جملات زیبا....
* هردم به بهانه اي تورا ياد كنم / افسرده دلم را بياد تو شاد كنم
* گل نيست چنين سركش و رعنا كه تويي /مه نيست بدين گونه فريبا كه تويي
* درعشق تو از بس كه خروش آورديم / درياي سپهر را به جوش آورديم
چون با توخروش وجوش ما درنگرفت / رفتيم وزبانهاي خموش آورديم
* بايد تو را پيدا كنم شايد هنوزهم دير نيست/تو ساده دل كندي ولي تقدير بي تقصير نيست
* اگر درياي دل آبيست تويي فانوس شبهايش /اگر حرفي زدم از گل تويي مفهوم ومعنايش
* الله به فرياد من بي كس رس / فضل وكرمت يارمن بي كس كس
هر كس به كسي و حضرتي مي نازد / جزحضرت تو ندارد اين بي كس كس
*ا ي عشق مرا به شط خون خواهي برد /چون قيس به وادي جنون خواهي برد
فرهاد صفت در آرزوي شيرين /دنبال خودت به بيستون خواهي برد
* تا تواني با رفيقان همرنگ باش /يا مزن لاف دوستي يا حقيقت مرد باش
* اي كاش دلم اسيرو بيمار نبود/ در بند نگاه او گرفتار نبود
من عاشق و او ازعشق من بي خبر است /اي كاش دل و دلبرو دلدار نبود
* تبسم خرجي ندارد ولي سود بسيار دارد. ديل كارنگي
* ازبس كه غصه تو قصه در گوشم كرد/ غمهاي زمانه را فراموشم كرد.
* افراد عموما مي گويند عقل تصميم گيرنده است ولي در عمل تابع حكم قلب خود هستند.
* پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت
بيچاره از اين عشق سوختن آموخت
فرق منو پروانه در اين است
پروانه پرش سوخت ولي من جگرم سوخت.
* در نگاه كساني كه پروازرا نمي فهمند هرچه بيشتر اوج بگيري كوچكتر خواهي شد.
* تو دريا بودي و من قايقي خرد/ كه هرجا خواست امواجت مرا برد
دلم پارو زن بيچاره اي بود /كه در امواج عشقت يك شبي مرد.
* در دنيايي كه همه دنبال چشمان زيبا هستند تو دنبال نگاه زيبا باش.
* يه هيزم شكن وقتي خسته ميشه كه تبرش كند بشه نه اينكه هيزمش زياد بشه تبر ما انسانها باورهامونه نه آرزوهامون.
* آنچه مي خواهيم نيستيم،آنچه هستيم نمي خواهيم ،آنچه دوست داريم نداريم ،اما آنچه داريم دوست نداريم، اما عجيب است كه هنوز زنده ايم و اميدواريم به اينكه روزي جايي در كنار كسي بالاخره خوشبخت مي شويم.
* دلا ياران سه قسم اندگربداني ،زباني اند و ناني و جاني ،به ناني نان بده از دربرانش تو نيكي كن به ياران زباني وليكن تو يارجاني را نگهداربه پايش جان بده تا ميتواني.
* تا خدا بنده نواز است به خلقم چه نياز مي كشم ناز يكي تا كه همه نازم كنند.
* كعبه را گفتم تو ازخاكي من ازخاك چرا بايد بدورت من بگردم؟ندا آمد توباپا آمدي بايد بگردي،برو با دل بياتامن بگردم.
* هيچ كس به اندازه كسي كه دوستش داريم باعث شكستن ما نمي شود .
* نيمه شب صورت خود را به خدا خواهم كرد /ازخدا خواهش ديدار تو را خواهم كرد
تا كه جان دارم واز سينه نفس مي آيد / به تو وعشق تو اي يار وفا خواهم كرد
* تكبر زائيده قدرت مادي است و زائيده ضعف معنويست
* بدترين الفاظ اينها هستند:نمي توانم ، نمي دانم ، نمي شود.
* يادم باشد گره تنهايي ودلتنگي هر كسي فقط به دست خود اوباز مي شود يادم باشدهيچگاه لرزيدن دلم را پنهان نكنم تاتنها نمانم.
* زندگي در گرو خاطرهاست ،خاطره در گرو فاصله هاست ،فاصله تلخ ترين خاطرهاست .
* در مرام ما رفيقان نيست ترك دوست ،عهدباهركه بستيم جان ما در دست اوست.
* برايت دعا ميكنم تا خداازتوبگيرد هرآنچه كه خدا را از تو ميگيرد. شريعتي
* چون نامه اعمال مرا پيچيدند بردند و به ميزان عمل سنجيدند بيش از همه كس گناه مابود ولي مارا به محبت علي بخشيدند
* نه فقط بنده به ذات ازلي مي نازد /ناشرحكم ولايت به علي مي نازد
گربنازد به علي شيعه ندارد عجبي/ عجب اينجاست خداهم به علي مي نازد
* قرآن بجز از وصف علي آيه ندارد / ايمان بجز از حب علي پايه ندارد
گفتم بروم سايه لطفش بنشينم/ گفتا كه علي نور بود سايه ندارد
* عفو از كساني نيكوست كه توانايي انتقام دارند.
* كساني كه روح نا اميد دارند مقصر ترين مردم هستند.
* آنچه را كه نمي تواني فراموش كني ببخش و آنچه را كه نمي تواني ببخشي فراموش كن.
* مواظب افكارت باش كه گفتارت مي شود ،مواظب گفتارت باش كه رفتارت مي شود،مواظب رفتارت باش كه عادتت مي شود،مواظب عادتت باش كه كه شخصيتت مي شودو مواظب شخصيتت باش كه سرنوشتت مي شود.
* كسي كه ديگران را مي شناسد عالم و دانشمند است و كسي كه خود را مي شناسد عاقل و فهميده است.
* از پيري پرسيدم انسان چه زماني پير مي شود فرمود درست آن زمان كه از گذشته خود پشيمان شده و افسوس آنرا بخورد.
* بايد گرفتارم شوي تا من گرفتارت شوم /باجان ودل يارم شوي تا عاشق زارت شوم
من نيستم چون ديگران بازيچه بازيگران/ اول بدام آرم توراوانگه گرفتارت شوم.
* سازنده ترين كلمه گذشت است آنرا تمرين كن ،پرمعني ترين كلمه ما است آنرا به كار ببر،عميق ترين كلمه عشق است به آن ارج بنه ،بي رحم ترين كلمه تنفراست آنرا ازبين ببر،سركش ترين كلمه تنفر است باآن بازي نكن،خودخواهانه ترين كلمه من است ازآن حذركن،ناپايدارترين كلمه خشم است آنرا فروببر ،بازدارنده ترين كلمه ترس است با آن مقابله كن،با نشاط ترين كلمه كار است به آن بپرداز.
* بچه ها شوخي شوخي به گنجشك ها سنگ مي زنند وگنجشك ها جدي جدي ميميرند.
آدمها شوخي شوخي زخم مي زنند وقلب ها جدي جدي مي شكنند .
آدمها شوخي شوخي لبخند مي زنند ودلها جدي جدي عاشق مي شود.
* سرم خاك كف پاي رفيق است /دلم مجنون صحراي رفيق است
* مهر دوست زماني ز دلم پاك شود كه همه پيكر من زير خاك شود.
* اگه كليد قلبي رو نداري قفلش نكن،اگر كسي رو دوست نداري خوردش نكن ،اگه دستي رو گرفتي رهاش نكن.
* مهرباني راوقتي ديدم كه كودكي خورشيد را دردفتر نقاشيش سياه كشيد تا پدر كارگرش زيرنورآفتاب نسوزد.
* آنچه كه زيباست عزيز نيست ،آنچه كه عزيز است زيباست.
* باغبان در را نبند من فرد گلچين نيستم /من اسير يك گلم دنبال هر گل نيستم
* اگر سوزم سزا باشد اگر دردم دواباشد/از اين بدتر كجا باشد كه دوست از دوست جدا باشد.
* جان فداي دوست كردن نزد ما دشوار نيست /سوزم از اين درد كه ما را فرصت ديدار نيست.
* زندگي را دور بزن وقتي كه براوج بلندترين قله هارسيدي لبخند خود را نثارسنگ ريزه هايي كن كه پايت راخراشيده اند.
* در ضمير ما نمي گنجد به غير دوست كس/هردو عالم را به دشمن ده كه ما را دوست بس.
* عمر خود را به بيداري بگذرانيم زيرا به اجبار سالها خواهيم خفت. شريعتي
* لبخند بهانه ايست براي زنده بودن ،لحظه هايت سرشار ازاين بهانه باد.
* باران شايد بهانه اي بود تا برا لحظه اي زير چتر من بگذري.
* دل به دلداران سپردن كار هر دلدار نيست/ما به تو جان مي سپاريم دل كه قابل دار نيست.
* خوب رويان جهان رحم ندارد دلشان /بايد ازجان گذرد هركه شود هم دمشان
روزي كه سرشتند زگل پيكرشان/سنگي اندر گلشان بود وهمان شد دلشان
* اشتباهي كه همه عمر پشيمانم ازآن /اعتماديست كه برمردم دنيا كردم پيش از اين مردم دنيا دلشان درد نداشت /خودمانيم زمين اين همه نامرد نداشت.
* گفت مرده ام دركوچه هاي بي كسي/سنگ قبرم را نمي سازد كسي
سوختم خاكسترم را باد برد /بهترين يارم مرا از ياد برد
* روزگار گفت عمرت به بهاي دنيا بفروش گفتم نفروشم اندك اندك آنرا گرفت بدون آنكه بهاي انرا بپردازد.
* باوفا باشي ،جفايت مي كنند /بي وفاباشي ،وفايت مي كنند .
مهرباني گرچه ايين خوشي است /مهربان باشي رهايت مي كنند.
* دركوير سبز عشق اين سخن از من بگير مرگ تو مرگ من است پس خواهش مي كنم نمير .
* عشق آمد تيشه زد برريشه ام / تيشه زد برريشه انديشه ام
عشق اگر اين است مرتد مي شوم /خوب اگر اين است من بد مي شوم
خوب گر اين است من بد مي شوم /بعداز اين با بي كسي خو مي كنم هرچه در دل داشتم رو مي كنم / نيستم از مردم خنجر بدست
بت پرستم بت پرستم بت پرست.
بت پرستم بت پرستي كار ماست
چشم مستي تحفه بازار ماست
*هيچ كس چشمي برايم تر نكرد هيچ كس يك روز با ما سر نكرد هيچ كس اشكي براي ما نريخت هركه با ما بود از ما گريخت.
* گفتمش دل ميخري پرسيد چند گفتمش دل مال تو تنها بخند خنده كرد و دل ز دستانم ربود تابه خودباز آمدم او رفته بود دل ز دستش روي خاك افتاده بود جاي پايش روي دل جامانده بود.
* تنها كساني كه ما را ميرنجانند عزيزاني هستند كه هميشه كوشيده ايم از ما نرنجند.
* براي داشتن چيزي كه تا بحال نداشته اي بايد كسي باشي كه تا بحال نبوده اي .
* هرگز عشق را گدايي نكنيد زيرا چيز با ارزشي به گدا داده نمي شود.
* شيشه دل را شكستن احتياجش سنگ نيست/ اين دل بانگاهي سرد پرپر مي شود.
* ناله پنداشت كه در سينه ما جا تنگ است /رفت وبرگشت سراسيمه كه دنيا تنگ است .
* بنام خدايي كه براي قلب دوست وبراي اثبات دوستي اشك را آفريد.
* چه كنم تو سلطان جهني ومن درويش خرابات/ توارباب وفايي ومن مخلص ارباب
* احترام رو به موفقيت اشخاص ميزارن اما قدرداني از شخصيت اشخاص به غمل مياد.
* تواناترين كوهنوردان آناني هستند كه به قله قلب ها صعود مي كنند.
* در عشق هميشه قطره اي جنون ودر جنون هميشه قطره اي عقل وجود دارد .
* گرنيايي تا قيامت انتظارت مي كشم/منت عشق از نگاه پرشرارت مي كشم.
* اگريادتان بود وباران گرفت دعايي بجان بيابان كنيد.
* به نامردي نامردان عالم قسم خوردم كه نامردي كنم در حق نامردان عالم.
* دروغ مثل برف است كه هرچه بيشتر آنرا بغلتانند بزرگتر مي شود.
* عشق آن نيست كه يك دل به صد يار دهيد /عشق آنست كه صد دل به يك يار دهيد.
* ما را ز دعا كاش فراموش نسازند رندان سحر خيز كه صاحب نفسانند.
* من غروب عشق خود را در نگاهت ديده ام /من بناي آرزوها را زهم پاشيده ام
آنچه من بايد بفهمم اين زمان فهمده ام /در دل خود من به عشق پوچ تو خنديده ام.