بیا تا قدر یکدیگر بدانیم


ندانستیم اگر، از سر بدانیم

بیا اولاد آدم را از این پس


همان اعضای یک پیکر بدانیم



نه اینکه دیگران را بدترین عضو


و خود را کاملاً جیگر بدانیم



نه اینکه خلق را در آفرینش


مس و خود را فقط گوهر بدانیم



چرا خود را قشنگ و دیگران را


شبیه خرس یا عنتر بدانیم ؟



چرا در بین کلّ خواستگاران


فقط خر پول را شوهر بدانیم



و اموال پدر زن را چرا از


صفات خوب یک همسر بدانیم



درست است اینکه خود را فیلسوف و


خلایق را تماماً خر بدانیم؟



چرا هر صحبتی را زرت و پرت و


کلام خویش را محشر بدانیم



چرا در هر هنر یا حرفه، خود را


وجودی کاملاً برتر بدانیم



بس است اینقدر هی فیس و افاده


بیا تا قدر یک دیگر بدانیم