ما زیاران ..........
| ما ز یاران چشم یاری داشتیم | خود غلط بود آن چه می پنداشتیم | |
| تا درخت دوستی کی بر دهد | حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم | |
| گفت و گو آیین درویشی نبود | ور نه با تو ماجراها داشتیم | |
| شیوه چشمت فریب جنگ داشت | ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم | |
| گلبن حسنت نه خود شد دلفروز | ما دم همت بر او بگماشتیم | |
| نکتهها رفت و شکایت کس نکرد | جانب حرمت فرو نگذاشتیم | |
| گفت خود دادی به ما دل حافظا | ما محصل بر کسی نگماشتیم |
+ نوشته شده در شنبه سی ام دی ۱۳۹۱ ساعت 13:25 توسط حمید
|