیزهایی زیادی از زندان یاد بگیرم. می‌ترسم زود از اینجا بروم.

وقتی یک زندانی می‌تواند از زندگی در زندان احساس خوشبختی کند ما چگونه نمی‌توانیم با کمی بالا و پایین زندگی کنار بیاییم و آن را زیبا و جالب بیابیم؟ چیزی که ما را غمگین می‌کند طرز فکر خاص ماست که می‌توانیم آن را تغییر دهیم که کار چندان سختی نیست.

اگر تمام غصه‌ها و موانع شادی در زندگی شما این است که در شهری دور از پدر و مادرتان زندگی می‌کنید، یک لحظه تجدید نظر کنید و طور دیگری بیندیشید و به زندگی نگاه کنید.

هیچ کس جز خدا از آینده ما خبر ندارد. فکر کنید به طرزی عجیب و غیر قابل پیش‌بینی قرار است به زودی به شهر آباء و اجدادیتان بازگردید اما یک مدت کوتاهی در این شهر هستید تا با مردم، فرهنگ و امکانات اینجا آشنا شوید. قرار است اینجا هنری بیاموزید یا ... ؛ اکنون با خیال راحت و با علاقه ،از این فرصت استفاده کنید. خواهید دید با تغییر فکرتان، غمهایتان خیلی زود به شادی و امید تبدیل خواهند شد. چه بسا نظرتان به کلی عوض شود.

رابطه شادی با هدف زندگی


هدف زندگی شما هر چه که باشد، احساساتتان با آن هماهنگ خواهد شد. هر چه هدف موجد آرامش و امیدهای پایدار باشد شادی آن خانواده عمیق‌تر خواهد بود. از این قائده یک چیز مستثناست و آن وقتی است که هدف یک خانواده خوشگذرانی محض باشد.

خانواده‌های صرفاً خوشگذران نمی‌توانند به شادی واقعی دست پیدا کنند. شادی غیر از خوشگذرانی است. شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که از پنجره یک هتل چند ستاره به منظره‌ای زیبا خیره شده باشید اما احساس دلتنگی و افسردگی حالتان را دگرگون کرده باشد. یا روزی را تجربه کرده باشید که تمام وقت در سینما و پارک و سفر گذرانده باشید، اما شب با غصه‌ای که نمی‌دانید از کجاست به خواب رفته باشید.

خوشی و خوشگذرانی قانون عجیبی دارد. اگر آن را هدف زندگی‌ات قرار دهی و به دنبالش بگردی، به طرز عجیبی نایاب می‌شود. اما اگر به کار و فعالیتی هدفمند، مشغول شوی، ناگاه در حین فعالیت، متوجه می‌شوی که در حال و وضعیت واقعاً خوشی غوطه ور شده‌ای.

خانواده‌هایی که هدفشان یا ارزش‌های حاکم در آنها، چیزهایی مثل مال‌ اندوزی و از این قبیل باشد هم، هیچ گاه طعم شادی واقعی را درک نخواهند کرد. این یک شعار نیست یک واقعیت ملموس است. وقتی مال اندوزی در خانواده‌ای ارزش و هدف شد، تمام انرژی‌های آن خانواده برای رسیدن به این هدف بسیج خواهد شد و این هدف یعنی مال اندوزی، اعضای خانواده را چنان سرگرم خود خواهد نمود که آنها را از درک لذت‌های زندگی غافل می‌کند.

اعضای این خانواده‌ها همواره خوشبختی را در آینده‌ای می‌بینند که هیچ وقت به آن نخواهند رسید. اکثر این افراد ابتدائاً هدفشان از مال اندوزی، ایجاد رفاه برای زندگی است اما بعد از مدتی به این روش عادت می‌کنند و دیگر هدفی ندارند و فقط طبق عادت به مال اندوزی ادامه می‌دهند. در هر حال تنها لذتی که اینها درک می‌کنند همان لذت مال اندوزی است که همواره با غم از دست دادن و ضرر کردن، و حرص بیشتر داشتن، مخلوط است.

 

حمام کردن هم راه و روش دارد!

 
 
شايد با خودتان بگوييد مگر حمام كردن هم اصول و قواعد دارد؛ ديگر رفتن زير دوش و شامپو كردن مو را همه ما از دوران كودكي ياد گرفته ايم۰
افکارنیوز_ نكته جالب اينجاست كه همين روش ساده نيز گاهي ممكن است براي ما اسباب دردسر شود چرا كه حمام درست باعث سلامت روح و جسم مي شود اما حمام اشتباه ممكن است ما را دچار گمراهي كند. اگر مي پرسيد چه طور و چگونه با ما همراه شويد.

● دور كيسه را خط بكشيد
كيسه و سفيدآب براي پوست به هيچ وجه مفيد نيستند، چرا كه باورهايي كه درباره آن در فرهنگ ما وجود دارد، غلط هستند. چرا كه ما با كيسه كشيدن مي خواهيم به زور طبقه سطحي پوست را كه لايه شاخي نام دارد، از سطح پوست برداريم. خيلي ها وقتي به اصطلاح با كيسه چرك مي كنند، تصور مي كنند اين چرك ها هستند كه از پوست خارج شده اند، در حاليكه اين لايه از پوست است كه شما به زور كنده ايد. وجود لايه شاخي پوست كه سطح آن را مي پوشاند و لايه اي مرده از سلول هاي پوستي است، براي حفاظت لايه هاي زيرين پوست كه زنده اند لازم است.

ادامه نوشته

واریس (varicose)

واریس (varicose)

 واريس عبارت‌است از وريدهاي گشادشده وطویل، پيچ خورده‌ که بيشتر درنواحی اندام‌هاي تحتاني دیده می شوند.

وريدهاي واريسي به طور معمول با نماي پيچ خورده و برجستگي سطحي در اندام‌هاي تحتاني شناخته مي‌شوند.وريدهای واریسی درنواحی دیگرنیزمی تواند ایجاد شود مثلاً  در وولو(ناحیه تناسلی زنان)، طناب‌هاي اسپرماتيک بیضه مردان (واريکوسل)، رکتوم (هموروييد) و مري (واريس‌هاي مري) نيز يافت مي‌شوند.دراین مبحث به وريدهاي واريسي دراندامهای تحتانی که مشکل شايعي هستند پرداخته می شود.  در مجموع اين وريدهای واریسی در 20-10 درصد از مردان و 33-25 درصد از زنان يافت مي‌شوند.


علت ایجاد وریدهای واریسی

علت اصلی بروز وريدهاي واريسي نامعلوم است ولي میتوان علت آن را چند عاملي دانست
،عوامل موثر در ایجاد وریدهای واریسی ممکن است شامل اين موارد باشد: 
1- ضعف ديواره‌هاي عروق وریدی

ادامه نوشته

کمردرد مزمن

ارزيابي و اصول درمان  کمردرد مزمن


کمردرد مزمن، مشکلي شايع  است. وعلل بروز کمردرد،  در يکي از گروه‌هاي زير قرار مي گيرد: 1- کمردرد غيراختصاصي، 2- کمردرد ناشي از راديکولوپاتي يا تنگي کانال نخاع، 3- کمردرد ارجاعي ناشي از منشا غيرنخاعي يا 4- کمردرد ناشي از ساير علل مشخص نخاعي.

 حملات حاد کمردرد معمولا خودمحدود شونده هستند. بيماران مبتلا به درد پايدار يا نوسان‌کننده که بيش از 3 ماه طول بکشد، دچار کمردرد مزمن تعريف مي‌شوند. بيماران مبتلا به کمردرد مزمن بيشتر احتمال دارد که براي دردشان به يک پزشک خانواده مراجعه کنند تا به ارتوپد و متخصص طب فيزيکي  و کايروپراکتيک . اثر اقتصادي کمردرد مزمن ناشي از طولاني شدن افت کارکرد است که به کاهش بهره‌وري کاري، هزينه‌هاي درمان و هزينه‌هاي مربوط به ناتواني مي‌انجامد.


ارزيابي

ارزيابي اوليه  بيماران مبتلا به کمردرد مزمن بايد در راستاي قرار دادن بيماران در يکي از گروه‌هاي زير باشد: 1- کمردرد غيراختصاصي، 2- کمردرد ناشي از راديکولوپاتي يا تنگي کانال نخاعي، 3- کمردرد ارجاعي از منشا غيرنخاعي يا 4-کمردرد ناشي از ساير علل مشخص نخاعي .

ادامه نوشته

مهندسین بی مدرک.....


http://sorisomail.com/img/1274604173215.jpg

http://sorisomail.com/img/1274604173673.jpg

http://sorisomail.com/img/1274604173200.jpg

http://sorisomail.com/img/1274604173434.jpg

http://sorisomail.com/img/1274604173590.jpg

http://sorisomail.com/img/1274604173723.jpg

http://sorisomail.com/img/1274604173808.jpg



http://sorisomail.com/img/1274604173906.jpg

http://sorisomail.com/img/1274604173728.jpg

http://sorisomail.com/img/1274604173849.jpg

http://sorisomail.com/img/1274604173894.jpg

http://sorisomail.com/img/1274604173791.jpg

http://sorisomail.com/img/1274604173641.jpg

http://sorisomail.com/img/1274604173379.jpg

http://sorisomail.com/img/1274604173367.jpg

http://sorisomail.com/img/1274604173190.jpg
 
 
 





 

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم

 

 

 

 

 

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم


ندانستیم اگر، از سر بدانیم

بیا اولاد آدم را از این پس


همان اعضای یک پیکر بدانیم



نه اینکه دیگران را بدترین عضو


و خود را کاملاً جیگر بدانیم



نه اینکه خلق را در آفرینش


مس و خود را فقط گوهر بدانیم



چرا خود را قشنگ و دیگران را


شبیه خرس یا عنتر بدانیم ؟



چرا در بین کلّ خواستگاران


فقط خر پول را شوهر بدانیم



و اموال پدر زن را چرا از


صفات خوب یک همسر بدانیم



درست است اینکه خود را فیلسوف و


خلایق را تماماً خر بدانیم؟



چرا هر صحبتی را زرت و پرت و


کلام خویش را محشر بدانیم



چرا در هر هنر یا حرفه، خود را


وجودی کاملاً برتر بدانیم



بس است اینقدر هی فیس و افاده


بیا تا قدر یک دیگر بدانیم

 

آخرين زنگ خدا كي مي خوره ؟

 

 


خدا می داند، ولی ...


آن روزکه آخرین زنگ دنیا می خورد دیگرنه می شود تقلب کرد


ونه می شود سر شخصی را کلاه گذاشت


آن روز تازه می فهمیم دنیا با همه بزرگی اش از یک جلسه


امتحان مدرسه هم کوچکتر بود!


وآن روز تازه می فهمیم که زندگی عجب سوال سختی بود


سوالی که بیش از یکبار نمی توان به آن پاسخ داد


خدا کند آن روز که آخرین زنگ دنیا میخورد،


روی تخته سیاه قیامت اسم ما را در لیست خوب ها بنویسند



خدا کند حواسمان بوده باشد و زنگهای تفریح


آنقدر در حیاط نمانده باشیم که حیات را از یاد برده باشیم


خدا کند که دفتر زندگیمان را زیبا جلد کرده باشیم


و سعی ما بر این بوده باشد که نیکی ها و خوبی ها را در آن نقاشی کنیم


و بدانیم که دفتر دنیا چرک نویسی بیش نیست


چرا که ترسیم عشق حقیقی در دفتری دیگر است 

چشم و گوش  باز........

چندی پیش دختر جوانی با مراجعه به کلانتری 148 انقلاب تهران ماجرای عجیبی را پیش روی پلیس قرار داد که تازگی داشت. دختر 21 ساله در تحقیقات گفت: «می‌خواستم به دانشگاه بروم که سوار اتوبوس شدم. زن جوانی که در صندلی کناری‌ام نشسته بود خیلی باکلاس و شیک به نظر می‌رسید، دیدم که به صورتم خیره شده است تا اینکه لبخندی زد و سرصحبت را باز کرد. وقتی شنیدم که با یک پزشک پوست آشناست و دستمال مرطوبی سراغ دارد که باعث از بین رفتن لک و جوش صورتم می‌شود خوشحال شدم. می‌گفت دستمال‌ها بی‌خطر هستند و هر شب باید آن را روی صورتم بگذارم تا پوستم ترمیم شود. «فریماه» همان لحظه یک سری دستمال مرطوب به من داد و خواست شماره موبایلش را داشته باشم و اگر دستمال‌ها تاثیر خوبی روی صورتم گذاشتند با وی تماس بگیرم تا سفارش بدهد از اروپا برایم بیاورند. همان شب دستمال مرطوب را روی صورتم گذاشتم. حس خوبی به من دست داد. از آن به بعد هر شب این کار را می‌کردم. یک هفته نشده بود که با فریماه تماس گرفتم و بسته جدیدی از دستمال‌ها را سفارش دادم. همدیگر را دیدیم و او با گرفتن 20 هزار تومان دستمال‌ها را به من فروخت».
گروه اینترنتی ایران فانی iranfunnygroup.ir

دختر دانشجو افزود: «هر شب مرتب دستمال‌ها را استفاده می‌کردم و اگر آنها را به صورتم نمی‌گذاشتم نمی‌توانستم بخوابم و نیمه‌های شب از خواب می‌پریدم. اصلا تصور نمی‌کردم که معتاد دستمال‌ها شده‌ام. رفته رفته وقتی از دستمال‌ها استفاده نمی‌کردم خمار و خواب‌آلود می‌شدم. خواهرم که از نزدیک شرایط من را دنبال می‌کرد ترسیده بود، طوری حرف می‌زد که انگار مطمئن است من مواد مصرف می‌کنم اما نمی‌پذیرفتم. هر بار با فریماه تماس می‌گرفتم قیمت دستمال‌ها را چندین برابر بالا می‌برد. سومین بار بود که 100 هزار تومان خواست، ناچار بودم بپردازم. هر هفته وقتی با فریماه تماس می‌گرفتم چون می‌دانست وابستگی شدیدی به دستمال‌ها دارم قیمت را بالاتر می‌برد. خواهرم که بیشتر متوجه رفتارها و بی‌تابی‌های من شده بود خانواده را در جریان قرار داد. اصرار داشتند آزمایش بدهم. من تصور نمی‌کردم چنین جواب عجیبی بشنوم، به خاطر همین پذیرفتم و آزمایش دادم. نتیجه باورنکردنی بود.در خون من یک نوع ماده مخدر به نام «ال‌سی‌من» وجود داشت که از راه پوست و دستمال‌های مرطوب من را معتاد کرده بود. وقتی با فریماه تماس گرفتم و شنید می‌دانم چه بلایی بر سر من آورده است تماس را قطع کرد و از آن به بعد گوشی‌اش خاموش است. من از این زن که می‌تواند دخترهای دیگر را نیز فریب دهد، شکایت دارم». ماموران با شنیدن ادعاهای دختر دانشجو به بررسی‌های تخصصی دست زدند و پی بردند «ال‌سی‌من» یک نوع ماده مخدر سوییسی بوده و از طریق اروپا وارد ایران شده است.ماموران دریافتند که فریماه با اطلاع از اینکه دستمال‌ها اعتیاد‌آور هستند، سوار اتوبوس‌ یا مترو به جذب مشتری از میان دختران جوان پرداخته و با استفاده از عدم آگاهی آنان به خطری که در پیش دارند ابتدا با قیمت‌های پایین دستمال‌های «ال‌سی‌من» را در اختیارشان گذاشته سپس با اعتیاد طعمه‌هایش پول زیادی به جیب می‌زند.تحقیقات در این باره که آیا باند سازمان‌یافته‌ای به چنین اقدام خاموشی دست می‌زند

How to start your day refreshed and focused: Move your alarm clock

Your morning ritual is something which shapes how you feel for the rest of the day. If you’re someone who constantly reaches for the snooze button again and again, then chances are you end up prizing yourself out of bed, only to feel rushed and frantic because you're running late.

Start your day right with a refreshing drink such as fresh fruit juiceStart your day right with a refreshing drink such as fresh fruit juice

OK, some of us are just not ‘morning’ people, but you can make yourself go some way to becoming one just by modifying your morning routine. The following tips focus on how to improve how you feel from the very moment you wake.

How to start your day refreshed and focused: Move your alarm clock

You may want to have your alarm clock close to hand so you can constantly keep leaning over and pressing it for a few extra minutes snooze time. The reality is it doesn’t really help. Place your alarm just that bit further away so that you really have to stretch or even get up to reach it — any stretching movement stimulates the waking part of the brain.

How to start your day refreshed and focused: Avoid .

Try some morning exercise to start your day refreshed and focusedTry some morning exercise to start your day refreshed and focused

 

ادامه نوشته

Arsenic

5 shocking things we eat every day5 shocking things we eat every day

Arsenic

Many of us view rice as a pretty safe, healthy food; however, studies have suggested that it may also contain unsafe levels of the toxic substance arsenic. One study has suggested that one in five packs of American long-grain rice contain potentially harmful levels of the toxic substance, while others have reported concern for the levels of arsenic in rice milk and baby rice. In fact, according to tests by Consumer Reports, those who ate rice had 44 per cent greater levels of arsenic in their bodies than those who had not. While there is relatively little risk of the odd bowl of rice causing any long lasting harm, the popular grain may be best enjoyed in moderation if reports are to be believed.

 

ادامه نوشته

این کیه؟


Pamela Anderson has become the first contestant to leave Dancing on Ice.

The former Baywatch star found herself in the bottom two with TV presenter Keith Chegwin after the judges' scores were combined with the viewers' vote.

The actress sealed her fate after making mistakes and stumbling throughout her skate-off routine, leading to show judges Jason Gardiner, Karen Barber, Ashley Roberts and Robin Cousins choosing to save Keith.

After being eliminated, Pammy apologised to her skating partner Matt Evers saying that her nerves and wardrobe let her down.

We can't help but feel bad for her seeing as she had a full on nip slip!

زائر حرم.....

اندیشه

" آب و هوا بر جهان بيني، پبوندهاي مردمي و انديشه ما تاثيرگذار است.
ارد بزرگ "

" كسي كه فكر نمي كند، به ندرت دم فرو مي بندد.
آيزاك نيوتن "

" آدمهاي بزرگ و انديشمند، بسيار اشك مي ريزند.
اُرد بزرگ "

ادامه نوشته

زرده تخم مرغ.....

درمان معجزه آمیز سوختگی
Beschreibung: Beschreibung: cid:2.838817722@web161508.mail.bf1.yahoo.com
Beschreibung: Beschreibung: cid:3.838817722@web161508.mail.bf1.yahoo.com

کل قر آن را در این سایت ورق بزنید

http://quran.sososite.org/

گلشیفته فراهانی

این گلشیفته فراهانی به چه کارها که نمی آید

 

 

گاهی شهیدان رو بیاد می اورم و افتخار ایرانی بودن رو

 بر  سینه خودم می زنم و می بالم

گاهی بخاطر کودن هایی چون ایشان باید سرم را ژایین بگیرم

 

زن روز – این گلشیفته فراهانی به چه کارها که نمی آید

سازنده افغانی فیلم “سنگ صبور” که گلشیفته در آن نقش یک روسپی را به نمایش گذاشته به بی بی سی گفته است: «معلوم نبود اگر گلشیفته فراهانی نبود این فیلم را می‌ساخته است یا نه.

وی در توضیحات خود می افزاید: «او می گوید که پس از آنکه پیشنهاد ساخت این فیلم به او شد، ابتدا برای ساخت آن تردید داشت و پس از آنکه ساخت آن را آغاز کرد، بزرگترین مشکل او پیدا کردن بازیگر نقش اصلی بوده تا اینکه ژان کلود کاریر، یکی از فیلمنامه نویسان این فیلم، گلشیفته فراهانی را به رحیمی معرفی کرد.

ادامه حرف های این کارگردان افغانی که در فیلم خود به جامعه افغانستان نیز جسارت کرده، انسان را به یاد مثل معروف “هندوانه زیر بغل دادنگ می اندازد، وی درباره  این انتخاب اداعا می کند: “هنر، استعداد، شهامت و چهره زیبایش همه باعث شد که رابطه خوبی بین ما ایجاد شود و چیزهایی که من می خواستم، او درک می کرد و توانست با بازی و چهره اش آن را اجرا کند.”

البته گلشیفته فراهانی در مصاحبه ای پیش از این به بی بی سی درباره نقش فوق العاده! خود گفته بود: «این نقش آنقدر جذاب است که هر بازیگر زنی دوست دارد آن را بازی کند.»

دیدنی ها

 

چرا نبايد آب دريا رو خورد؟!

نهنگ در هر بار انزال بیش از ۴۰۰ گالن
 
اسپرم آزاد می کند که تنها ۱۰٪ آن به بدن
 
شریک جنسی اش راه می یابد. بنابراین هر
 
بار متجاوز از ۳۶۰ گالن اسپرم به دریا سرازیر
 
می شود ... تعجبی ندارد که آب دریا شور است.
 
 
2895248496_514c7728b1_o.jpg

بی خیال +18

 

امشب دلم میخواهد به كسی بگویم

'' دوستت دارم.''

تو نهراس و آنكس باش.

بگذار با هر آنچه در توان دارم همین امشب به تو ثابت كنم كه دوستت دارم.

بگذار برایت نقش آن دلباخته ای را بازی كنم كه لحظه ای دور از محبوب خویش

 زندگی را نمیتواند...

 

بی خیال +18

ضرورت وجودی وجدان

وجود وجدان و حالات وجدانی برای انسانها امری ضروری است ؛ از آن بابت كه فقدانش سبب سرگشتگی و سردرگمی انسان و در مواردی تن دادن به لغزش ها و ناروایی هاست . ما گاهی از نظر عقلی دچار ناراحتی و ناامنی هستیم و در اتخاذ تصمیم راجع به یك مسئله و یك امر دچار وحشت و تردید می شویم .امكان اتخاذ موضعی اندیشیده در قبال این جریان برای ما نیست . در چنان صورتی اگر وجدان ، زنده و بیدار باشد مسئله ای پدید نخواهد آورد زیرا با هدایت آن می توانیم راه خود را باز یابیم .وجدان یك بهره خداوندی است كه در آن ، حالت شور و آشفتگی به جنبه های منفی و علاقه مندی و گرایش به جنبه های مثبت و عالی است. انسان را به سوی كمال هدایت می كند و به طریق شادكامی سوق می دهد. وجودش به ویژه از آن بابت ضروری است كه رفتار و حالات انسان را زیر نظر دارد و شادی و غم  انسان براساس آن تحت ضابطه در می آید.

ادامه نوشته

امید به خدا.....

بله میدونم

 تو درد داری من درد دارم

  اون درد داره  

 زیاد مهم نیست؟!

مهمه اینه که بدونیم همه درد دارند

 و خدایی هست اون بالا!

شریک در همه چیز

در یک شب سرد زمستانی یک زوج سالمند وارد رستوران بزرگی شدند. آن‌ها در میان زوج‌های جوانی که در آن‌ جا حضور داشتند بسیار جلب توجه می‌کردند. بسیاری از آنان، زوج سالخورده را تحسین می‌کردند و به راحتی می‌شد فکرشان را از نگاهشان خواند: نگاه کنید، این دو نفر عمری است که در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند و چقدر در کنار هم خوشبختند.

محبت عشق شریک زندگی دوست داشتن

ادامه نوشته

مشکلات زندگی

استادی در شروع کلاس درس، لیوانی پر از آب به دست گرفت و آن را بالا برد که همه ببینند. بعد، از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟ شاگردان جواب دادند: ۵۰ گرم، ۱۰۰ گرم، ۱۵۰ گرم.
استاد گفت: من هم بدون وزن کردن، نمی‌دانم دقیقا وزنش چقدر است. اما سوال من این است اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین‌طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ شاگردان گفتند: هیچ اتفاقی نمی‌افتد. استاد پرسید: خوب، اگر یک ساعت همین‌طور نگه دارم، چه اتفاقی می‌افتد؟

یکی از شاگردان گفت: دست‌تان کم کم درد میگیرد.
- حق با توست. حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟ شاگرد دیگری گفت: دست‌تان بی‌حس می‌شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار میگیرند و فلج می‌شوند. و مطمئنا کارتان به بیمارستان خواهد کشید و همه شاگردان خندیدند.

استاد گفت: خیلی خوب است، ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییر کرده است؟ شاگردان جواب دادند نه.
- پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می‌شود و در عوض من چه باید بکنم؟

شاگردان گیج شدند. یکی از آنها گفت: لیوان را زمین بگذارید.
استاد گفت دقیقا مشکلات زندگی هم مثل همین است. اگر آنها را چند دقیقه در ذهن‌تان نگه دارید اشکالی ندارد؛ اما اگر مدت طولانی‌تری به آنها فکر کنید، به درد خواهند آمد. اگر بیشتر از آن نگه‌شان دارید، فلج‌تان می‌کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود. فکر کردن به مشکلات زندگی مهم است؛ اما مهم‌تر آن است که در پایان هر روز و پیش از خواب، آنها را زمین بگذارید. به این ترتیب تحت فشار قرار نمی‌گیرید و هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می‌شوید و قادر خواهید بود از عهده هر مسئله و چالشی که برایتان پیش می‌آید، برآیید.

تصاویری متاثر کننده از «من مادر هستم»

آن سکانس یکی از متاثر کننده ترین صحنه های فیلم بوده است، به خصوص بازی شما؛ می خواهم بدانم پشت این بازی، تفکر چند روزه یا حتی چند ساعته وجود داشته و یا کاملا بداهه بوده است؟

به گزارش ملت ایران به نقل از آریا، گفتگوی اخیر فریدون جیرانی که در آن از بازی بداهه فرهاد اصلانی در یکی از سکانسهای پایانی «من مادر هستم» سخن گفته بود سبب ساز آن شده است که بسیاری از مخاطبان نسبت به بازی این بازیگر توانمند کنجکاو شوند. شاید برای پاسخگویی به این حس کنجکاوی بوده که نازنین شادپی در خبرگزاری «آریا» به سراغ اصلانی رفته و از چند و چون این بازی بداهه از وی بپرسد.

متن کامل گفته های اصلانی را در ادامه می خوانید:

فریدون جیرانی گفته است که سکانس پایانی فیلم کاملا بداهه بوده و در سناریو وجود نداشته، اما یکی از بهترین سکانس ها و بازی های شما در فیلم بوده است. در این مورد کمی صحبت می کنید؟

دوست ندارم در مورد جزئیات تکنیکی فیلم صحبت کنم که هر کسی بر اساس تفکر خود، مرا نقد کند. وقتی در مورد جزئیات تکنیکی فیلم صحبت شود، هر فردی به خود این اجازه را می دهد تا فیلم، سکانس و بازیگران را نقد کند و این که آن نقد چقدر حرفه ای و عمل آورده شده است، به تفکر افراد بستگی دارد. افراد هم تفکرات متفاوتی دارند.

آن سکانس یکی از متاثر کننده ترین صحنه های فیلم بوده است، به خصوص بازی شما؛ می خواهم بدانم پشت این بازی، تفکر چند روزه یا حتی چند ساعته وجود داشته و یا کاملا بداهه بوده است؟

ببینید وقتی یک بازیگر وارد فیلمی می شود، در آن فیلم فقط بازی نمی کند بلکه با آن زندگی می کند. یک بازیگر با ورود خود به حیطه درونی فیلم و داستان فیلم، زندگی جدیدی را بر اساس نقش نوشته شده اش شروع می کند. در واقع با خواندن نقش و پذیرفتن ایفای آن، در قالب آن نقش فرو می رود تا فرد جدیدی را به تصویر بکشد.

پس سکانس پایانی کاملا بداهه بوده و در مورد نوع بازی خود فکر نکرده بودید؟

کاملا بداهه بوده. کاراکتر فیلمنامه می طلبید که من به دیوار تکیه بدهم و سر بخورم و گریه کنم. شخصیتی که به عنوان پدر داستان فیلم، شکست خورده و نتوانسته به عنوان یک وکیل از موکل خود که دخترش است، دفاع کند. من در فیلم هایم فقط بازی نمی کنم، بلکه در نقش خود فرو می روم و با آن زندگی می کنم و این باعث می شود شخصیت داستانی من برای مخاطب باور پذیرتر شود. و همین امر سبب می شود تا گاهی اوقات بداهه هایی هم به وجود بیاید. در واقع یعنی اگر فیلمی به صحنه ای بداهه نیاز داشته باشد، آن صحنه کاملا طبیعی جلوه کند. درست مثل سکانس پایانی فیلم«من مادر هستم» که بداهه بود.

بهشت و جهنم

 

پدرم برداشت قشنگی از مفهوم زندگی و بهشت و جهنم داره و هر بار که نظرش رو برای کسی تعریف می کنه با این که هزار بار شنیدم باز هم عاشقش میشم:

"زندگی یک بزرگراهه که دو تا در ورودی بزرگ داره هر دو در زیبا و جذاب. روی یک در نوشته راه امیدواران و روی در دوم خانه نا امیدی.

در اول همون در بهشته و در دوم دروازه جهنم.

هر لحظه ناامیدی به قلبت را ه پیدا کرد بدون که تو جهنمی و وقتی سرشار از امیدی بهشت بهت لبخند میزنه."

گاهی زندگی رنگهایی نشون میده که نشونی از امید درش نیست اما وقتی به ادمها در این شرایط دقت کنی یک چیز واضحه : فقط ادمهای پرامید موفق بیرون میاند. گاهی میگند که راهی هم جز این نداشتند. راست میگند زندگی فقط یک راه داره و اون هم راه امیده.

فکر کردن خوبه

 

هر روز که میگذره بیشتر می فهمم که درد ما از فکر نکردنه

درد ما درد همون کبکیه که سرش رو زیر برف می کنه

ما فقط تقلید می کنیم و ادعا می کنیم.

اینجا مردم حیله گر و زرنگ زیاد هست اما هنوز کسی رو به پر ادعایی خودمون ندیدم.

راستی چرا این قدر مغروریم؟؟؟ این همه غرور این همه خودبینی واقعا برای چیه؟؟

اگر نمی‌خواهید بیمار شوید

 
احساساتتان را بیان کنید.
هیجانات و احساساتی که سرکوب یا
پنهان شده باشند به بیماری‌هایی
نظیر ورم معده، زخم معده، کمر درد
و درد ستون فقرات منجر می‌شوند.
سرکوبی احساسات به مرور زمان حتی
می‌تواند به سرطان هم بیانجامد.
در آن زمان است که ما به سراغ یک
محرم می‌رویم و رازها و خطاهای
خود را با او در میان می‌گذاریم!
گفتگو، صحبت کردن، کلمات وسیله درمانی قدرتمندی هستند.

زنگ تفریح

تست هوش

چند تا سوال هستش. باید اونها رو سریع جواب بدی. واسه جواب دادن سرعت عمل خیلی مهمه، حالا بزار ببینیم، چقدر باهوش هستی.
آماده‌ای؟
پس برو پایین تر…

سوأل اول : فرض کنید در یک مسابقه دوی سرعت شرکت کرده‌اید. شما از نفر دوم سبقت می‌گیرید حالا نفر چندم هستید؟

 

.

.

.

پاسخ: اگر پاسخ دادید که نفر اول هستید، کاملاً در اشتباه هستید!

اگر شما از نفر دوم سبقت بگیرید، جای اون رو می‌گیرید و نفر دوم خواهید بود.

آگه اشتباه گفتی آشکال نداره، سعی کن تو سوأل دوم بیشتر حواست رو جمع کنی.

برای پاسخ به سوأل دوم، باید زمان کمتری را نسبت به سوأل اول فکر کنی.

سوأل دوم: اگر شما توی همون مسابقه از نفر آخر سبقت بگیرید، نفر چندم خواهید شد؟

.

.

.

پاسخ: اگر جواب شما این باشه که شما یکی مانده به آخر هستید، باز هم در اشتباهید.

بگید ببینم شما چه طور می تونید از نفر آخر سبقت بگیرید؟؟؟! (اگر شما از نفر آخر عقب‌تر باشید، خوب شما نفر آخر هستید و از خودتون می‌خواهید سبقت بگیرید؟!!!)

شما در این دو مورد خیلی خوب کار نکردید، نه؟ خب اشکال نداره بریم سراغ یه سوال ریاضی.

سوأل سوم: ریاضیات فریبنده!!! این سوأل رو فقط ذهنی حل کنید. از قلم و کاغذ و ماشین حساب استفاده نکنید.

عدد ۱۰۰۰ رو فرض کنید. ۴۰ رو به اون اضافه کنید. حاصل رو با یک ۱۰۰۰ دیگه جمع کنید. عدد ۳۰ رو به جواب اضافه کنید. با یک هزار دیگه جمع کنید. حالا ۲۰ تا دیگه به حاصل جمع، اضافه کنید. با ۱۰۰۰ تای دیگه جمع کنید و نهایتاً ۱۰ تا دیگه به حاصل اضافه کنید. حاصل جمع بالا چنده؟

.

.

.

به عدد ۵۰۰۰ رسیدید؟

جواب درست ۴۱۰۰ است. باور ندارید؟ با ماشین حساب حساب کنید.

اگه تا حالا نتونستید به سوالات جواب بدید، بازم اشکال نداره شاید بتونید سوأل آخر رو جواب بدید. تمام سعی خودتون رو بکنید. آی کیوتون در خطره!!!

سوال آخر: پدر ماری، پنج تا دختر داره: اولی Nana ،دومی  Nene ،سومی Nini ،چهارمی Nono اسم پنجمی چیه؟

.

.

.

جواب: لابد میگید Nunu؟

نه! البته که نه. اسم دختر پنجم ماری هستش. یک بار دیگه سوأل رو بخونید.

اگه بعضی‌ها رو یا همش رو جواب دادید، پس احسنت به شما، اما اگه نتونستید به هیچ کدوم جواب بدید، از این به بعد باید یه کم دقت و تمرکزتون رو ببرید بالا.

گل امید

گل امید

15 دقیقه قبل از صرف غذا ، از این میوه بخورید

 
15 دقیقه قبل از صرف غذا ، از این میوه بخورید
نتایج تحقیقات انجام گرفته در آمریکا نشان می دهد، خوردن سیب ۱۵ دقیقه قبل از هر وعده غذایی، در کاهش وزن موثر است.

به نقل از دیلی میل،
افرادی که قبل از هر وعده غذایی سیب می خورند، ۱۵ درصد کالری کمتری مصرف می کنند.
بیشتر کارشناسان
تغذیه ، مصرف مواد غذایی کم کالری و ورزش منظم را برای مقابله با چاقی مفرط توصیه می کنند اما ۸۰درصد افرادی که از چاقی مفرط رنج می برند، به علت تغییرندادن شیوه زندگی و رژیم غذایی قادر نیستند به وزن ایده آل خود برسند.

توجه داشته باشید مصرف
میوه سیب که حاوی فیبر است و (نه آب سیب) در کاهش وزن تاثیر دارد.
تعداد نمایش ۱۸۵۷ بار

با رعایت این نکات تمرکزتان را زیاد کنید

 
با رعایت این نکات تمرکزتان را زیاد کنید
در این روزها عوامل آشفته‌ کننده و برهم زننده تمرکز در اجتماع و منازل افزایش پیدا کرده و تمرکز کردن روی کارها نیز دشوارتر شده است.
 
ذهن انسان به طور معمول طوری طراحی نشده که بتواند هرج و مرج‌های فضای اطراف خود را به راحتی مقابله کند چون هر یک از حواس در ظرف یک لحظه محرکی را از دنیای بیرون دریافت می‌کنند و همین امر می‌تواند تمرکز انسان را به راحتی مختل کند.متخصصان روانشناسی می‌گویند هر چند تقویت قدرت تمرکز کار نسبتا دشواری است اما غیرممکن نیست.

در این مقاله چند توصیه مفید و کارآمد برای کمک به افزایش قدرت تمرکز و کاهش آشفتگی ذهنی عنوان شده که عبارتند از:

1 - محیط مناسبی را برای کار کردن انتخاب کنید
فضایی که در آنجا کار می‌کنید نقش مهمی در افزایش تمرکز دارد. فضاهای راحت و دلچسب تاثیر فوق‌العاده در ایجاد تمرکز کامل دارند.

2 - افکار خود را کنترل کنید
کلید افزایش تمرکز این است که اجازه ندهید افکار خود آیند و بی‌ربط به ذهنتان رسوخ کرده و آن را آشفته سازد. وقتی این افکار به ذهنتان خطور کردند به آنها توجه نکنید و برای تمرکز فعال روی کار اصلی خود بیشتر تلاش نمایید.

3 - یک برنامه زمانی مشخص و منطقی داشته باشید
زمان‌ بندی مناسب برای انجام کارها باعث ایجاد تعادل بین وقت کار و تفریح می‌شود و به آرامش ذهنی کمک می‌کند. در این حالت قدرت ذهن برای مقابله با عوامل آشفته‌کننده بیشتر می‌شود.

4 - هرگز منفی نباشید
هرگز نگویید که نمی‌توانم تمرکز کنم. این اظهارات منفی تمرکز کردن را دشوارتر می‌سازد چون ذهن خود را روی عدم توانایی کردن، متمرکز می‌کنید.

5 - چند کار را همزمان با هم انجام ندهید
در این وضعیت هرگز نمی‌توانید روی یک کار متمرکز شوید. یک کار را تمام کنید و بعد سراغ کار بعدی بروید.

ادامه نوشته

معیارهای سلامت روانی




براساس نظر كارشناسان سازمان جهانی بهداشت ،‌سلامتی نه فقط به فقدان بیماری و نقص عضو بلكه به حالت رفاه كامل جسمی ، روانی و اجتماعی اطلاق می شود بنابراین تعریف ، سلامت روانی به عنوان یكی از معیارهای تعیین كننده سلامت عمومی شناخهت می وشد . فردی كه از سلامت روانی برخوردار است ،ضمن احساس راحتی و آسایش قادر است در اجتماع به راحتی و بدون اشكال به فعالیت بپردازد و ویژگی های شخصی وی در آن اجتماع ،‌موجب خشنودی و رضایت است .

سلامت روانی و بدنی لازم و ملزومند . متخصصان علوم تغذیه و پژوهشگران تناسب فیزیكی ،بین سلامت روان و بدن با كیفیت تغذیه و میزان تحریك جسمی ،‌ارتباط معناداری یافته اند . مطالعات زیستی ـ شیمیایی مغز انسان نشان می دهد كه سلامت روان و ذهن ،احتمالا به منظم و متعادل بودن فعالیتهای الكتروشیمیایی سلولهای مغز ی و دستگاههای عصبی بستگی دارد .

به سختی می توان كسی را یافت كه متعادل منطقی و آگاه به اعمال خود باشد هر فرد در دوره هایی از ندگی خود دارای ویژگیهایی از قبیل شیدایی ، افسردگی ،اجتماعی بودن ،بیگانگی ،‌جست و خیز و انفعالی بودن است ،بنابراین به شكلی رفتارهای غیرم نطقی را تجربه می كند . تفاوت رفتارهای عادی و غیر عادی یك امر رتبه ای و درجه بندی شده است .برخی از مردم بیش از دیگران غیر منطقی هستند . و بعضی دیگر چنان غیر منظقی هستند كه در زمینه سازگار شدن با زندگی به كمك نیاز دارند .

همچنین فرانكل اراده معطوف به معنا را ملاك سلامت روان می داند . او نظریه معنا درمانی را برای درمان كسانی كه زندگیشان بدون معناست معرفی می نماید .در این نظریه ،‌طبیعت انسان بر سه محور استوار است :آزادی اراده ،اراده معطوف به معنا و معنای زندگی .او معتقد است با آنكه در معرض شرایط بیرونی معینی هستیم كه برزندگی ماتاثیر می گذارد با این حال در انتخاب واكنشهای خود نسبت به این اوضاع و شرایط آزاد هستیم . اراده معطوف به معنا و معنای زندگی به نیاز مداوم انسان به جست و جستجو نه برای خویشتن بلكه برای معنایی كه به هستی ما منظور می بخشد ارتباط می یابد . هرچه بتوانیم از خود فراتر رویم و خود را در راه چیزی یا كسی ایثار كنیم انسان تر می شویم . مجذوب شخص یا چیزی فراسوی خودشدن معیار نهایی رشد و پرورش شخصیت سالم است . به اعتقاد فرانكل جوهر وجود انسان را سه عامل معنویت ،آزادی و مسولیت تشكیل می دهند .

برای دسترسی به سلامت روانی باید بپذیریم كه در رفتار خود آزادی انتخاب داریم و این آزادی را هب كار ببریم و مسوولیت انتخاب نیز با خودماست . بنابراین سلامتی و عدم سلامتی روانی به مقدار زیادی ناشی از تجارب موفق و ناموفق در دوران تحصیلی و واكنشهای معلمان و والدین نسبت به اآنان است .

زمانی كه شخصیت كودك شكل نگرفته ،سالهای نخست زندگی تحصیلی خود را آغاز می كند ،‌در مسیر رشد و بالندگی قرار می گیرد و درطول بهترین سالهای عمر خود ،‌با عوامل مختلف موثر بر تحول شناختی ،عاطفی و اجتماعی به كنش متقابل می پردازد كه نتیجه اش همان چیزی است كه به صورت جوان 19 ـ 18 ساله ای به جامعه تحویل داده می شود .


حال چنانچه این فرد به ویژگی ها و خصایص شخصیت سالم آشنا و در جهت كسب آنها تلاش كند . زندگی ای سرشار ازامید ، شادی ،‌آرامش و همراه با موفقیت خواهد داشت.

مزایای آدم رک :

 

1.       دروغ نمیگه!

2.      محکم و مصمم سر حرفش میمونه !

3.      قول الکی نمیده !

4.      قابل اعتماده !

5.      اگه به شما لبخند میزنه مطمئن باش دوست داره !

6.      نه گفتن رو خوب بلده !

7.      بخاطر عقایدش و کرسی نشوندن حرفش ساعت ها بحث میکنه !

8.      هیچ وقت حرفی پنهون تو دلش نداره !

9.      شیله پیله نداره !

10.     نامرد و پست نیست !

11.     پای اشتباهاتشو اگه حتی شده با استامپ خونشم باشه، امضاء میکنه!

12.    خیلی رک عیباتو مثه آئینه بهت میگه !

13.    الکی ازت تعریف نمیکنه !

14.    اگه دوستت نداشته باشه الکی برات لاو نمیترکونه !

15.    سرتو کلاه نمیذاره !

16.    بخاطر نفعش چاپلوسی نمیکنه !

17.    بادی به هرجهت نیست !

18.    حرفی رو میزنه که بقیه دوست دارن بگن اما جرات ندارن !

19.    بخاطر منافعش دیگران رو فدا و قربانی نمیکنه !

20.    اگه از پس کاری برنیاد با شهامت میگه نمیتونم و قیف الکی نمیاد!

 

حیرت....

شما بودي ميتونستي دفعه اول پيدا كني ؟؟
راستشوبگو


12روش خوب زندگی کردن  و شاد زیستن.....

) خوش بین باشید 

به زندگی با دیدی مثبت نگه کنید تا خود را به دلیل احساس انرژی و خوشحالی بسیار زیادی که نصیب تان خواهد شد، متعجب سازید. به یاد داشته باشید که افراد شاد و مثبت بیشتر می توانند دیگران را مجذوب خود کنند.

۲) دید وسیعی داشته باشید

اجازه ندهید مسایل کوچک شما را آشفته کند. برای رسیدن به هدف خود پایدار و مقاوم باشید، خواه آن هدف ریاست، پرداخت رهن یا یک ازدواج طولانی مدت باشد. در این راه با موانعی مواجه خواهید شد؛ به سرانجام و پاداش تلاش تان فکر کرده و از ناخرسندی به خاطر مسایل کم اهمیت دوری کنید.

۳) سپاسگزار باشید

از دیگران قدردانی کنید. از همکار خود به خاطر کمکش به شما تشکر کرده و به دلیل موفقیت در انجام کارش به او تبریک بگویید. به خدمتکاری که صبحانه شما را برایتان می آورد، کلمه ای محبت آمیز بیان کنید. به شخص درمانده ای که در خیابان از مقابلش رد می شوید، چند سکه کمک کرده و از اینکه زندگی مسرت بخشی دارید، شکرگزار باشید.

۴) از   زندگی لذت ببرید

کارهایی را انجام دهید که از انجام دادن آنها لذت می برید: اتومبیل تان را بشویید، به برخی تعمیرات جزیی در منزل بپردازید، تلویزیون تماشا کنید، خرید بروید. برای خود یک اولویت قایل شده و آنچه را که دوست دارید، انجام دهید.

۵) از جسم خود مراقبت کنید

 خوب بخورید و ورزش کنید. به باشگاه رفته و کمی بدوید یا در یک بازی ورزشی شرکت کنید. همراهی کردن یک تیم به عنوان یک عضو و بیرون رفتن با هم تیمی ها بعد از بازی، برای جسم و فکر شما مفید خواهد بود.

۶) برنامه های خود را تغییر دهید

برنامه های روزانه خود را عوض کرده تا انرژی جدید پیدا کنید. مرز مشخصی بین کار و تفریح ایجاد کنید. برای فعالیت های سرگرم کننده یا تفکر در محیطی آرام از خانه خارج شوید.

۷) با مردم در تماس باشید

آیا به خاطر می آورید زمانی که یک دوست قدیمی به طور غیرمنتظره با شما تماس گرفت، چه احساسی داشتید؟ برای یکی از آشنایان ایمیلی ارسال کرده یا با افراد فامیل یا دوستان قدیمی خود تماس گرفته و از حال آنها باخبر شوید.

۸) خلاق باشید

روزنه ای برای انرژی خلاق خود بیابید. این ممکن است شامل کاردستی، بازسازی، نقاشی، ترسیم کاریکاتور، نویسندگی یا حتی باغداری باشد. مهم نیست که چقدر مشغله داشته باشید یا تا چه اندازه در آخر هفته احساس بی حالی می کنید، اگر زمانی را برای انجام فعالیت های خود اختصاص دهید، احساسی شادتر و سالم تر خواهید کرد.

۹) برای خود همدمی پیدا کنید

تقسیم کردن تجربیات با کسی که به او عشق می ورزید، خوشحالی شما را افزایش خواهد داد. عشق مطلق باعث به وجود آمدن احساس امنیت، رضایت و شادمانی در شما می شود.

۱۰) با کسی صحبت کنید

یکی از دوستان خود را برای هم صحبتی و بیان احساسات و عقاید خود انتخاب کنید. او در مورد شما قضاوت نمی کند و مشکلات شما را حل نخواهد کرد اما به حرف هایتان گوش می دهد چرا که می داند شما نیز همین کار را برایش انجام خواهید داد.

۱۱) تخیل کنید

 

آرزوها و بلندپروازی های خود را یادداشت کرده و به تدریج آنها را واقعیت ببخشید، آنگاه همیشه چیزهایی برای انتظار کشیدن و جایی برای متمرکز کردن انرژی خود خواهید داشت.

۱۲) بخشنده باشید

شاید زمان آن فرا رسیده باشد که کسی (یا خودتان) را به خاطر چیزی که اتفاق افتاده یا گفته شده، مورد بخشایش قرار دهید. اتفاقات و اشتباهات گذشته را پذیرفته و فراموش کنید. بدانید که نمی توانید زمان را به عقب برگردانید. شادمانی خود را با از یاد بردن نومیدی ها و شکست های گذشته دوباره به دست آورید.

● نگران نباشید، خوشحال باشید

در دنیای واقعی نمی توانیم از دیگران انتظار داشته باشیم تا برای ما شادمانی ایجاد کنند. خوشحالی حالتی از ذهن است که کاملا می تواند تحت کنترل شما باشد.

محیط پیرامون خود را به گونه ای مهیا سازید که فرصت هایی برای شناختن و لذت بردن از جنبه های مثبت و خوشایند زندگی را فراهم آورد. برای شاد بودن تلاش کنید.

منبع: sharghnewspaper.com

زندگينامه ابوعلي سينا

ابوعلي سينا  
پزشك و فيلسوف ايراني (370 – 428 ﻫ.ق)

ابوعلي حسين بن عبدالله معروف به ابوعلي سينا در سال ۳۷۰ هجري قمري درخرميشن از توابع بخارا متولد شد. او پزشك ، رياضيدان ، فيلسوف و منجم بزرگ ايراني بود . پدرش عبدالله در دستگاه سامانيان محصلي ماليات را عهده داربود و مادرش ستاره نام داشت. وي در بلخ پرورش يافت و قرآن و ساير علوم را آموخت. استاد وي عبدالله ناتلي بود كه از رجال مشهور قرن چهارم هجري به شمار مي رفت. او در هجده سالگي، چنانچه خود نوشته است، همه علوم را فرا گرفته بود. در بيست و يك سالگي دست به تاليف و تصنيف زد، در بيست و دو سالگي پدرش را ازدست داد و خود متصدي شغل پدر گرديد. اما به علت نابساماني اوضاع سياسي ، بخارا را ترك نمود و به گرگانج پايتخت امراي مامونيه خوارزم و نزد خوارزمشاه علي ابن مامون و وزيرش ابوالحسين احمدبن محمد سهيلي رفت. در اين هنگام، محمود غزنوي بر خوارزم نفوذ يافته بود و از دانشمندان دربارخواسته شد كه به غزنين به خدمت سلطان محمود بروند. ابوعلي سينا كه از تعصب آن پادشاه خبردار بود ، به همراهي ابوسهيل مسيحي از خوارزم گريخت و از راه ابيورد و طوس به قصد گرگان حركت كرد تا به قابوس بن وشمگيركه به عنوان ياريگر و حامي دانشمندان شهرت يافته بود، بپيوندد. اما وقتي كه پس از مشقات بسيار بدان شهر رسيد، قابوس مرده بود.
ابوعلي سينا ناچار به قريه اي در خوارزم بازگشت. اما پس از مدت كوتاهي دوباره به گرگان رفت و اين بار ابوعبيد جوزجاني، يكي از با وفاترين شاگردانش به خدمت او پيوست و در اين سفر بود كه كتاب « المختصرالاوسط» و كتاب «المبدا» و «المعاد» و بخشي از كتاب معروف «قانون» و «نجات» را تاليف كرد.
ابوعلي سينا در حدود سال ۴۰۵ هجري قمري به ري رفت و فخرالدوله ديلمي را كه بيماربود، معالجه كرد. ولي مدت زيادي در آن شهرباقي نماند و در اوايل سال بعد به قزوين و از آنجا به همدان رفت و حدود نه سال در آن شهر به سر برد. در اين جا مورد توجه شمس الدوله ديلمي قرار گرفت و در سال ۴۰۶ هجري قمري به وزارت رسيد و تا سال ۴۱۱ هجري قمري در اين مقام باقي ماند.
 در سال ۴۱۲ هجري قمري شمس الدوله درگذشت و پسرش سماالدوله به جاي او نشست. سماالدوله مانند پدر مي خواست كه ابوعلي سينا وزارت را قبول كند، اما شيخ نپذيرفت و توسط معاندان به مدت چهار ماه در حبس به سر برد. وي در اين مدت، تعدادي از كتب و رسالات مهم خود را تاليف نمود. شيخ الرئيس بعد از رهايي از حبس باز مدتي در همدان بود و آنگاه ناشناخته با شاگردش ابوعبيد جوزجاني به اصفهان نزد علاء الدوله كاكويه رفت. آن پادشاه او را به گرمي و احترام بسيار پذيرفت. ابوعلي سينا از اين زمان تا آخر عمر در خدمت علاء الدوله كاكويه بود. در نخستين جمعه ماه مبارك رمضان شيخ الرئيس را روي تخت رواني كه با دو اسب كرند حمل مي شد ، نهاده بودند. رفته رفته غروب افق را مي پوشاند. عصر بود و بانگ موذن مومنان را به نماز دعوت مي كرد.
همچنانكه ابوعلي سينا دست لرزانش را به سمت شاگردش دراز مي كرد، سرفه هاي شديد و پي در پي  پيكرش را مي لرزاند و چند قطره خون در كنار لبانش پديدار شد، و فقط قدرت يافت اين چند كلمه را ادا كند :
«فرمانروايي كه طي اين سالها جسم مرا به اين خوبي اداره مي كرد ، متاسفانه در وضعي نيست كه به كارش ادامه دهد. گمان كنم وقت آن رسيده كه خيمه ام را بر چينم ».
ابوعبيد با چهره خيس از اشك سعي كرد چيزي بگويد ، ولي كلمه اي از دهانش خارج نشد. نمي فهميد و نمي خواست بفهمد.
شيخ الرئيس نفس نفس مي زد و بعد از مدتي مكث ، فرمود :
« سعي كن نوشته هايم را جمع آوري كني . آنها را به تو مي سپارم . خداوند هر سرنوشتي را كه استحقاق دارد، برايش تعيين مي كند».
ساكت شد . پلكهايش را بر هم گذاشت و در همان حال گفت :
« ابوعبيد، دوست من ، اكنون برايم قرآن بخوان . چند آيه از قرآن تلاوت كن» .
آن روز اول ماه رمضان سال ۴۲۸ هجري قمري بود . شيخ الرئيس ابو علي سينا در حالت بيماري در حاليكه تنها پنجاه و هفت سال از عمرش مي گذشت، درهمدان دار فاني را وداع گفت و در همانجا مدفون شد. آرامگاه او اكنون در آن شهر است.
در مشرق زمين فلسفه يوناني هيچگاه مفسري با عمق و دقت ابوعلي سينا نداشته است. ابوعلي سينا فلسفه ارسطو را با آراي مفسران اسكندراني و فلسفه نو افلاطوني تلفيق كرد و با نبوغ خاص خود آنها را با نظر يكتا پرستي اسلام آموخت و به اين طريق، در فلسفه مشايي مباحثي آورد كه در اصل يوناني آن سابقه نداشت.
 

ادامه نوشته

زندگينامه آناتول فرانس

 

 آناتول فرانس
نويسنده و شاعر فرانسوي ( 1844- 1924 )

«آناتول فرانس»، نویسنده، شاعر و منتقد فرانسوی با نام حقيقي «فرانسوا آناتول تیبو» (Francois-Anatole Thibault)، در پاریس و در خانه‌ای کنار رودخانه «سن» - جایی که پدرش کتابفروشی داشت - متولد شد. وي تحصیلات خود را در کالج «استانسیلاس» (Stanislas) به پايان رساند و براي مدتي با ناشران کتاب همکاری کرد، اما بتدريج به كار تحقیق و بررسي تاریخ روی آورد. او در سال 1868، اولین اثر تحقیقی خود را درباره «آلفرد دو وینیی» ((Alfred de Vigny به چاپ رساند و يك سال بعد، به عنوان ممیز [ =دانا و جدا كننده ]، در مجموعه‌های شعر جدید که با عنوان «پارناس معاصر» (Parnasse Contemporain) منتشر می‌شد، شروع به كار كرد. در 1871 در دومین جلد مجموعه، دو شعر از او چاپ شد و در 1873، «اشعار طلایی» (Poemes dores) را منتشر کرد که به «لوکنت دولیل» تقدیم شده بود. این اشعار توصیفی و موزون به سبک اشعار «پارناسی» بود که توجه شاعر را به فنون و حرفه شعر نشان می‌داد؛ چنانکه گاه لحن توصیفی آن تاحد پرده نقاشی اساطیری پیش می‌رفت و شوق آناتول فرانس را به افسانه‌های کهن آشکار می‌ساخت. آناتول فرانس در 1876، نمایشنامه منظوم «عروسیهای مردم کورنت» (Les Noces corinthiennes) را منتشر كرد که مربوط به عهد کهن بود و در 1902 در پاریس به روي صحنه رفت. موضوع نمایشنامه، داستان ساده‌ای است که در شهر «کورنت» از شهرهای یونان باستان و در نخستین قرنهای مسیحیت اتفاق افتاده و بر مبنای جدال میان طرفداران دین پیروز مسیح و مشرکان، شكل گرفته است. اين داستان، عشق يك جوان مسیحی را به دختری از خانواده کافران نشان می‌دهد که به ناکامی و مرگ دختر می‌انجامد. این نمایشنامه اگرچه فاقد تحرک نمایشی بود، به سبب شیوه نگارش زیبا و شاعرانه، اثری ممتاز به شمار مي رفت. آناتول فرانس در 1876، در کتابخانه مجلس سنا مشغول به كار شد و يك سال بعد، ازدواج كرد و صاحب دختري شد؛ اما ازدواج او در 1893 به جدایی انجامید.

ادامه نوشته

ارشد

http://www.azmoon.in/exam/828/

((آندره موروا))


آنچه را كه ديروز انجام شده است

 امروز نيز مي توان انجام داد،

اما آنچه كه انجام نشده

براي هميشه از دست به در شده است


زندگينامه آبراهام لينكلن

سخنان آبراهام لينكلن- شمار گفته‌ها:59

آبراهام لينکلن
پرزيدنت امريكايي (1809- 1865)

«آبراهام لینکلن» در 12 فوریه 1809 (همزمان با چارلز داروین) در خانواده اي فقير و در کلبه ای چوبی در مزرعه «سینکینگ اسپرینگ» به دنیا آمد. پدرش «توماس لینکلن» و مادرش «ننسی هانکز» نام داشت و هر دو بی سواد بودند. آبراهام یک خواهر بزرگتر به نام سارا لینکلن داشت که در سال 1805 به دنیا آمد. برادر کوچک وي، توماس در اوان کودکی جان سپرد.
والدین آبراهام عضو کلیسای پروتستان بودند که به دلیل رد حمایت از برده داری، از کلیسای بزرگ جدا شده بود. وي از دوران کودکی برخورد زيادي با احساسات ضد برده داری داشت. با این وجود، هرگز به کلیسای پدر و مادرش و یا کلیساهای دیگر نپیوست. در سال 1816، زمانی که لینکلن 7 ساله بود، همراه با پدر و مادرش به بخش بری هند نقل مکان کرد. در این ناحیه، در کلبه‌ای چوبی و بدون در و پنجره زندگي مي كردند كه کف آن پر از علف‌های وحشی بود. رختخواب‌هائی که تشک‌های آن را با برگ خشک پر کرده بودند، یک یا دو چهار پایه، یک میز و یک کتاب مقدس، همه اثاث و دارایی آنها را تشکیل می داد. او بعدها پی برد که این جابجایی بعضاً به دلیل برده داری و نیز به علت مشکلات اقتصادی موجود در کنتاکی صورت گرفته است. در سال 1818، مادرش در سن 34 سالگی و بر اثر عارضه ای جان باخت. اندک زمانی بعد، پدر لینکلن با سارا بوش جانستون ازدواج کرد. سارا، لینکلن را مانند بچه های خودش بزرگ کرد و در مقایسه لینکلن با پسر واقعی خودش چنین گفت : «هر دو بچه های خوبی بودند. اما اکنون که دیگر هیچکدام نیستند، باید بگویم که آبراهام بهترین پسری بود که در تمام عمرم دیدم » ( لینکلن، نوشته  دیوید هربرت دونالد، 1995).
 تحصیلات رسمی او احتمالاً فقط 18 ماه آموزش، آن هم به وسیله معلمان غیر رسمی بوده است. در واقع، او خود آموخته بود، هر کتابی كه می توانست، قرض می گرفت و می خواند. بر انجیل، آثار ویلیام شکسپیر، تاریخ انگلستان و تاریخ آمریکا کاملاً مسلط بود و خود شیوه ای بسیار ساده برای سخن گفتن برگزید که حضار را - که به سخنان پرطمطراق عادت کرده بودند - متحیر می ساخت. روزی کتابی کهنه و موش خورده از شرح زندگی واشنگتن بدست آورد، آنرا با دقت فراوان خواند و بقدری شیفته آن شد که شاید اساس فکری و شخصیت ترقی جوی آبراهام متاثر از آن باشد.
در ۱۸ سالگی، در دکانی کوچک مشغول به كار شد. در ۱۵ مایلی خانه‌اش، دادگاههائی در فصول معینی از سال تشکیل می‌گردید. لینکلن گهگاه صبح زود خود را به ‌آنجا می‌رسانید و پس از آنکه تمام روز خود را به شنیدن سخنان قاضیان و دادستان و متهمان مي گذراند، شامگاهان به خانه باز می‌گشت. او کتاب « قانون اساسی تجدید نظر شده ایالت ایندیانا» را نيز برای مطالعه به عاريه گرفت. مدتی نیز به كمك برادر ناتنی خود، کشتی بی بادبان مسطح می‌ساخت و چون با دقت فراوان این کار را به انجام رسانید، صاحب کار، تصدی یک کارخانه و همچنين دکان بزرگی در نیوسالم را به او واگذار نمود. لینکلن با مشتریان رفتار خوبی داشت. یکبار از یک مشتری اشتباهاً حدود ۶ سنت اضافه گرفته بود، شب هنگام دو سه مایل راه رفت تا مبلغ مزبور را به مشتری پس بدهد.
لينكلن كه در خانواده اي فقير پا به دنيا گذاشت، در تمام طول زندگيش با ناكامي مواجه شد. او در هشت دوره انتخابات شكست خورد و دو بار در كار تجارت ناكام ماند و به درهم ريختگي رواني دچار شد. بارها امكان داشت كه از همه چيز دست بشويد و تسليم شود، اما چنين نكرد و بزرگترين رئيس جمهور در تاريخ آمريكا شد. لينكلن قهرمان بود و هيچ گاه اسير ياس و نااميدي نشد. وي در سال 1860 و در سن 51 سالگی به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد و در سال 1865، در آغاز دومین دوره ریاست جمهوری خود به قتل رسید وي در اين مورد بيان داشت:

ادامه نوشته

جبران خليل جبران


نويسنده و انديشمند لبناني ( 1883-1931 )

"جبران خليل جبران" در ششم ژانویه‌ي سال ۱۸۸۳، در خانواده‌ای مسیحی مارونی (منسوب به مارون قدیس) که به خلیل جبران شهرت داشتند، در "البشری"، ناحیه‌ای کوهستانی در شمال لبنان به دنیا آمد. مادرش "کامله رحمه" زنی هنرمند بود كه در سی سالگي، جبران را از شوهر سوم خود، "خلیل جبران" به دنیا آورد. شوهرش مردی بی‌مسئولیت بود و خانواده را به گرداب تهيدستي کشاند. جبران خلیل یک برادر ناتنی به نام "پیتر"، شش سال بزرگتر از خود و دو خواهر کوچکتر به نامهای "ماریانه" و "سلطانه" داشت که در همه‌ي زندگي به آنها وابسته بود. از آنجا که جبران در تهيدستي بزرگ ‌شد، از دانش رسمی بی‌بهره ماند و آموزش ‌هایش محدود به ديدارهاي منظم [ =به‌سامان ] با یک کشیش روستایی بود که او را با اصول مذهب و انجیل و زبانهای سوری و عربی آشنا کرد. جبران هشت ساله بود که پدرش به دليل پرداخت نكردن مالیات به زندان افتاد و حکومت عثمانی، همه‌ي اموالشان را گرفت و خانواده را آواره کرد. سرانجام مادر جبران برآن شد تا با خانواده‌اش به آمریکا کوچ کند. در ۲۵ ژوئن سال ۱۸۹۵، جبران در دوازده سالگی با مادر، برادر و دو خواهرش، لبنان را ترک و به ایالات متحده آمریکا رفت و در بوستون ساکن شد.

ادامه نوشته

پوست سبزه.....

باور داشته باشید یا نداشته باشید ، حتی اگر بهترین و جذابترین لباس دنبا را هم بپوشید اگر رنگش برای شما مناسب نباشد خوب به نظر نمی رسد. رنگ مو و رنگ آرایش شما هم به همین اندازه در ظاهر شما تاثیر دارد. اگر پوست تیره ای دارید خیلی خوش شانس هستید چون رنگهای مختلف بسیار زیادی برای پوست شما مناسب است.

رنگ لباس
کسانی که پوستهای تیره ای دارند می توانند از رنگهای روشن و شاد استفاده کنند. رنگهای صورتی ، زرد و بنفش کم رنگ تضاد بسیار زیبایی با پوست شما دارند و رنگ چهره شما را روشن تر می کنند.
رنگهایی مثل قرمز و سیاه نیز برای شما مناسب هستند زیرا باعث می شوند رنگ چهره شما کاملا” مشخص و نمایان شود. علاوه بر این ، رنگ بادمجانی هم مکمل خیلی خوبی محسوب می شود .
رنگ آرایش
اول از همه کرم پودری پیدا کنید که با رنگ پوست شما هماهنگی داشته باشد. یک سایه چشم شکلاتی رنگ انتخاب کنید و خط چشم قهوه ای بکشید تا چهره شما زیبا و طبیعی به نظر برسد.
موها
کسانی که رنگ پوستشان تیره است وقتی موهایشان طبیعی است خیلی زیباتر به نظر می رسند. موهای مشکی ، قهوه ای پر رنگ و یا کم رنگ برای پوستهای تیره خیلی مناسب هستند . موهای بلوند و یا قرمز براق باعث می شوند صورت شما غیر طبیعی به نظر برسد و مکمل خوبی برای رنگ پوست شما نیستند.
چطور متوجه شوید که رنگ درست را انتخاب کرده اید؟
وقتی لباستان را پوشیدید ، موهایتان را درست کردید و آرایش کردید با دقت در آینه نگاه کنید و ببینید پوستتان چطور به نظر می رسد . اگر پوستتان سالم و درخشان به نظر می رسد مطمئن باشید که از رنگهای مناسب و درست استفاده کرده اید. اگر مثل آدمهای مریض ، خسته و بی رنگ و رو به نظر می رسید باید از رنگهای دیگری استفاده کنید. اگر رنگهای مناسب پوستتان را پیدا کنید بهتر از همیشه به نظر خواهید رسید.

گل برای گل.....

گل زیبا

g1 گل رز

گل رز

 

g3 گل رز

گل زیبا

g4 گل رز

عکس گل

 

g6 گل رز

گل

g7 گل رز

عکس های گل, دانلود عکس گل, عکس گل, عکس گل زیبا, عکس گل سرخ,

گل سوسن چلچراغ

 

 

 

1

 

2

ماجرای فیلم من مادر هستم و مخالفت های انصار حزب ا… چیست

فیلم من مادر هستمپوستر فیلم «من مادر هستم» به کارگردانی فریدون جیرانی رونمایی شد.

به گزارش روابط عمومی «من مادر هستم»،امیرشیبان خاقانی طراح پوستر تازه‌ترین فیلم جیرانی است. «من مادر هستم» آذر در گروه سینمایی آفریقا اکران خواهد شد. تیزر و آنونس فیلم نیز هم اکنون در سینماهای نمایش دهنده فیلم در حال نمایش است.

«من مادر هستم» یکی از شش فیلم تحریم شده از سوی حوزه هنری است. که سیدغلامرضا موسوی تهیه‌کنندگی آن را بر عهده دارد.

بازیگران فیلم عبارتند از: باران کوثری، حبیب رضایی، فرهاد اصلانی، امیر حسین آرمان، هدایت الله سجادی، آرمان صورتگر، کریم عباسی و پانته‌آ بهرام. هنگامه قاضیانی دراین فیلم در نقش ناهید مشرقی را ایفا می‌کند.

سایر عوامل فیلم عبارتند از: نویسندگان فیلمنامه : لیلا لاریجانی، رحمان سیفی آزاد (طرح اولیه: جمال امید)، مدیر فیلمبرداری: مرتضی غفوری، مشاور کارگردان و برنامه ریز: رضا درمیشیان، مدیرتولید: محمد رضا منصوری، طراح چهره پردازی: مهرداد میرکیانی، طراح صحنه و لباس: مارال جیرانی، صدابردار: محمود خرسند، مدیر جلوه‌های ویژه: عباس شوقی، عکس: محمد فوقانی، سرمایه گذاران: حسن دادگر و نگین موسوی
 

آیا مشکل فریدون جیرانی است؟

فریدون جیرانی پیش از این هم در سینما و هم در مطبوعات فعالیت می کرد ضمن اینکه مدت دو سال یک برنامه سینمایی به نام «هفت» را هم روی آنتن می برد! پس حتی اگر بپذیریم که جیرانی به خاطر سبک خاص فیلمسازی اش که علاقمند به درامهایی با محوریت موضوعات اجتماعی است در حلقه فیلمسازان نزدیک به انصار نباشد نمی تواند به مانند کسانی مانند داریوش مهرجویی در موضع اپوزیسیون هم قرار گیرد و حداقلش این است که او را باید در زمره فیلمسازان میانه قرار داد.
 

آیا محتوای فیلم مشکل ساز شده؟

آیا مشکل انصار با محتوای «من مادر هستم» است؟ بعید است چنین مساله ای هم در میان باشد؛ برای روشن شدن قضیه مروری می کنیم بر خط داستانی این فیلم که به لحاظ لحن روایی فیلم یکی از بهترین آثار سالهای اخیر سینمای ایران است. «من مادر هستم» داستان دختر جوانی(با بازی باران کوثری) را روایت می کند که در آستانه ازدواج با پسر جوانی(با بازی امیرحسین آرمان) قرار دارد که اتفاقا هر دوی اینها یعنی هم پسر و هم دختر به هم علاقه دارند اما گره اصلی درام جایی رقم می خورد که این دختر جوان شبی از شبهای بحرانی زندگیش به نزدیکترین دوست خانوادگی شان که مردی است میانسال(با بازی حبیب رضایی) پناه می برد و عشق قدیمی این مرد جوان به دخترک آن هم دخترکی که این مرد را مانند پدرش می دیده مجالی را فراهم می کند برای تجاوز به دخترک و از اینجا به بعد است که داستان مسیری پرپیچ و خم را می پیماید. چراکه دخترک در دفاع از خود برآمده و این دوست خانوادگی را به قتل می رساند اما مادر این دخترک(با بازی هنگامه قاضیانی) به خاطر اینکه دختر را از مجازات اعدام رها کند خود قتل را بر گردن می گیرد و از آن سو پدر این دخترک(با بازی فرهاد اصلانی) هم در معادله ای چندمجهولی گرفتار می شود و به جستجوی اشتباهات زندگی خویش می پردازد. در این بین همسر آن دوست خانوادگی(با بازی پانته آ بهرام) هم تحت هیچ شرایطی از خون همسرش نمی گذرد و شرایطی را فراهم می کند که عامل واقعی قتل پای چوبه دار برود.
 

داستان «من مادر هستم» تلخ و تکان دهنده است اما فارغ از تکان دهندگی آن قدر عبرت آموز است که بتواند حداقل نیمی از مخاطبانی که فیلم را می بینند به اصلاح روابط رفتاری خود با فرزندان و رفقای صمیمی شان وادارد ضمن اینکه آن طور که انصار حزب ا.. در بیانیه اش آورده هیچ جای فیلم نه حرفی از زنا زده می شود و نه به عادی سازی فحشا پرداخته می شود! ضمن اینکه در فیلم تنها تصویری ارائه می شود از مراودات دو خانواده ای که به واسطه گره داستان به هم ربط پیدا می کنند پس باز هم آن طور که دوستان انصار گفته اند فیلم بخش عمده ای از جامعه را گرفتار فحشا تصویر نکرده!!!
 

تئوریسینهای انصار حزب ا.. حتما آرشیوی کامل از روزنامه های کشور را در اختیار دارند. پس برای آن که درک کنند داستان فیلم نه برآمده از سوء نیت که بیشتر در راستای رونمایی از بخشی از اتفاقات دردناکی است که در جامعه ما روی می دهد کافی است نگاهی بیندازند به صفحه حوادث یکی از همین روزنامه ها! مطمئنا بیان حقیقت همواره تلخ است اما اینکه بخواهیم با ندیدن و نگفتن حقیقت، خط بطلانی بکشیم بر حضور آن، کاری عبث کرده ایم که فقط و فقط به افزایش تلخی می انجامد.
 

سایت زندگی.....

1. در زندگی و معاشرت با دیگران، نرم‌افزار باشیم، نه سخت‌افزار.

2.
برای پسوند فایل زندگی اجتماعی و خانوادگی، از سه كاراكتر "ع"، "ش" و "ق"، استفاده كنیم نه چیز دیگر.

3.
هیچ‌گاه قفل سی‌دی قلب مردم را نشكنیم كه "تا توانی دلی به دست آور، دل شكستن هنر نمی‌باشد".

4.
چنانچه در كاری شكست خوردیم، آن را "Shut Down" نكنیم بلكه آن را "Restart" كنیم.

5.
برای مانیتور زندگی‌مان، بك‌گراند (Background) سبز یا آبی را در نظر بگیریم نه سیاه یا دودی.

6.
برای سیستم قلبمان از مانیتورهای تخت و صاف (Flat) استفاده كنیم.

7.
برای حل اختلافات زناشویی، روی گزینه "گذشت و ایثار"، دابل كلیك (Double click) كنیم.

8.
برای فایل‌های اسرار زندگی‌مان، پسورد (password) بگذاریم و آن را مخفی (Hidden) كنیم.

9.
همواره پیش از سخن گفتن، سی پی یوی فكرمان را به كار بیندازیم.

10.
بر صفحه مشكلات مردم، كلید F1 باشیم و آنان را كمك و راهنمایی (Help) كنیم.

11.
اگر شخصیت ما بزرگ و والاست، این نوع شخصیت، نباید به ما اجازه دهد كه با هر كسی چت (Chat) كنیم و هر كسی با ما چت كند.

12.
اگر از كسی بدی و كم‌لطفی دیدیم، آن را "Save" نكنیم بلكه آن را "Delete" نماییم و حتی آن را از ریسایكل‌بین (Recyclebin) قلب مان كاملاً محو كنیم.

13.
به دیگران اجازه ندهیم در "سی دی رام" زندگی‌مان هر نوع "سی دی" را كه بخواهند، قرار دهند.

14.
خانه و دفتر كارمان، به روی مردم نیازمند، "Open" باشد.

15.
تا حرف كسی تمام نشده، اسپیكر (Speaker) خود را روشن نكنیم.

16.
در زمان ناتوانی، درماندگی و تاریكی زندگی دیگران، كلید "Power" برای آنان باشیم.

17.
در سایت زندگی شخصی‌مان، یك رُوم (Room) به نام مشكل‌گشا (Moshkelgosha) بسازیم تا دیگران با ما چت (Chat) كنند.

18.
هنگام مشاهده خوبی‌ها و نیكی‌های دیگران، بلافاصله كلید پرینت اسكرین (Print Screen) را بزنیم و از آن ها تصویر بگیریم.

19.
فایل‌های مهم زندگی خود را گاه به گاه، اسكن (Scan) كنیم تا اگر به ویروسی آلوده شده باشند، سریعاً مشخص شود.

20.
نگذاریم هر كسی در رُوم (Room) زندگی‌مان چت نماید و در این صورت، او را ایگنور (Ignore) كنیم.

21.
چشم‌های مان را به روی عیب‌های پنهان مردم، "Close" كنیم.

22.
گاه و بی‌گاه، كامپیوتر زندگی‌ ما هنگ (Hang) می‌كند كه باید آن را با "فكر"، "مشورت" و "برنامه‌ریزی"، ری‌استارت (Restart) كنیم.

23.
برای كپی گرفتن از دیسكت زندگی دیگران، نخست آن را ویروس‌یابی و سپس ویروس‌كشی كنیم.

24.
مواظب باشیم كه رایانه زندگی زناشویی‌مان، ویروس غرور و لج‌بازی به خود نگیرد كه در این صورت، ممكن است هیچ آنتی‌ویروسی نتواند آن را از بین ببرد.

25.
فایل‌های مهم زندگی خود را گاه به گاه، اسكن (Scan) كنیم تا اگر به ویروسی آلوده شده باشند، سریعاً مشخص شود.

26.
اگر می‌خواهیم در زندگی خویش موفق و خوشبخت باشیم، باید خودمان زیرمنوهای Programs را دقیقاً تنظیم كنیم و نباید بگذاریم كه دیگران این كار را برای ما انجام دهند اگر چه می‌توانیم در این زمینه، با آنان مشورت كنیم.

27.
پیش از پرینت گرفتن از سخنان مان، پیش‌نمایش چاپ (print preview) آن را مشاهده كنیم.

28.
اگر روزی رایانه زندگی ما با همسرمان هنگ كرد، سه كلید "كنترل اعصاب"، "انصاف" و "دلیل عصبانیت" را بزنیم.

29.
هارد مغز خود را از برنامه‌های غیرمفید، پر نكنیم، تا فضا را برای نصب برنامه‌های مفید، تنگ ننماییم.

30.
برای این كه از دیدن مانیتور زندگی، بیشتر لذت ببریم، كارت گرافیك بالا برای آن تهیه كنیم.

31.
اگر لازم است كه مانیتور رایانه ما دارای رنگ‌های متنوع و متعدد باشد، ولی مانیتور ارتباطات ما با مردم، حتماً باید یك‌رنگ باشد.

32.
در خطاطی كامپیوتری، از برنامه "كِلْك" هم می‌توانیم استفاده كنیم اما در خطاطی زندگی، از برنامه "كَلَك" نباید استفاده كنیم.

33.
بكوشیم تا خوش اخلاقی را به جای این كه در رم (Ram) و حافظه موقت داشته باشیم، در رام (Rom) و حافظه پایدار داشته باشیم تا در هنگام آغاز (Start) ارتباط با دیگران، آن را به كار گیریم.

34.
در كیس (Case) مستكبران و زورمداران، "سی دی رام" نباشیم بلكه "سی دی ناآرام" باشیم.

35.
قانون كپی‌رایت زندگی اجتماعی به ما اجازه نمی‌دهد كه سی دی بدی‌ها و عیب‌های دیگران را رایت كنیم.

36.
در سایت زندگی، همیشه لینكِ (Mahabbat) داشته باشیم و هیچ گاه برای این سایت، فیلتر نگذاریم.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

فراماسونری را بشناسیم.....

فراماسونری عمده ی تعلیمات خود را از حکومت طاغوتی و شیطانی مصر باستان کسب کرده است، هر چند تعالیم اندکی نیز از بقیه ی حکومت های الحادی فراگرفته است. در هر صورت رد پای حکومت طاغوتی فرعون های مصر باستان را می توان در سراسر تعالیم ماسونی یافت.

 

ادامه نوشته

عید غدیر بر همگان مبارک


چون نامه اعمال مرا پيچيدند
بردند به ميزان عمل سنجيدند
بيش از همه كس گناه ما بود ولي
ما را به محبت علي بخشيدند

دروغگو....

من

دروغگو

نیستم!!!

سلام بر امام زمان عج

سیب سرخ   یا سسیب زمینی؟!


We all know potatoes are the best vegetable, mainly because of their versatility - you've got to be pretty weird if you don't like at least one out of: boiled potatoes, mashed potatoes, baked potatoes, sauté potatoes, new potatoes, gnocchi, potato dauphinoise and of course chips (not to mention a hundred other possibilities).

اگر موهایتان را خیلی دوست دارید این مطلب را بخوانید

موهاي‌تان را خيلي دوست داريد؟ هزينه زيادي در ماه، صرف موهاي‌تان مي‌کنيد؟ اتوي مو و واکس و ژل موي‌تان را از خودتان جدا نمي‌کنيد؟ موهاي‌تان فر است، اما شما موي صاف دوست داريد و با کلي زحمت موهاي‌تان را صاف مي‌کنيد يا شايد هم بر عکس.
ادامه نوشته

ستـارگان محبـوب سینـمای ایران چـرا نیـستند ؟!


به نقل از انتخاب؛اگرچه جوجه ها را آخر پاییز می شمارند اما نیمه اول سال هم، زمان بدی برای چرتکه انداختن نیست. مخصوصا اگر پای ستاره ها در میان باشد که خبردار شدن از حال و روزشان، ماهی یک بار هم حداقل برای طرفدارانشان کم است. در نیمه اول امسال، تعدادی از بازیگران شناخته شده و ستاره های محبوب، هیچ کار سینمایی نکردند و ترجیح دادند اوقاتشان را به کارهای دیگری بگذرانند.

ستاره هایی که از ابتدای سال، نه روی خوشی به پروژه های سینمایی نشان دادند و نه سراغ کارهای تلویزیونی رفته اند و نه حتی در تئاتر سر و کله شان پیدا شده یا حتی اگر کاری داشته اند، هیچ انعکاس خبری نداشته است. به این فهرست نگاهی بیندازید:


7. هنگامه قاضیانی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در جشنواره سی ام، از ابتدای امسال ترجیح داده پیشنهادهایش را رد کند و در پروژه ای حاضر نشود. فیلم "روزهای زندگی" او اکران شده. هر چند از او فیلم "میگرن" مانلی شاجی فرد در نوبت اکران است. او این روزها درگیر پروژه "زندگی مشترک آقای محمودی و بانو" به کارگردانی روح الله حجازی است که در آن با همتایش در "روزهای زندگی" همبازی است.
ادامه نوشته

چه اوردند بر سر ایران.....

زیباترین و جالبترین ایمیلی که دیدم