همه میدانیم که لحظه ایستادن به نماز،به حدی افکارروزمره ودنیوی به سراغمون میاد که بعضا چیزی از

نماز خود متوجه نمیشویم وگاها نماز خودراسهو میشویم.

این مشکل تقریبا طبیعی است.حدود99درصد ما مسلمانان هنگام نماز حواسمان هرجا هست جز نماز،

مثلا خودم؛بارها بدلیل حواس پرتی درنماز،درقیام به جای حمد وسوره،درودهای قعده را خواندم ویا

بالعکس.

***

اماروشهای مفید برای عدم حواس پرتی:

1-اینکه قبل از نماز قدری برسجاده (جانماز)نشسته وذکر(سبحان الله،الحمدلله،الله اکبر) وصلوات بگوییم تا

دلمان آرامش پیداکند وآماده اقامه نمازی باخشوع وخضوع گردد.

2-قبل از نماز باخودتصور کنیم که میخواهیم دربرابر بزرگترین ومقتدرترین ذات هستی برای ابراز محبت

ودرد دل وگفتگو بایستیم پس لازمه که حواسمون شش دانگ جمع باشد مبادابه دلیل عدم توجه مورد خشم

آن ذات مقدس قراربگیریم.

3-قبل از بالابردن دست ها برابر سر برای گفتن تکبیر اول وقیام،تصورمان این باشد که خدایا الان درمقابل

تو ایستادم وبا بالابردن دست ها درحالی که کف دست سمت قبله وپشت درست درعقب سر است،این گونه

تصورکنیم که دنیا وتفکرات دنیوی ازاین لحظه پشت سرماست ودرهنگام نماز فقط خداست که باید بهش

توجه کرد.

4-توجه به معنای سوره ها درقیام واذکار دررکوع وسجده ،مثلا:(الحمدلله رب العالمین...حمدوثنا مخصوص پروردگارعالمیان است).

5-خضوع وخشوع دررکوع وسجده وخودرا درمقابل خدا کمتراز ذره ای احساس کردن.(درتصور)

6-آرام نماز بخوانیم واز نماز خواندن با شتاب پرهیز کنید چرا که این کار دزدی در نماز محسوب میگردد.

روایت است که:روزی نبی اکرم(ص) درمسجد نشسته بودند فردی آمد وباشتاب نمازش راخواند،پس از

پایان نماز،پیامبر(ص) به وی فرمود:تو نماز نخواندی دوباره بخوان،این اتفاق سه بار تکرارشد

ودربارآخر پیامبر روبه آن شخص کرده فرمودند: نمازت قابل قبول نیست،وی تعجب کرد وگفت: برای چه

ای رسول خدا؟رسول الله(ص) فرمودند:تودر نماز دزدی کردی،شتاب کردن درنماز یعنی نماز را

درحدممکن قاصر کردن،درحالی که باید نماز رابا آرامش وخشوع خواند.

***

حکایتی دیگردرهمین خصوص:

روزی یکی ازبزرگان دین برحسب نذری که کرده بود مهمانی بزرگی ترتیب داد واز پسرش خواست به

مسجد رفته وپس از اقامه نماز،نماز گزاران را به خانه جهت صرف غذا مهمان کند.

پسر که خیلی زرنگ بود در ورودی مسجد ایستاده و از تک تک نمازگزاران سوال میکرد:

امام جماعت چه سوره هایی دررکعت اول ودوم نماز خواند؟

هر کس از نمازگزاران که درست جواب می دادرا به کنار می کشید.درآن میان تعداد انگشت شماری

توانستند جواب درست بدهند،پسر آنان را برای مهمانی به خانه دعوت کرد.وقتی پدر آن عده کم از

نمازگزاران مسجد را دید تعجب کردواز پسر پرسید:

ازآنهمه اهل مسجد این تعداد را به مهمانی فراخوانده ای؟

پسر جواب داد :بلی پدر،مگر شما نفرمودید کسانی را دعوت کنم که نماز خوانده اند.

پدر باتعجب گفت :بله همینطور است.

پسر گفت:ازآن همه نمازگزار تنها این چند نفربودند که نماز واقعی خواندند وبقیه به جهت حواس پرتی

نماز خودرا متوجه نشدند ودرواقع نماز نخواندند.

من نیز به دستور شما آن چندنفررا به مهمانی فراخواندم