امروز...

ماندن ما بین خوب  وبد..

 

چیز تازه ای نیست...

ما ازبچگی سردوراهی بودیم ...

از همان روزی که اولین نفر از ما پرسید مادرت را بیشتر دوست داری یا پدرت؟

همان روزی که پرسیدند خدایت را بیشتر دوست داری یا ابنباتت را؟

ما از بچگی در تضاد بودیم...

از همان روزی که در اسمان نقاشی هایمان هم خورشید بود وهم ابر..

عميق بنگريم

تا خدايي بشيم