هدیه تو
می دانم برایت سخت است
دیوانگی هایم را ببخشی و فراموش کنی !
چراکه هنوز در بهترین خاطراتت
رد پای کار های بی منطق من
دیده می شود !!!
با گفتن یک
” عزیزم جایت خالیست ! “
نه جای من پر می شود
و نه از عمق شادی هایت کمتر !
فقط …
دل خوش می شوم که هنوز ،
بود و نبودم برایت مهم است !!!
نگران نباش عشق من
یارانه ام را به حسابم ریخته اند
ومن دیگر آنقدر ثروتمند شده ام
که می توانم تورا تا هر کجا که بخواهی برسانم.
راستی …
هنوز هم اهل پیاده روی هستی ؟!!
این هم از زمستان که اینقدر منتظرش بودی.
قلبم را در دستانت بگیر
چراکه این گرما
هیچ وقت سهمیه بندی نخواهد شد !
قول می دهم !
کمبود خواب
. با یک روز مرخصی حل می شود
کمبود وقت
. با مدیریت زمــان
سایر کمبود ها نیـــز علاجی دارند
…
با کمبود دست هایت چه کنــم ؟!!!
…
.
تو آنقدر خوبی
که از فرشته ی روی شانه ی راستت نیز ،
محافظت می کنی !!!
تمام صندلی های دنیا
تو را به نشستن و ماندن فرا می خوانند
به جز یک صندلی …
که هر لحظه به خاطرت می آورد
بال هایی برای پرواز داری !
…
از صندلی چرخ دارت دلگیر نباش
دوست من !!!
روی گونه هایم سد می سازم !
هر قطره از این اشک ها
شهری را شاعر خواهد کرد !!!