خون من است

که با هر تپش قلبم

از کهنه زخم های تو بیرون می جهد

و بر روی این اوراق سفید

که محرم زخم هایم شده اند

حک می شوند

وقتی تمام شدند

باقی مانده درخت این اوراق

تابوتم می شود

*

نوشتن

هر حرفش

گامی دیگرست به سوی مرگ

می نویسم

پس هستم